به گزارش «دنیای اقتصاد» قیمت نفت آمریکا در فاصله ژانویه ۲۰۱۸ تا اکتبر از رقم ۶۳ دلار در هر بشکه به ۷۵ دلار  رسید و ۱۵ درصد رشد را از سر گذراند، در حالی است که در فاصله دو ماه بعد از آن حدود ۳۰ دلار از قیمت خود را از دست داد  و۴۰ درصدافت کرد. قیمت نفت برنت دریای شمال نیز در دوره رشد قیمتی خود توانست ۲۱ دلار افزایش را ثبت کرده و از ۶۲ دلار در هر بشکه به ۸۳ دلار برسد این در حالی است که در دو ماه گذشته این نوع نفت با ریزشی معادل ۳۳ دلار در هر بشکه روبه‌رو شده است. به این ترتیب سرعت ریزش نفت در بازارهای جهانی از سرعت رشد قیمتی در این بازار- حتی بدون دخالت فاکتور طول دوره - بیشتر بوده که این نشان‌دهنده عمق اتفاقات اقتصادی و سیاسی در این بازار در سال گذشته بوده است.

  پتروشیمی‌ها تابع بازار نفت

 طبعا با توجه به ارتباط تنگاتنگی که بین نفت و بسیاری از محصولات پتروشیمیایی در دنیا وجود دارد این اثر به بازارهای مذکور نیز منتقل شده اما سوال این است که آیا شدت تغییرات قیمتی در بازارهای وابسته به اندازه نفت است؟ به گزارش «دنیای اقتصاد» به‌عنوان نمونه بازار نفتا که ماده اولیه تولید بسیاری از محصولات پتروشیمیایی خوراک مایع نیز محسوب می‌شود، در دوره صعودی خود از رقم ۵۷۰ دلار تا ۷۷۵ دلار رشد قیمتی را تجربه کرده و این در حالی است که در دوره ریزش قیمتی که از اکتبر تاکنون ادامه یافته قیمت این محصول حتی از قیمت‌های ژانویه نیز پایین تر آمده است. قیمت این محصول در پایان سال جاری به ۴۶۰ دلار در هر تن رسید که نشان می‌دهد ۳۱۵ دلار افت قیمت را تنها در دو ماه تجربه کرده است.

خوراک گاز مجتمع‌های پتروشیمی دنیا نیز که عمدتا پروپان و بوتان است نیز روندی مشابه را تجربه کرده است. قیمت پروپان از محدوده ۷۵/ ۰ دلار در هر متر مکعب در آوریل ۲۰۱۸ تا ۱۵/ ۱ دلار در اواسط اکتبر افزایش یافته و بعد از آن تا پایان سال ۷/ ۰ دلار کاهش یافت که این رقم نیز از کف قیمتی آوریل پایین تر است. بر این اساس باید گفت در حوزه نفت و خوراک مایع و گاز مجتمع‌های پتروشیمیایی شاهد رویه‌ای بوده ایم که این رویه باعث شد قیمت اغلب محصولات این گروه در پایان سال برخلاف روند آغازین سال کاهشی شود. دلیل این امر طبعا به تغییرات قیمتی در بازار نفت مرتبط است که در مورد آن نیز دو نظریه مطرح شده است. سیاست‌های کشورهای تولیدکننده نفت از یکسو و پیش‌بینی‌های منفی از اقتصاد دنیا در سال ۲۰۱۹ که گفته می‌شود احتمالا با یک رکود جدی همراه خواهد شد از سوی دیگر باعث شده است تا پیش‌بینی رشد تقاضا برای طلای سیاه کاهشی شود و این امر منجر به کاهش قیمت و افت معاملات در بازارهای آتی معتبر دنیا شده است.

