تسلط طالبان بر اغلب نقاط افغانستان ظرف زمانی کوتاه و اثرات آن بر اداره امور این کشور باعث شده مساله حضور سرمایه‌گذاران خارجی و شرکت‌های بین‌المللی در این کشور برای همکاری در ساخت و برداشت از معادن آن  در همین زمان مطرح شود. شنیده‌ها حاکی از آغاز گفت‌وگوی طالبان با دولت‌های مختلف برای تسریع حضور سرمایه‌گذاران خارجی در این کشور است. البته در این میان برخی کارشناسان بر این باورند که سرمایه‌گذاران خارجی می‌توانند الزام طالبان به رعایت حقوق بشر و حقوق زنان را جزو شروط خود برای همکاری با آنها در پروژه‌های توسعه‌ای مطرح کنند. با توجه به همجواری ایران با افغانستان، این موضوعات می‌تواند در بلندمدت بر بازار آهن و فولاد کشور اثرگذار شود که چگونگی آن جای بررسی دارد. ظرف روزهای اخیر نیروهای طالبان، اختیار اغلب مناطق کشور همسایه افغانستان را در دست گرفتند و دولت رسمی این کشور سقوط کرد. صرف نظر از ابعاد سیاسی و اجتماعی این اتفاق، این موضوع می‌تواند بر بازارهای مختلف ایران نیز اثرگذار شود. این اثرگذاری از دو منظر کلی اتفاق خواهد افتاد؛ تاثیر تنش‌های سیاسی و ژئوپلیتیک بر بازار ارز کشور که خود سیگنالی موثر بر تمامی بازارهای کالایی کشور است و تاثیر این تغییر دولت و افزایش تنش منطقه‌ای بر تجارت میان دو کشور که این موضوع نیز می‌تواند سیگنالی مهم برای برخی گروه‌های کالایی و به‌خصوص محصولاتی باشد که پیش از این به افغانستان صادر می‌شدند.

  تضعیف بازار صادراتی مقاطع فولادی ایران

بازار مقاطع طویل فولادی، نخستین بخش در زنجیره آهن و فولاد است که از ناآرامی در افغانستان متاثر می‌شود. در میان محصولات مختلف زنجیره آهن و فولاد تولیدی در کشور، مقاطع طویل فولادی بیشترین حجم صادرات به افغانستان را به خود اختصاص می‌داد و از همین رو نزاع‌های فعلی در این کشور به‌سرعت بر بازار صادراتی این بخش اثرگذار خواهد شد. ظرف یک سال و نیم اخیر، بازار مقاطع طویل فولادی کشور با رکود سنگین مصرفی روبه‌رو بوده است. افزایش قابل ملاحظه بهای مصالح ساختمانی طی این مدت و رکود در بخش ساخت‌وساز، کاهش تقاضای مصرفی را رقم زده است. در این شرایط صادرات، مهم‌ترین راه‌ برای استمرار تولید در مجموعه‌های نوردی کشور بود. در چنین شرایطی، گسترش نزاع داخلی در افغانستان می‌تواند با صدمه زدن به بازار صادراتی مقاطع طویل فولادی ایران، فعالیت تولیدی را برای نوردکاران داخلی دشوارتر کند. به گفته فعالان بخش آهن و فولاد کشور، افزایش تنش در افغانستان ظرف ماه‌های گذشته بر صادرات مقاطع فولادی کشور اثرگذار شده بود، اما در هفته‌های اخیر این اثرگذاری به اوج خود رسید تا جایی که عملا صادرات در برخی زمان‌ها متوقف شده است. گفته می‌شود طالبان با کمترین جنگ کنترل اغلب مناطق افغانستان را در اختیار گرفته و در حال تعیین دولت است، اما بعید به نظر می‌رسد که تا برقراری کامل آرامش، صادرات مقاطع فولادی به این منطقه از سر گرفته شود. تنش‌های ژئوپلیتیک در افغانستان تاثیر چندانی بر بازار شمش و محصولات حلقه‌های ابتدایی زنجیره آهن و فولاد کشور در کوتاه و میان‌مدت نمی‌گذارد، چرا که این کشور عمدتا وارد‌کننده محصولات نهایی است، بنابراین این حلقه‌ها با از دست دادن بازار روبه‌رو نمی‌شوند. اما وجود ذخایر غنی سنگ‌آهنی در این کشور می‌تواند مناسبات تولید در زنجیره آهن و فولاد را در بلندمدت تغییر دهد.

