«دنیای اقتصاد» بازسازی مناطق زلزلهزده و بازار مصالح مورد نیاز را بررسی کرد
آمادهباش بازارهای کالایی برای تقاضای جدید
نوسان قیمت فولاد، سیمان و برخی از مصالح ساختمانی و حتی مواد اولیه پلیمری در روزهای اخیر در بورس کالا و بازار داخلی نشان میدهد که هزینههای کلی در بازسازی مناطق زلزله زده در حال تغییر است یعنی رشد قیمت مصالح ساختمانی میتواند بر هزینه احداث واحدها اثر بگذارد. این در حالی است که قیمتها در بازار جهانی فولاد به نسبت بالاست و رشد بهای سیمان در هفتهها و ماههای اخیر نیز بر روال کلی در این بازار تاثیر میگذارد. درخصوص بازار محصولات پتروشیمی هم شرایط متفاوتی حکمفرما نیست، اگرچه در روزهای اخیر بخشی از رشد قیمتها تعدیل شده است. این وضعیت نشان میدهد که نیاز به مدیریت متمرکز در بخش تجاری و تأمین مصالح ساختمانی یک الزام است اگرچه تمامی این نیازها میتواند در بورس کالای ایران تجمیع شده و به آن پاسخ مقتضی داده شود، اگرچه توجه چندانی به آن نشده است. شاید بورس کالا در این مواقع باید پیشقراول تامین این قبیل نیازها باشد که تاکنون چنین امری رسانهای نشده است.
در ابتدای آذرماه در گزارشی با عنوان سیگنالهای زلزله برای بازارهای کالایی به واقعیتهای بازارهای مختلف موثر بر روند بازسازی و اسکان مناطق زلزلهزده با رویکرد مدیریت متمرکز اشاره کردیم. این در حالی است که هم اکنون زمان احداث واحدهای جدید برای اسکان در مناطق غربی کشور فرا رسیده است و میتوان اینگونه عنوان کرد که بخش مهمی از اسکان موقت و آواربرداری به پایان رسیده و از هماکنون نیاز به عرضه مصالح ساختمانی بیش از پیش خودنمایی میکند. از لحاظ فنی میتوان گفت که پس از آواربرداری، زمان پیسازی فرا خواهد رسید که به جز نیروی انسانی، بیش از همه به میلگردهای ساختمانی و بتون نیاز است اگرچه تامین شن و ماسه (اغلب از پتانسیلهای منطقهای) چندان دشوار نیست، ولی در موردسیمان و فولاد شرایط دیگری حکمفرماست.
به نظر میرسد تاکنون دستگاههای ذیربط زمان آن را داشتهاند تا واحدهای صنعتی مورد نیاز برای تولید شن و ماسه را در منطقه نصب کنندیا حملونقل و نصب آن و مخصوصا آغاز به کار صنعتی و تکنولوژیک آن چندان دشوار و زمانبر نیست اگرچه حمل و نقل شن و ماسه از مناطق دیگر به محل اصلی مصرف نیز دور از دسترس نخواهد بود. پس از این فاز مهم یعنی تامین شن و ماسه کافی، نوبت به تولید بتون میرسد آن هم در شرایطی که آماده کردن تجهیزات و ماشینآلات تولید و حمل و نقل بتون هم شرایط مشابهی دارد؛ یعنی در صورتی که مدیریتی متمرکز برای تخصیص بهینه امکانات در منطقه زلزلهزده وجود داشته باشد میتوان به موفقیت آن خوشبین بود. به نظر میرسد هم اکنون باید تولید بتون را در روزهای سرد سال مورد توجه جدی قرار داد اگرچه با دشواریهای خاص خود همراه بوده و هست.نکتهای که در این بین اهمیت بیشتری پیدا میکند بحث قیمت مصالح ساختمانی است که در صورت وقوع هر گونه وقفه در عرضه مداوم، کافی و امن میتواند جهشهای قیمتی بزرگی را ایجاد کند. این در حالی است که تولید سیمان در کشور ما بیش از مصرف داخلی است آن هم در وضعیتی که بهصورت کلی صادرات سیمان به عراق متوقف شده، هم اکنون ظرفیتهای بزرگی برای تولید این کالا حتی در مناطق غربی کشور وجود دارد که در صورت مدیریت درست آن میتوان از تکانههای قیمتی جلوگیری کرد ولی سیمان مدتهاست که با رشد قیمت روبهرو شده که نشان میدهد مدیریت این بازار بیش از گذشته مهم و قابل توجه بوده و هست.