  چهار فلز پایه در یک مسیر

در این بین اما بازار فلزات پایه روند متفاوتی را از خود نشان داده است. یک بررسی کلی نشان می‌دهد بهای مس در بازار لندن در سال گذشته ۸/ ۱۷ درصد کاهش را ثبت کرده است. این در شرایطی است که این فلز در برابر فشارهای کاهشی که در فاصله اکتبر به بعد بازارهای کالایی را تحت الشعاع خود قرار داده بود بیش از سایرین مقاومت از خود نشان داد با این حال اکنون فلز سرخ در موقعیتی متزلزل قرار دارد و پیش‌بینی‌ها برای کاهش قیمت این فلز رو به فزونی گذاشته است. به‌عنوان مثال مس در هفته پایانی سال ۲۰۱۸ به پایین‌ترین سطح قیمتی در سه ماه گذشته رسید و ۵ هزار و ۹۷۸ دلار را ثبت کرد؛ این در حالی است که توانسته بود قیمت ۷ هزار و ۲۶۰ دلار را نیز در دوره اوج قیمتی خود تجربه کند که بالاترین قیمت از ژانویه ۲۰۱۴ بود و در ماه ژوئن تجربه شد. اما از آن به بعد شرایط با این فلز سر ناسازگاری گذاشت و رفته رفته قیمت‌ها به محدوده ۶ هزار دلار نزدیک شد و مقاومتی جدی در این محدوده برای آن ایجاد شد؛ مقاومتی که باعث شد مس در فاصله ۳ ماه در این مرز حرکت کند اما اکنون و با پایان یافتن سال، قیمت بار دیگر به زیر ۶ هزاردلار بازگشته است که نشان دهنده داستان متفاوت مس در سال ۲۰۱۹ است.

کارشناسان جهانی معتقدند تنش‌های تجاری بین قدرت‌های بزرگ از یکسو و افت تقاضا در نتیجه پیش‌بینی کاهش رشد اقتصادهای بزرگ از سوی دیگر دو عاملی بوده‌اند که قیمت را با کاهش روبه‌رو کرده‌اند و در کنار آن اثرپذیری قیمت فلزات پایه از نفت را نیز باید به آن افزود. قیمت نفت با قیمت‌های فلزات پایه همبستگی دارد، به این معنا که کاهش قیمت نفت به‌طور کلی منجر به کاهش قیمت فلزات می‌شود. در میان این عوامل اما تعرفه تجاری بین آمریکا و چین یک عامل بسیار مهم است زیرا به محض آغاز زمزمه‌های این تعرفه بهای این فلز به مرز ۶ هزار دلار افت کرد و پس از آن در این وضعیت باقی ماند. در این بین اما بر اساس آخرین گزارش ماهانه گروه تحقیقاتی بین‌المللی مس، تراز مس برای اولین بار بعد از ۹ ماه با ۵۹۵ هزار و ۵۰۰ تن کسری روبه‌رو است و شاید یکی از دلایلی که باعث مقاومت بالای مس نسبت به سایر فلزات پایه در برابر افت قیمت‌ها شد همین عامل بود.

با این حال پیش‌بینی می‌شود سال ۲۰۱۹ شاهد بروز یک کسری دیگر نیز باشیم که این مساله می‌تواند شرایط را برای بازگشت قیمتی مس فراهم کند هرچند این موضوع به شدت به میزان پایداری اقتصادی به خصوص پایداری تقاضا برای این فلز وابسته است. گزارش‌ها اما می‌گویند اگر توافقی که بین چین و آمریکا برای مدت سه ماه صورت گرفته ادامه یابد و آتش‌بس تجاری را شاهد باشیم می‌توان امیدوار بود که این پایداری در تقاضا و رشد اقتصادی اتفاق بیفتد و اعتماد به نفس به بازارهای کالایی دیگر نیز بازگردد. در این رابطه بلومبرگ در گزارشی از سفر یک هیات تجاری آمریکایی به پکن خبر داده است که می‌تواند تصمیمات اتخاذ شده در نشست آرژانتین را تکمیل کند و برنامه‌های مرتبط با آتش‌بس تعرفه‌ای بین دو طرف را تحکیم بخشد.