  چشم طمع یا امیدواری به منابع سنگ‌آهن افغانستان

درحالی که تنها کمتر از دو هفته از سلطه طالبان بر افغانستان می‌گذرد و هنوز بسیاری از کشورهای دنیا طالبان را به‌عنوان دولت قانونی این کشور نپذیرفته‌اند، صحبت از ذخایر معدنی این کشور و آینده آن آغاز شده است. این کشور دارای ذخایر معدنی غنی است که استمرار جنگ و نزاع داخلی ظرف حدود نیم قرن اخیر در آن باعث شده این ذخایر، بکر باقی بماند. این کشور علاوه بر ذخایر معدنی غنی سنگ‌آهن، مس، سرب، روی و لیتیوم، دارای ذخایر قابل توجهی از عناصر نادر خاکی  فلزاتی همچون نیوبیوم، کبالت، جیوه، استرانسیوم و منیزیم و فلزات گرانبها از جمله طلا و نقره است. گفته می‌شود ارزش ذخایر معدنی این کشور (به صورت خوشبینانه) به ۳ هزار میلیارد دلار می‌رسد. همین موضوع نیز این کشور را به لحاظ معدنی غنی می‌کند. افغانستان دارای ذخایر عظیمی از سنگ‌آهن آسیا است، گمانه‌زنی‌ها از معدن حاجی گک از ذخیره قطعی ۱/ ۸ میلیارد تن با عیار ۶۲ درصد حکایت دارد که در ارتفاع ۳۸۰۰ متری قرار گرفته است. وجود این ذخایر معدنی، پتانسیلی قوی برای جذب سرمایه‌گذاران خارجی به این کشور محسوب می‌شود، اما استمرار جنگ و تنشی به قدمت ۴۰ سال در افغانستان مانعی جدی در برابر جذب سرمایه‌گذاران خارجی است. در این شرایط و تا پیش از ثبات سیاسی در افغانستان، بعید به نظر می‌رسد که شرکتی ریسک حضور در این کشور را بپذیرد. ناامنی جدید ایجادشده در افغانستان در بازار فعلی شمش و محصولات فولادی دنیا تاثیری ندارد، چرا که این کشور با وجود ذخایر غنی معدنی، سهمی از تولید سنگ‌آهن و محصولات فولادی دنیا ندارد و به این ترتیب تنش‌های جدید در این کشور تغییری در روند عرضه و تقاضای فعلی در بازارهای جهانی به وجود نمی‌آورد. همچنان تنش در افغانستان ادامه دارد و بخشی از مردم این کشور تسلط طالبان را نپذیرفته‌اند، اما مقامات طالبان مذاکرات خود برای آغاز فعالیت‌های اقتصادی در این کشور را آغاز کرده‌اند. گلوبال تایمز در گزارشی به اظهار نظر خانم Hua Chunying سخنگوی وزارت خارجه چین در خصوص تسلط طالبان بر افغانستان اشاره کرد که گفته است: پکن پس از تسلط طالبان بر این کشور آماده «همکاری دوستانه با افغانستان» است. وی ادامه داد: چین آماده است تا روابطش را با کشور همسایه خود گسترش داده و همکاری دوستانه‌ای با افغانستان در بازسازی و ایجاد صلح در این کشور داشته باشد. چین با افغانستان دارای مرز زمینی است و همین موضوع حضور چین در افغانستان را تسریع و تقویت می‌کند. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که چین خود را برای جذب منابع عظیم معدنی افغانستان و جولان در این کشور تحت رهبری طالبان آماده می‌کند. چین بیش از ۸۰ درصد از ظرفیت جهانی فرآوری عناصر نادر خاکی را در اختیار دارد. گفته می‌شود تسلط بر ذخایر معدنی و عناصر نادر خاکی افغانستان برای چین اهمیت زیادی دارد. البته در حال حاضر هیچ کشوری حتی چین، به شکل رسمی طالبان را به‌عنوان دولت قانونی افغانستان نپذیرفته، اما حدود یک ماه قبل ملابرادر، رئیس دفتر گروه طالبان، با وزیر خارجه چین دیدار کرد. این موضوع می‌تواند بیانگر خواست طرفین برای آغاز همکاری اقتصادی تلقی شود. وزارت خارجه چین در پاسخ به سوال رویترز در مورد چشم‌انداز سرمایه‌گذاری این کشور در افغانستان گفت: صلح و ثبات، پیش‌نیاز آغاز سرمایه‌گذاری در یک منطقه است و چین نیز از این اصل پیروی می‌کند. وزارت خارجه چین خاطرنشان کرد: طالبان متعهد شده که محیط مناسبی برای سرمایه‌گذاران خارجی ایجاد کند. وجود ناامنی و بی‌ثباتی در افغانستان مانعی گسترده برای حضور بسیاری از سرمایه‌گذاران خارجی در این کشور است. Ben Cleary مدیر ارشد اجرایی Tribeca Investment Partners که یک صندوق سرمایه‌گذاری جهانی منابع طبیعی است، در گفت‌وگو با رویترز گفت که علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری در معادن افغانستان در زمان حضور طالبان ندارد؛ چرا که طالبان یک نهاد بی‌قانون بوده و اختیار این کشور را در دست گرفته است. وی ادامه داد: بعید به نظر می‌رسد که هیچ شرکتی از استرالیا، کانادا یا آمریکا علاقه‌ای به خرید دارایی در افغانستان داشته باشد و احتمالا چین تنها خریدار بالقوه این دارایی‌ها خواهد بود که حاضر به سرمایه‌گذاری در افغانستان تحت سلطه طالبان است.