هماکنون زمان آن فرارسیده تا تمامی ظرفیتهای تولید سیمان مخصوصا در نیمه غربی کشور فعال شود آن هم در وضعیتی که استفاده از توانمندی مدیریتی و نظارتی خدشهای به مکانیزم بازار وارد نخواهد کرد اگرچه میتوان درخصوص بحث قیمتگذاری هم بهصورت مقطعی آن هم برای تامین این نیاز ضروری و فوری اقدامات لازم را مبذول داشت. نکته دیگری که هم اکنون زمان نقد آن فرا رسیده عدم حضور واحدهای بزرگ سیمانی در بورس کالا است زیرا اگر تولیدکنندگان بزرگ سیمان که بسیاری از آنها مراحل پذیرش در بورس کالا را سپری کردهاند، عرضههای خود را در قالب این بازار رسمی ثبت کرده و شرایط فروش را شفاف کرده بودند، مدیریت این وضعیت بسیار سادهتر از چیزی بود که هماکنون وجود دارد. ذات عرضه سیمان در بورس کالا نشاندهنده واقعیتهای تزریق کالا به بازار، حجم تقاضا و قیمتهای کشف شده است ولی این پتانسیل مهم هم اکنون اجرایی نشده اگرچه عرضه سیمان در بورس کالا تنها به یک عزم جدی نیاز دارد زیرا اغلب زیرساختهای آن فراهم شده است. نکته جالب توجه آن است که در گزارش پیشین (یک ماه قبل) هم به این موارد اشاره شد و عنوان کردیم: «با توجه به نیازهای واقعی برای بازسازی و بهسازی مناطق زلزلهزده میتوان در گام اول تولید واحدهای سیمانی در غرب کشور را در بورس کالا آغاز کرد که با فرض پذیرش بسیاری از عرضهکنندگان و همچنین شرایط سریع پذیرش، این عرضه به سرعت در تالار فیزیکی بورس کالا قابل انجام است.» از آن زمان تاکنون هیچ سیمانی در بورس کالا عرضه نشده که نشان میدهد گویی بیتوجهی خاصی به این شرایط وجود داشته است. شرایط فعلی دورهای متعادل نیست که بتوان تمایلات خاصی را برای این بازار دخیل کرد آن هم در وضعیتی که میتوان به سادگی برای نوسان قیمتها سقف و کف لحاظ کرد و البته با فرض رشد قیمتها، قطعا عرضه سایر نقاط کشور نیز به بورس کالا وارد میشود بنابراین بازار سیمان که با برتری کلی عرضه بر تقاضا روبهرو است به سادگی مدیریت خواهد شد.
البته ذات تامین منابع مالی برای بازسازی مناطق زلزله زده هم نکته دیگری است که باید بیش از پیش به آن پرداخته شود. احداث واحدهای مسکونی مورد نیاز بدون تامین مالی تقریبا غیرممکن است و از مردم محلی نیز نمیتوان انتظار چندانی داشت اگرچه بحث بیمه واحدهای ساختمانی باز هم نکتهای است که میتواند مورد توجه قرار گیرد. قطعا بسیاری از واحدهای مسکونی در مناطق زلزله زده از بیمه برخوردار بودهاند بنابراین گام اول قطعا دریافت خسارت از بیمههاست که باید یکی از اولویتهای سیستمهای مدیریت و نظارتی در مناطق باشد.قطعا ذات تامین مالی شاه بیت بازسازیها در مناطق زلزله زده است و در صورتی که این نکته با کم توجهی رو به رو شود همه چیز به حاشیه خواهد رفت. در این خصوص شاید برخی پردهپوشیها چندان مطلوب نباشد زیرا مردم زلزله زده هستند که از همه بیشتر در این خصوص آسیب خواهند دید. یا دولت از توانایی تامین مالی این ابر پروژه (بازسازی مناطق زلزلهزده) برخوردار است یا برای تامین مالی آن به ابزارهای مالی جانبی نیاز دارد. پتانسیل تامین مالی آن هم برای حمایت از مناطق زلزله زده با ضمانت دولت نکتهای است که میتوان آن را مورد بحث و بررسی قرار داد. مطالبه تامین مالی از بدنه دولت را شاید بتوان یک مطالبه عمومی بهشمار آورد اگرچه دولت هم در بحث تامین مالی اما و اگرهای خود را دارد ولی نمیتوان اولویت مناطق زلزله زده را به هیچ عنوان فراموش کرد. در این خصوص شفافیت اطلاعرسانی خود میتواند یک نکته مهم محسوب شود آن هم در وضعیتی که مردم هم میتوانند در این خصوص نقشآفرین باشند. بهعنوان مثال در شرایطی که دولت در این مواقع اقدام به پرداخت وام به زلزلهزدگان کرده و به معنی آن است که در آینده بخشی از تامین مالی خود را بازپس خواهد گرفت تعلل در اینمسیر چندان منطقی نخواهد بود. در کنار این موارد میتوان به انتشار اوراق در بورس نیز خوشبین بود مخصوصا زمانی که بازپرداخت آن توسط دولت تضمین شده و میتوان از سرمایه اجتماعی نیز در این تامین مالی مدد گرفت. این شرایط بهصورت کلی موجب خواهد شد تا بتوان تامین مالی اولیه این پروژه را با موفقیت پشت سر گذاشت اگرچه هم اکنون هم برای این رویکرد اجرایی شاید دیر شده باشد.
