«دنیای اقتصاد» فرصتهای ایران را در جنگ تجاری چین و آمریکا بررسی کرد
موتور جدید محرک کالاهای پایه
در این بین بهصورت جزئی تر محصولات مهمی همچون سنگآهن و کنسانتره، سنگ سرب و کنسانتره، سنگ روى، سنگ کروم، سایر مواد معدنی، هیدروکسید سدیم، انیدرید فنالیک، اوره، پلىاتیلن، پلى کلرو وینیل، آمونیاک مایع، بنزن، اترهاى مونوبوتیلیک، اترمونولیکهاى اتیلن گلیکول، اتر دى اتیلیک، اترهاى سیکلانیک، دى اتیلن گلیکول، ترى کلرو اتیلن، دى کلرو اتیلن، آهن و فولاد، آلومینیوم، پروفیل، روی، سنگهاى ساختمانی، مرمر، گرانیت و... از محصولاتی هستند که تولیدکنندگان ایرانی به چین صادر میکنند. این توضیح نسبتا طولانی مقدمهای بر بررسی اثرات جنگ تجاری چین و آمریکا بر تجارت دوجانبه ایران و چین است. آماری که روز یکشنبه گمرک ایران منتشر کرده نشان میدهد در سال گذشته میزان صادرات کالاهای غیرنفتی – که اغلب آنها را محصولات فوق تشکیل میدهند – به میزان ۳۱/ ۸ درصد افزایش یافته است که تمام این موضوعات نشان میدهند ایران میتواند یک شریک جدی تر برای چین در شرایط جنگ تجاری باشد که در این گزارش به بررسی آن میپردازیم. به گزارش «دنیای اقتصاد» با تصمیم ترامپ مبنی بر وضع تعرفه ۲۵ درصدی روی فولاد چین – و البته برخی دیگر از کشورها – و همچنین تعرفه ۱۰ درصدی روی آلومینیوم، چین نیز تصمیم گرفت روی ۱۲۸ محصول وارداتی خود از آمریکا عوارض وضع کند که اغلب این محصولات نیز محصولات پایه مورد نیاز در اقتصاد این کشور محسوب میشود. آمریکا نیز در پاسخ به این اقدام چین تصمیم گرفت روی ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار از تجارتی که با چین دارد سیاستهای تعرفهای در نظر بگیرد که تمام این موضوعات حکایت از بروز یک جنگ تمام عیار اقتصادی تجاری بین دو کشور دارد که میتواند پای کشورهای دیگر را نیز به میدان باز کند. چین یک کشور مصرفکننده محصولات پایه محسوب میشود و با توجه به رشد اقتصادی بالایی که دارد سالانه میزان مصرف این محصولات اولیه در این کشور رو به فزونی میرود. بهعنوان مثال آمریکا اخیرا تصمیم گرفته روی واردات برخی محصولات پتروشیمی تعرفه ۲۵ درصدی وضع کند این در حالی است که ایران در تولید این محصولات موفقیتهای قابل توجهی کسب کرده و به خصوص در حوزههای صادراتی از موفقیتهای خوبی برخوردار است و اتفاقا چین یکی از شرکای تجاری در این زمینه برای ایران محسوب میشود.
در این بین کارشناسان مختلف در روزهای اخیر با اظهارنظرهای متفاوتی تلاش کردند تا این نکته مهم را مورد کاوش قرار دهند که جنگ تجاری بین دو ابرقدرت اقتصادی میتواند بازار ایران را محور اصلی توجه پکن قرار دهد اما آیا سایر کشورهای منطقه از دایره توجهات چین دور خواهند ماند؟ بدون شک پاسخ این سوال منفی است. البته در برخی محصولات ایران دارای مزیتهای رقابتی مهمی است که نمیتوان روی آن بحثی داشت. بهعنوان مثال در زمینه اغلب محصولات معدنی ایران مزیت رقابتی قابل توجهی دارد اما در محصولاتی که پایه نفتی دارند پای کشورهای مهم منطقه همچون قطر و عربستان به میان میآید و این در حالی است که ایران در رقابت با این کشورها از منظر قیمتی و کیفی رقابت تنگاتنگی دارد. فعالان حوزه پتروشیمی معتقدند در حال حاضر شرکت سابیک بهعنوان یک غول نفتی مهم آماده تغذیه بازار چین است و در این زمینه ایران باید از سد شرکتهایی نظیر آن بگذرد. در حال حاضر البته ایران بیشتر محصولات پتروشیمی خود را به چین صادر میکند و این در حالی است که عربستان و قطر نیز دو شریک مهم پتروشیمی چین در منطقه محسوب میشوند به علاوه اینکه علاوه بر پتروشیمی، ایران و عربستان صادرکنندگان مهم نفتی نیز به پکن بهشمار میروند.