  رقابت همسایگان برای ساخت‌وساز

صنعت فولاد ایران، ظرف سال‌های اخیر توسعه‌ قابل ملاحظه‌ای داشته، به‌گونه‌ای که تحقق ظرفیت ۵۵ میلیون تن فولاد تا سال ۱۴۰۴ دور از انتظار نیست. در این شرایط تامین پایدار مواد اولیه، چالش اصلی بلندمدت کشور جهت تحقق تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در بلندمدت است. افزایش برنامه‌های اکتشافی در کشور می‌تواند بخشی از این چالش را برطرف کند، اما در کنار آن سرمایه‌گذاری روی معادن خارجی نیز می‌تواند تضمین‌کننده تولید بلندمدت فولاد کشور باشد. در این شرایط باید دید که ایران شانسی برای حضور در کشور همسایه خود و انجام فعالیت معدنی دارد یا خیر. البته حضور در افغانستان تنها از منظر فعالیت معدنی در این کشور دارای اهمیت نیست. پس از اتمام جنگ و نزاع داخلی در این کشور، زمان بازسازی شروع شده و همین موضوع این کشور را تبدیل به بازار مصرف گسترده‌ای می‌کند. البته بازاری که قطعا کشورهای همسایه آن از جمله هند و چین نیز تمایل به حضور در آن دارند و از همین رو بازاری رقابتی خواهد بود. حضور رقبایی همچون چین و هند کار را برای تولیدکنندگان محصولات مختلف زنجیره آهن و فولاد برای رقابت در افغانستان دشوار می‌کند، اما امید می‌رود که این مرتبه این فرصت از دست نرود.