بررسی روند هفتگی بازار فولاد نشان داد
کمای موقت قیمتی در بازار
اما قبل از پاسخ به این سوال بهتر است به تعریف سادهای از نقطه تعادلی دست پیدا کنیم. تعریف نقطه تعادلی در بازار فولاد را میتوان به شرایطی اطلاق کرد که طبق آن قیمت بر مبنای قیمت جهانی محاسبه شود، اما با توجه به رکود حاکم در بازار فولاد به نظر میرسد در شرایط فعلی امکان افزایش قیمت بیشتر از ۲۵۰۰ تومان برای میلگرد وجود نخواهد داشت، به دو دلیل: «ناامنی اقتصادی» و «دستور ابلاغ شده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت»؛ این دو نقلی است از سوی فعالان بازار فولاد تا قیمتها از یک اندازه مشخصی فراتر نرود. پیش از این و در گزارش منتشر شده در روز پنجشنبه ۱۴ دی، به این نکته اشاره شده بود که افزایش قیمت آهنآلات در ابتدای ماه دی، استقبال خریداران فولاد و حمل کالاها به خارج کارخانههای تولیدی و انبارها باعث شد میزان تقاضا از عرضه پیشی بگیرد. با این حال اکنون باید گفت بازار در حال طی مسیری معکوس است.
چگونگی رونق مجدد بازار فولاد
پیشی گرفتن عرضه از تقاضا در بازار آهنآلات در مدت اخیر باعث رقابت منفی و کاهش قیمت در صنعت فولاد شد، در ادامه انتقال کالا از انبارها به سمت بازار و کاهش قیمتی که با توجه به «خرید با قیمت پایین» باعث مشخص نشدن قیمت واقعی کالاها میشود، گریبان بازار فولاد را گرفته است. در ادامه و در توضیح و درمان روندی که در بالا راجع به آن توضیح داده شد باید منتظر ماند تا این روند تزریق محصول به بازار در بخشهایی به مرور کمتر شود و بازار با توجه به افزایش قیمت ارز و تمایل کارخانهها به صادرات، قیمت خود را تثبیت کند.چنانچه پیش از این از سوی فعالان و بازاریان صنعت فولاد این نوید داده شده بود که رونق نسبی در ماه اسفند رخ خواهد داد، چرا که در آن بازه زمانی دیگر کالاهایی با قیمت پایین در بازار وجود ندارد و تولیدی هم برای بازار داخل در نظر گرفته نشده است؛ در این خلأ است که مجددا سرمایههای خارج شده از بدنه فولاد به این بازار بازگشته و موجب رونق و فعالیت مجدد میشود.
امنیت مصرفکننده با خطر مواجه است؟
روز سهشنبه در گزارشی اشاره کردیم که امنیت مصرفکننده در شرایط «نوسان قیمتی» که در بازه زمانی میان مدت رخ داده است به خطر میافتد، یعنی تصمیمگیری وی دچار اختلال میشود، به این معنا که عرضهکننده روند تصمیمگیری طرف تقاضا را دچار اختلال میکند، حال با توجه به شرایطی که وجود دارد این روند چگونه قابل تحلیل است؟ در پاسخ به چرایی این موضوع عنوان میشود که زمان کنونی در بازار فولاد برههای نیست که عرضهکننده بخواهد در تصمیمات مصرفکننده تاثیرگذار باشد و به نوعی نمیتواند بازار را دستکاری کند، در این باره باید گفت بازار در مقاطع فولادی به حدی اشباع شده است که حتی دفاتر رسمی خود را عقب کشیدهاند. تمامی دفاتر رسمی اعلام میکنند کاهش قیمتی نداشتهاند، ولی در بازار به اندازه نسبتا بالایی افت قیمتی مشاهده میشود. در این میان، مصرفکننده هم طبیعتا باهوش است و اقدام به خرید میکند، حتی اگر بازارسازی و تصمیمسازی در یک ماه قبل بود، ولی در حال حاضر واسطهها به کارخانهها فرصت بازارسازی را نمیدهند، به این دلیل که در حال حاضر رکود کامل در بازار آهن مشاهده میشود و اگر مصرفکننده واقعی اقدام به خرید کند بهترین زمان را انتخاب کرده است، چرا که همیشه عنوان میشود که «زمان رکودی بهترین وقت خرید است» و با خارج شدن از رکود دیگر فرصتی به مصرفکننده داده نمیشود که بتواند به نحو احسن خرید کند.