چند روز پیش هم در گزارشی به این نکته اشاره کردیم که در حال حاضر ایران و آمریکا دو رقیب اصلی هم در بازار پسته نیز محسوب میشوند. پسته یکی از محورهای مهم تعرفهای چین برای کالاهای آمریکایی است و به این ترتیب شیفت چین به ایران برای خرید این محصول قطعی است. اکنون شرایط برای پستهکاران ایرانی بسیار مهیا است. کالیفرنیا به تنهایی صادرکننده حدود نیم میلیارد دلار پسته آمریکا به چین محسوب میشود که با سیاست جدید چین این حجم از خرید پسته – شاید هم بیش از این – تحت الشعاع قرار خواهد گرفت. چین دومین خریدار بزرگ پسته این ایالت محسوب میشود که ۵ تا ۱۰ درصد تعرفه روی این محصول در نظر گرفته و این یعنی توان صادرکنندگان ایرانی به شدت برای صادرات پسته افزایش خواهد یافت. این در شرایطی است که کل صادرات پسته ایران زیر یک میلیارد دلار بوده است که به ۶۴ کشور دنیا صادر میشود. سهم این کشور حدود ۲۰ درصد کل پسته صادراتی ایران است که با وضعیت پیش آمده میتواند با دو برابر رشد روبهرو شود. نگاهی به وضعیت کالاهای صادراتی اما نشان میدهد که در خلال سالهای اخیر ایران در بازارهای صادراتی بهعنوان یک کشور پذیرنده قیمتی و نسبتا منفعل ظاهر شده و در برخی محصولات قیمتهای بسیار پایینی را برای فروش محصولات خود مطرح کرده است. بهعنوان مثال قیمت سنگآهن ایرانی، قیمت سیمان، محصولات کشاورزی ایرانی و حتی کالاهای اولیه تولیدی، محصولات فولادی و... در بازارهای جهانی در مقایسه با قیمتهای جهانی پایین تر است و دلیل این امر ایجاد مزیتهای قیمتی برای رقابت با رقبای خارجی است. بر این اساس به نظر میرسد فرصتهای جدیدی که چین و جنگ تجاری جدید ایجاد میکند زمینههای لازم را برای افزایش سودآوری شرکتهای صادراتی در بازارهای جهانی فراهم خواهد کرد چراکه یکی از قدرتمندترین شرکای آمریکا از دور خارج و زمینههای تغییر ترکیب تجاری در کشورهای مختلف بر اساس مزیتهای رقابتی و کیفی تولید فراهم شده است.
در این بین البته بعید نیست همین موارد شرایط را برای رشد گرایشهای صادراتی افزایش دهد که نتیجه این امر میتواند رونق تولید را به کشور برگرداند یا با کمبود کالا در بازارهای داخلی به دلیل انتقال کالا به بازارهای صادراتی شاهد رشد قیمتی در بازارهای داخلی خواهیم بود؛ اتفاقی که در سالهای اخیر بارها شاهد آن بوده ایم که با رشد بازارهای صادراتی قیمتها در بازارهای داخلی با افزایش روبهرو شدهاند. در برابر این تحلیلها البته هستند برخی کارشناسان که معتقدند فرصت ایجاد شده میتواند به سرعت از دست برود کما اینکه پیش از این نیز در جریان اختلافات تجاری ترکیه و روسیه که سال ۹۵ رخ داد و یا در جریان تحریم قطر توسط سه کشور همسایه آن ایران نتوانست هیچ جایگاه مهمی را از آن خود کند و به همین دلیل احتمال آن وجود دارد که در ماههای پیش رو با تعلل در رایزنی و یا صرف زمان به امور اداری و رفت و آمدهای بیحاصل هیاتهای تجاری فرصت ایجاد شده از بین برود کما اینکه اخیرا برخی مسوولان بخش خصوصی نیز از این موضوع انتقاد کردهاند که چرا در فرصت ایجاد شده بعد از برجام هیأتهای تجاری از ایران به چین اعزام نشدهاند. به هر حال وضعیت فعلی میتواند برای اقتصاد ایران یک فرصت مهم تلقی شود یا از کنار آن به راحتی بگذریم. امید است گزینه اول به وقوع بپیوندد.
ارسال نظر