در مورد آلومینیوم نیز وضعیت با شدت بیشتری قابل بررسی است. از ماه اکتبر تاکنون این فلز یک‌چهارم ارزش خود را از دست داده است و این در حالی است که در سال ۲۰۱۸ با افت ۱۸ درصدی روبه‌رو بوده است؛ به عبارتی قدرت ریزش قیمتی در سه ماه بیش از روند مثبت قیمتی آن در ماه‌های پیش از آن بوده است. در این رابطه تحلیل‌ها معتقدند دو دلیل قابل ذکر است؛ نخست تقویت شاخص دلار در برابر سبدی از ارزهای معتبر و دوم افت شدید قیمت نفت. در این بین اوایل سال ۲۰۱۸ زمانی که وزارت خزانه‌داری آمریکا لیستی از شرکت‌های روسی را هدف تحریم قرار داد و در میان این لیست نام شرکت روسال یکی از بزرگ‌ترین‌ شرکت‌های تولیدکننده آلومینیوم در دنیا قرار داشت،  قیمت این فلز با رشد سرسام‌آوری روبه‌رو شد. اما وزارت خزانه‌داری اخیرا اعلام کرد این شرکت از لیست تحریم‌ها لغو شده و همین عامل به کاهش قابل توجه قیمت کمک کرد.

 موضوع دیگر اما تعرفه آمریکا روی واردات آلومینیوم در کنار فولاد بود. این تصمیم به‌طور ویژه کشورهای کانادا، مکزیک و چین را شامل شد و به عقیده کارشناسان مادامی که ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا است احتمال بازگشت همه این موانع برای بازارهای کالایی از جمله آلومینیوم وجود دارد. چراکه با وجود امضای توافق بین آمریکا و کانادا و مکزیک هنوز تعرفه‌ها برای این دو کشور از سمت واشنگتن باقی مانده است. به هر حال باید گفت اکنون روند کاهشی بهای دلار آغاز شده و این فلز در واپسین روزهای سال به زیر هزار و ۹۰۰ دلار رسید که پایین‌ترین قیمت از اوت ۲۰۱۷ تاکنون است. در بازار آتی شانگهای نیز قیمت به پایین‌ترین حد از اکتبر ۲۰۱۶ رسیده است که نشان می‌دهد اوضاع آینده این بازار نیز چندان چنگی به دل نمی‌زند.

در این بین در بازار نیکل که قیمت آن در ژوئن به بالاترین رقم از اکتبر سال ۲۰۱۷ یعنی ۱۵ هزار و ۷۴۵ دلار در هر تن رسیده بود اکنون با قیمت ۱۰ هزار و ۶۵۰ دلار معامله می‌شود؛ یعنی در فاصله کمتر از ۶ ماه این کالا حدود ۳۵ درصد از ارزش خود را از دست داده است. یک کارشناس بازار فلزات پایه در این رابطه معتقد است در سال ۲۰۱۹ انتظار می‌رود عرضه نیکل در جهان افزایش یابد زیرا اندونزی قصد دارد میزان تولید خود را برای این فلز افزایش دهد. به گفته وی تعرفه‌های آمریکا روی فولاد باعث شده تقاضا برای نیکل که در تولید فولاد ضد زنگ کاربرد دارد کاهش یابد و این مساله نیز قیمت این فلز را در بازارهای دنیا با افت روبه‌رو کرده است. علاوه بر آن میزان ذخایر نیکل نیز در انبارهای لندن با ۴۰ درصد افت روبه‌رو شده و به ۲۱۵ هزار تن رسیده که پایین‌ترین رقم از ابتدای سال ۲۰۱۸ محسوب می‌شود.سال ۲۰۱۸ در مورد روی نیز شاهد وضعیتی نسبتا مشابه با سایر بازارهای کالایی بودیم. نگرانی‌ها از کاهش رشد اقتصادی دومین اقتصاد بزرگ جهان (چین) باعث شده تا بازار این فلز پرمصرف با اما و اگرهایی روبه‌رو شود. کارشناسان می‌گویند اگر تقاضا برای این فلز و البته سایر انواع کالاهای پایه از سوی چین کاهش یابد میزان سرمایه‌گذاری در این معادن نیز با افت روبه‌رو می‌شود و این مساله زنگ خطری برای این حوزه به حساب می‌آید.

