فضای متفاوت توییتر و اینستاگرام
فیلمها و عکسهایی از خانههای لاکچری و روایتهای عجیبی از سرگذشت شهروندانی که قبل از سرمایهگذاری در بورس و آشنایی با فلان صندوق سرمایهگذاری در بورس، یک زندگی معمولی داشتند اما بعد از سرمایهگذاری و اطمینان به این صندوقها یکشبه زندگیشان زیر و رو شده است، درآمد اضافه از حقوقشان دارند و حالا هم با عکسها و فیلمها سبک زندگی جدیدی را به رخ دیگر کاربران این شبکهاجتماعی میکشند. در توییتر این فضای سرزمین عجایب، خیلی کمتر است. مسالهای که همیشه بین کاربران این دو شبکهاجتماعی مورد جدال بوده است؛ به این معنا که کاربران توییتر معتقدند از واقعیتها و اتفاقهای ملموس مینویسند و اینستاگرامیها واقعیتها را در زیر تصویرهای خوش آب و رنگ پنهان میکنند. در سوی دیگر ماجرا هم اینستاگرامیها، توییتریها را متهم میکنند که سیاهنمایی میکنند و جز دیدن تلخیها و سیاهیها کار دیگری ندارند. حالا در ماجرای بورس و سرمایهگذاری در آن هم این اختلاف بهوضوح در توییتر و اینستاگرام دیده میشود. در توییتر خیلی از کاربران از تجربههای شکستخورده خود در رابطه با سرمایهگذاری در بورس مینویسند و اینطور ادعا میکنند که گول تبلیغات و صحبتهای مسوولان را خوردند. در رابطه با مسالهای که مطرح کردیم، دیروز سعید درخشانی، فعال حوزه بورس و اقتصاد در توییتر خود نوشت: «اگر شما از وارنبافت اسطوره بازارهای مالی و بورس تنها یک عکس با مایو لب استخر در حال خوردن آب پرتغال و ترید کردن دیدید، آن وقت تبلیغات اینستاگرامی را در مورد پول درآوردن اینچنینی باور کنید.»
اما مهرشاد احمدیان، مدیرعامل یکی از شرکتهای فولادی هم در حاشیه این بحث که کم و بیش در توییتر در جریان بود، در صفحه توییتر خود نوشت: «داستان هاى کلیشهاى موفقیتها را کنار بگذارید، زندگى هیچکس با خواندن یک کتاب و ملاقات با یک دوست ناگهان تغییر نمیکند؛ مسیر تمام موفقیتهاى بزرگ از یک شکست سخت مىگذرد، دقیقا همان روزىهایى که زیر فشار خرد میشوید اما تسلیم نمیشوید. حال فرقى ندارد؛ چه در کار باشد یا زندگى.» با این حرفها اما در اینستاگرام وضعیت متفاوت از توییتر است و صفحههای زیادی با کارکردن روی رویای چند ماهه پولدارشدن، خواستن توانستن است، حضور در بازارهای سرمایه و فیلمهایانگیزشی، مخاطبانشان را تشویق میکنند که در این حوزهها سرمایهگذاری کنند. مثلا صفحهای در حوزه سرمایهگذاری در رمزارزها و بورس مشغول به فعالیت است که با انتشار ویدئوهایی از مصاحبه با مردمی که عادی بهنظر میرسند از آنها درباره تجربههایشان از سرمایهگذاری در صندوق مدنظر این صفحه تولید متحوا میکنند و یا از آنها میپرسند که قبل از سرمایهگذاری چه داشتند و حالا بعد از سرمایهگذاری در این شرکت چه بهدست آوردهاند. پاسخهایی که همه آنها به یک جواب واحد میرسد و سرزمین عجایب را برای مخاطب تداعی میکند.
