رفتار معاملهگران در بازار مالی بورس کالا چه ذهنیتی را ترسیم میکند؟
کاهش انتظارات تورمی در بازار پیشنگر ارز و سکه
این مطلب به معنی آن است که در نرخهای فعلی سرمایهگذاران ترجیح میدهند چندان هم در موقعیتهای خرید قرار نگیرند درحالی که میل به فروش در این بازارها مشهود است. این بار فاصله بهای صندوقهای سرمایهگذاری طلا با واقعیتهای قیمتی از متوسط انتظار تورمی نزدیک به ۸ درصدی خبر میدهند. از آنجا که میزان انحراف قیمت این ابزارهای مالی که در بورس کالا مورد دادوستد قرار میگیرد حکایت از میزان قطعی انتظارات تورمی در بازار سکه و طلا دارد، کاهش انحراف قیمتی این صندوقهای سرمایهگذاری از واقعیتهای قیمتی موجود به معنی این است که انتظارات تورمی در بازار ارز و سکه بورس کالا تقریبا تخلیه شده است. گواه دیگری که این ادعا را تقویت میکند مربوط به اختلاف اندک بهای گواهی سپرده سکه در بورس کالا و بهای سکه در بازار آزاد است. بهطوری که پس از کاهش محدودیتهای نوسان این ابزار معاملاتی در بورس کالا طی هفته اخیر، بهای گواهی سپرده سکه بورسی که برای مدتی از قیمتهای موجود در بازار آزاد عقب افتاده بود با وقفه چندروزه توانست خود را با قیمتهای واقعی منطبق کرده و نوسانهای نزدیک به آن را تجربه کند. آن هم در شرایطی که صندوقهای سرمایهگذاری طلا در قیمتهایی نزدیک به NAV ابطال خود مورد معامله قرار میگیرند. این موضوع به وضوح حکایت از کاهش انتظارات تورمی در بین بازیگران این بازار دارد.
همگرایی بهای سکه بورسی و آزاد
بهای گواهی سپرده سکه طلا، بهطور پیشفرض نزدیک به ۲ درصد بیشتر از قیمت سکه در بازار آزاد درنظر گرفته میشود. به دلیل سختگیریهای مربوط به ورود سکه به خزانه بانکها، سهولت نگهداری گواهی سپرده سکه نسبت به فیزیک سکه طلا و نوسان قیمتی آن، اختلاف قیمتی اندکی در محاسبات لحاظ میشد. روز گذشته نیز شاهد این موضوع بودیم که قیمت گواهی سپرده سکه به بهای سکه بازار آزاد آنچنان نزدیک شده بود که شاید این اختلاف بهای محدود آن مربوط به همین عواملی است که در محاسبات لحاظ میشود. این موضوع به معنی این است که در یک بازار منعطف همچون بازار مالی بورس کالا در شرایطی که نوسان مجاز قیمتها به مثبت و منفی ۵ درصد رسیده است، شاهد هستیم که قیمتها تمایل به انطباق با بهای واقعی دارند. بنابراین از این مسیر انتظارات تورمی در بازار ارز و سکه نه تنها معکوس شده که در جهت اصلاح قیمتی به مسیر خود ادامه میدهد. حتی میتوان این موضوع را بهعنوان انتظارات منفی تورمی در بازار ارز و سکه تلقی کرد. البته هنوز برای نتیجهگیری قطعی باید صبور بود و لازم است تحولات این بازار را در روزهای آینده نیز مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
کاهش ۳۰ درصدی انتظارات تورمی در بازارهای ارز و سکه
در مقایسه انتظارات تورمی که در آینه ابزارهای مالی بورس کالا قابل اندازهگیری است، میتوان به این موضوع پی برد که متوسط انتظارات تورمی فزاینده که منجر به ثبت رکورد نزدیک به ۳۸ درصدی در تاریخ ۲۴ شهریورماه امسال شد، در روز گذشته به ۸ درصد رسید. براین اساس میتوان به کاهش ۳۰ درصدی انتظارات تورمی طی این مدت اشاره کرد. این میزان کاهش اشاره به همگرایی قیمت پایانی صندوقهای طلا با NAV ابطال خود دارد که در اواخر شهریورماه با تغذیه شدن از انتظارات تورمی که از نرخهای آینده وجود داشت فاصله چشمگیری از یکدیگر گرفته بودند. البته احتمال دارد این جریان قیمتی باز هم ادامه پیدا کند و فاصله این دو نرخ باز هم کاهشی شود. یکی از سرچشمههای انتظارات تورمی در آن روزها مربوط به نرخ ارز بود که در کانال ۲۳ هزار تومان نوسان میکرد و صندوقهای سرمایهگذاری طلا نماگر این انتظارات شده بودند. اما بهای ارز روز گذشته در قیمتهای بالاتر از ۲۹ هزار تومان قرار داشت. از این رو این رشد نرخ دلار را میتوان یکی از محرکهای اصلی تعدیل انتظارات تورمی در قطبنمای صندوقهای سرمایهگذاری طلا به شمار آورد. چرا که قیمتهای فعلی در چنان سطح بالایی قرار گرفته که شاید انتظار بالاتری برای آن متصور نباشد. به عبارت دیگر این سیگنال در بازار بورس کالا نشاندهنده این است که رفتار معاملهگران در این بازار به شکلی بروز کرده که شاید قیمتها در این روزها به اوج خود رسیده باشد و زمان خروج از بازار را تداعی میکند.