  افزایش نگرانی‌ها در چین و پیش‌بینی بازارهای کالا

نگرانی‌ها در حوزه چین کم نیست؛ به‌عنوان نمونه انتشار آمارهای خرده‌فروشی در ماه نوامبر نشان داد که این شاخص به کمترین رقم از سال ۲۰۰۳ رسیده یا شاخص تولیدات صنعتی این کشور به کمترین میزان طی سه سال گذشته رسیده است و همه این علائم نشان می‌دهد پیش‌بینی‌هایی که معتقدند رشد اقتصادی چین در سال ۲۰۱۹ تا نیم واحد درصد ممکن است با افت روبه‌رو شود، درست است و این به معنای بروز یک بحران در بازارهای کالایی دنیا است. بانک جهانی نیز در تازه‌ترین گزارش خود اعلام کرد نرخ رشد اقتصادی چین در سه ماه سوم سال جاری میلادی به ۵/ ۶ درصد رسیده در حالی‌که این نرخ برای نیمه اول سال ۲۰۱۸ معادل ۸/ ۶ درصد بوده است. بانک جهانی در این گزارش اعلام کرده است دلیل اصلی این کاهش به افت در رشد سرمایه‌گذاری و صادرات در این کشور برمی‌گردد. بر اساس این گزارش همچنین بازارهای مالی چین در این مدت با ۲۰ درصد افت قیمت سهام روبه‌رو بودند و این در حالی است که ارزش پول چین نیز در برابر دلار آمریکا ۶ درصد افت کرده است.در این رابطه دولت چین در تلاش است تا در واکنش به محیط اقتصادی پرچالش کنونی اقداماتی را برای بازگشت آرامش به کشور در پیش بگیرد که از آن جمله می‌توان به افزایش نقدینگی بنگاه‌های تولیدی توسط بانک چین، افزایش سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، ارائه مشوق‌های مالی برای بنگاه‌ها و خانوارها و افزایش حمایت از کسب‌و‌کارهای کوچک اشاره کرد.

بانک جهانی در این رابطه می‌گوید به دلیل همه فشارهایی که از طرف آمریکا علیه چین وارد شده انتظار می‌رود رشد اقتصادی این کشور در سال ۲۰۱۹ به ۲/ ۶ درصد برسد با این حال انتظار می‌رود تا پایان سال آینده محرک‌های دولتی چین اثرات خود را برای بازگشت اقتصاد عملی کنند. به همین منظور چین فرصت دارد هزینه‌های دولتی را در بخش‌های سلامت، آموزش و حمایت‌های اجتماعی افزایش دهد. مصارف بالاتر اجتماعی باعث می‌شود سطح پس‌انداز خانوار افزایش یابد و بیشتر هزینه کنند که این امر برای تحرک اقتصادی این کشور مفید است.در این بین به گفته اقتصاددانان، نوسانات اخیر در بازار کالاهای اساسی ممکن است به سودآوری بخش تولید آسیب وارد کند و دولت باید در سال ۲۰۱۹ اقداماتی در جهت تثبیت اقتصادی انجام دهد.دولت چین، هفته گذشته وعده‌ داده در سال ۲۰۱۹ حمایت اقتصادی بیشتری خواهد داشت و این نشان می‌دهد نگرانی‌های اقتصادی و احتمال کاهش رشد در پکن، افزایش یافته است.

14