از جمله سوژههایی که دیروز در جمع توییتری بورسیها موردتوجه قرار گرفته بود، فرا بورس بود. در همین رابطه مهدی رباطی، رئیس کارگزاری بورس بیمه ایران در توییتر خود و در رشته توییتی به این موضوع پرداخت. او با بیان اینکه فرابورس ایران میتواند مبدأ تحول اقتصاد کشور باشد، نوشت: «فرابورس هر چند همنام بورس است ولی حیطه فعالیت بسیار گستردهای میتواند داشته باشد که در بورس ممکن نیست و تاکنون به آن توجه جدی نشده، مسیر هدایت نقدینگی کشور به سمت فعالیتهای تولیدی و حتی سفتهبازی از جمله معاملات مسکن و رمزارز از این بازار میگذرد. به چه دلیل معاملات رمزارزها و سایر معاملات بازارهای ثانویه باید خارج از فرابورس دنبال شوند. به چه دلیل مسیر عرضه اولیه شرکتها باید بیش از یکماه باشد و بسیاری چراهای دیگر که اگر پاسخ داده شوند میتواند رونق اقتصادی ایجاد کند.»
در نهایت رباطی خطاب به ابراهیم رئیسی و دولت او در توییت پایانی خود نوشت: «دولت محترم و جناب آقای رئیسی از این مسیر و توجه جدی به فرابورس میتوانند اقتصاد کشور را متحول کرده و بازار سرمایه را بهصورت اساسی تقویت کرده و همچنین تامین مالی قابلتوجهی برای دولت فراهم کنند. موضوعی تخصصی که نیازمند انتصابات دقیق و کارشناسی در این حوزه است.» یکی دیگر از افرادی که به فرابورس در جمع توییتری بورسیها پرداخت اما محور نوشتهاش با مهدی رباطی متفاوت بود، حسین خزلی، فعال حوزه بورس بود. او در صفحه خود نوشت: «هرچند بعضیها خوششان نخواهدآمد و ممکن است ناراحت شوند. ولی: در میانمدت بورسهای اوراق بهادار ما باید با هم ادغام شده و یکی شوند و بورسهای کالایی هم! عملا فرق اساسی و مهمی بین فرابورس و بورستهران و بین بورسانرژی و بورس کالای ایران نیست. ساختارها را باید کوچک و چابک کرد! تجربه جهانی صنعت اوراق بهادار در کشورهای پیشرو همین است. یا بورسها با هم ادغام شدهاند، یا تحت مالکیت یک هلدینگ شده با یک پلتفرم معاملاتی و یکپارچه عمل میکنند!» کم و بیش در توییتر دیروز صحبت از شایعهای بود که با تیتر تذکر رئیسی به وزیر اقتصادش دست بهدست میشد. هرچند چهرههای فعال در حوزه بورس و اقتصاد بهطور مشخص به این موضوع نپرداختند و این موضوع افراد کمی را مجاب کرد تا در صفحههای خود درباره عملکرد احسان خاندوزی در مدتی که سکاندار هدایت وزارت اقتصاد دولت سیزدهم شده است، بنویسند اما برخی از افراد هم بودند که بدون اشاره به این موضوع خاص درباره وضعیت بورس و لزوم تغییر نگاه به آن مینوشتند. یکی از این افراد، پیمان مولوی، فعال حوزه اقتصاد بود. او در صفحه توییتر خود نوشت: «تغییر ساختمان الزاما به تغییر رویکردها منجر نمیشود! بورس ایران نیازمند تغییر رویکرد است و از همه مهمتر قبول ریسکیبودن این بازار از دید دولت! حذف دامنه نوسان، رجوع به قیمتگذاری بازار، حذف مجوزها و افزایش قدرت زیرساختهای فنی از مهمترین این تغییرات موردنیازند.» با این حال دیروز بعد از انتشار این خبر در کانالهای تلگرامی، مدیرکل روابطعمومی وزارت اقتصاد اخبار منتشرشده در مورد تذکر رئیس دولت به وزیر اقتصاد در مورد وضعیت شاخص بورس را تکذیب کرد. اما در فضای کلی توییتر فارسی صحبت از افزایش نرخ دلار، ورود به پیک ششم مواجهه با ویروسکرونا، گلایه از ادامهدار بودن ممنوعیت تردد خودروها در شب و البته صحبتهای رئیسپلیس راهور مبنیبر اینکه نزدیک ۴۵۰میلیارد تومان بابت محدودیت تردد بین استانی و شبانه در ایام کرونا به حساب دولت واریز شده است، از موضوعاتی بود که کاربران توییتر در صفحههایشان درباره آن مینوشتند.