پیچیدگی بازار فیزیکی در پیشبینی بهای ارز
روز گذشته شائباتی مبنی بر پیشبینی بهای آینده ارز با سکانداری رقابتهای قیمتی دادوستدهای بازارهای کالایی به ایجاد شبهاتی منجر شد. درحالی که متغیرهای قدرتمند دیگری را که میتوانند بهعنوان منشأ رقابتهای قیمتی باشند نادیده گرفتند و تنها این موضوع را به انتظارات تورمی متقاضیان بازار فیزیکی مواد اولیه نسبت دادند. روز دوشنبه در بین معاملات مربوط به بازار پلیمرها معاملهای که با بیشترین رقابت قیمتی مورد تایید ناظر بازار قرار گرفت مربوط به محصول پلیپروپیلن شیمیایی (گرید EP۵۴۸R) بود که ۶۴ درصد بالای قیمت پایه آن مورد دادوستد قرار گرفت. بر مبنای این معامله نرخ دلار بالاتر از نرخ فعلی آن در بازار آزاد ارزیابی میشود. اما نکته کلیدی این است که محصولات مربوط به این گروه کالایی چندی است که رقابتهای قیمتی بالا را تحمل میکنند و موضوع جدیدی نیست که بخواهیم این امر را بهعنوان قطبنمای بازار ارز تلقی کنیم. به عبارت سادهتر میتوان گفت دلایل متعددی برای رقابتهای قیمتی رینگ فیزیکی بورس کالا وجود دارد. هنگامی که معاملات در مسیر رقابتهای قیمتی قرار میگیرند بسیاری از تولیدکنندهها به دلیل سفارشهای تولیدی که از قبل دریافت کردهاند، بعضا چارهای جز تامین مواد اولیه خود ندارند و لازم است حتما مواد اولیه خود را خریداری کنند. البته این موضوع نیز صحیح است که باتوجه به استمرار صعود نرخ پایه مواد اولیه، تمایل دارند که خرید روزهای آینده خود را امروز انجام دهند تا به نوعی به پوشش ریسک نوسان قیمت آینده بپردازند. براین اساس نمیتوان با صراحت بازار فیزیکی و رقابتهای قیمتی آن را بهعنوان پیشنگری برای بازار ارز در نظر گرفت. آن هم درشرایطی که در سایر بازارهای مالی بورس کالا باتوجه به آزادی عملی که در آنها وجود دارد، اولین بازاری که سیگنال کاهش انتظارات تورمی را بهعنوان سیگنالی پیشنگر مخابره میکند صندوقهای طلا و گواهیهای سپرده سکه هستند. چنانچه علاوه بر سکه و طلا، ابزارهای مالی همچون گواهی سپرده و صندوقهای کالایی برای کالاهای دیگری نظیر محصولات صنعتی و معدنی و محصولات پتروشیمیایی طراحی شده بود، شاید فرآیندی مشابه بازار سکه و طلا در مورد این کالاها نیز نمایان میشد. اما به دلیل اینکه این بازارهای کالایی از این ابزارهای مالی بینصیب مانده و تنها به رینگ فیزیکی بورس کالا محدود شده است، نمیتوان با قطعیت راجع به انتظارات تورمی قضاوت کرد. زیرا بازار فیزیکی فاقد چنین آزادی عمل و انعطاف معاملاتی است بنابراین سیگنال قدرتمندی برای رهگیری جریان آینده ارز نخواهد بود. براین اساس لازم است در تطبیق رقابتهای قیمتی که در جریان معاملات بازارهای کالایی رخ میدهد با نرخ آینده ارز جوانب احتیاط را رعایت کرد و متغیرهای دیگری را که اثر قدرتمندی در ایجاد رقابت قیمتی دارند در کنار هم مورد بحث و بررسی قرار داد.