نقطه تعادل بازار فولاد کجاست؟
با افت قیمت در شرایط رکودی حال حاضر، پیشبینی میشود که تقاضا وارد بازار شود، با ورود تقاضا، قیمت تقویت خواهد شد، اما این سوال پیش میآید که واقعا نقطه تعادل حال حاضر با توجه به اتفاقات موجود در بازار کجا است؟ فعالان بازار فولاد از اصطلاح «بازار خیلی گرم» یا «بازار خیلی سرد» استفاده میکنند. آنها به دنیای اقتصاد میگویند شرایط اقتصادی کشور و در سطح جزئیتر شرایط اقتصادی بازار آهن به شیوهای بوده که یا خیلی گرم بوده که همگان را معترض کرده یا خیلی سرد رفتار کرده است، به چه معنا؟ سرد بودن و رکود بازار، ضرر خود را مستقیما متوجه تولیدکنندگان خرد میکند، بهطوریکه باید گفت در چند ماه گذشته سه کارخانه متوسط و کوچک فولادی تعطیل یا ورشکسته شدهاند، به این دلیل که استاندارد کالاهای تولیدی در این کارخانهها به گونهای نیست که بتوانند اقدام به صادرات کنند، در این شرایط مجبورند در بازار داخل خرید و فروش کنند. به همین دلیل و در شرایطی که بازار در شرایط رکودی است فولادکاران پاییندستی متضرر میشوند. از طرفی فعالان بازار آهنآلات و مقاطع فولادی بارها این نوید را دادهاند که بازار در اوایل بهمن به روند مثبت بازخواهد گشت و همچنین عنوان شده است که صد درصد در آن شرایط خلأیی متوجه بازار خواهد شد، چون کارخانههای بزرگ برای محصول شمش خود «تعهد صادرات» دادهاند، در این شرایط بازار با کمبود شمش داخلی مواجه خواهد شد و تا رسیدن دوباره به شرایط تعادلی نیاز به زمان خواهد بود؛ از همین رو وزارت صنعت، معدن و تجارت در چند روز گذشته به دنبال این بوده است که خلأهای موجود را از این طریق مرتفع کند و از این ناحیه تهدیدی برای بازار ایجاد نشود؛ چرا که اگر در آینده دور یا نزدیک خلأ وجود کالایی در زمینه آهنآلات ایجاد شود، قیمت بهطور افسار گسیخته صعود خواهد کرد.
محرکهای تعادلی بازار چیست؟
اما سوال دیگری که در اینجا مطرح میشود آن است که هم قیمت ارز و هم قیمتهای جهانی در بازار فولاد افزایشی است و به نوعی میتوان گفت دورنمای بازار فولاد مثبت است، چه چیزی میتواند این روند را تعدیل کند؟ محرکهای دیگری که بازار را به تعادل میرسانند چه گزینههایی هستند؟
در این زمینه «ایجاد امنیت سیاسی» به گفته فعالان بازار فولاد از مولفههایی است که میتواند روی دستیابی بازار به نقطه تعادلی کمک کند، در ادامه از مولفههای دیگری که در صورت ناامنی سیاسی به وجود میآید میتوان به ناآرامیهایی اشاره کرد که در سطح جهانی متوجه اقتصاد و در این گزارش مشخصا روی اقتصاد فولاد است. بهطوریکه سیاستهای تحریمی جهانی و تهدیداتی که متوجه بازار خواهد شد از مهمترین پسلرزههای ناامنی سیاسی است. فعالان بازارهای فولادی با اشاره به افزایش قیمت جهانی فولاد و همین طور افزایش قیمت ارز بر این باورند، یکی از عواملی که موجب کشیده شدن ترمز قیمتهای داخلی فولاد شده است را باید در مسائل «سیاسی و اقتصادی منطقه» جستوجو کرد. این فعالان مسائل روانی موجود در بازار را عاملی در جهت تاخیر بازار در روند دستیابی به نقطه تعادلی میدانند و عامل دیگر را «دستور» عنوان میکنند. در توضیح این موضوع باید گفت طبق دستور این فعالان اجازه ندارند قیمتها را از یک اندازه مشخص افزایش دهند.
ارسال نظر