در صورت تضمین بازپرداخت تامین مالی و همچنین وجود پتانسیلهای کافی در فاز اجرا در کنار رکود نسبی در احداث و سایر خدمات فنی و مهندسی و توانمندیهای پیمانکاری در کشور میتوان به موفقیتهای کلی در مناطق زلزله زده خوش بین بود آنهم در وضعیتی که میتوان از رویکردهای مدیریتی جدیدی در این چارچوب بهره برد. بهعنوان مثال، حتی درخصوص بازسازی و احداث واحدهای زلزله زده هم میتوان به پتانسیلهای بازار سرمایه و بورس کالا امیدوار بود آن هم در شرایطی که بسیاری از زیرساختهای فنی و تجاری برای معاملات مصالح ساختمانی و حتی احداث پروژه فراهم است که یکی از آنها را میتوان مکانیزم مناقصات در بورس کالا به شمار آورد اگرچه این روند معاملاتی هنوز در بورس کالا نوپاست.
بازار فولاد و جهش قیمتی
بهای مصنوعات فولادی در دو هفته اخیر رشدی قابل توجه را تجربه کرده است آن هم در وضعیتی که این روند افزایشی تاکنون ادامه داشته و ممکن است باز هم شاهد رشد بیشتر قیمتها در این بازار باشیم. این در حالی است که معاملات بورس کالا نیز از رشد قیمتها در بازار آزاد حمایت کرده که میتواند در چارچوب آزادی عمل در بازارهای رسمی و غیررسمی مورد بررسی قرار بگیرد. ذات نوسان آزادانه قیمتها همیشه یکی از ویژگیهای اصلی در بازار محسوب میشود که البته کشف نرخ نیز در همین چارچوب معاملاتی صورت گرفته و در نهایت قیمتهای تعادلی در تقابل عرضه و تقاضا کشف خواهد شد. این وضعیت هم اکنون در بازار و بورس کالا در حال انجام است که تاکنون به نفع رشد قیمتها ایفای نقش کرده و میتواند نشاندهنده واقعیتهای معاملاتی و تقابل عرضه و تقاضا به شمار رود. این در حالی است که نرخهای کشف شده در بورس و بازار هر دو با اهرم نوسان قیمتهای جهانی تغییر میکند یعنی بازار داخلی به نسبت ماهها و حتی سالهای قبل با تقارن بیشتری با نرخهای جهانی در نوسان است. دلیل اصلی این رویکرد را میتوان جایگاه صادرات در بازار فعلی فولاد دانست، زیرا با رشد قیمتها جذابیت صادرات به بازارهای جهانی افزایش یافته و محمولههای بیشتری مخصوصا از شمش فولادی به بازارهای جهانی منتقل میشود که این روند در نهایت بازار داخلی را بعضا با کاهش عرضه روبهرو کرده، ولی فاز روانی رشد قیمتهای جهانی هم به کمک این بازار آمده و در نهایت افزایش نرخ را موجب میشود.
در روزهای اخیر شاهد هستیم که افزایش قیمتهای جهانی مصنوعات فولادی به نسبت قبل حتی متوقف شده و شواهدی از بازار چین برای کاهش قیمتها نیز در دسترس است. این وضعیت احتمال عقبگرد بازار فولاد را برجسته میسازد ولی نمیتوان به صراحت از این رخداد سخن گفت، زیرا قیمتهای کشف شده در بازار داخلی افزایش یافته و تا زمانی که این التهاب بهصورت کامل و منطقی فروکش نکند نمیتوان به عقبگرد بازار فولاد رأی داد. این شرایط را باید جدی گرفت، زیرا نکته مهمی در مسیر افزایش قیمت تمامشده واحدهای مسکونی جدید در مناطق زلزله زده به شمار میرود. در صورت تداوم رشد قیمت مصنوعات فولادی فاز بازسازی واحدها با وقفه روبهرو میشود و حتی ممکن است هزینه احداث از برآوردهای پیشین نیز بیشتر باشد که این نکته قطعا در شرایط فعلی برای کشور مفید نخواهد بود.
در کنار این موارد، افزایش بهای قراضه و شمش فولادی را باید لحاظ کرد؛ زیرا رشد قیمت قراضه خود تکانه مهمی برای بازار فولاد در هفتههای پیش محسوب شده که میتواند آغاز رشد قیمتها را مثلا در ۳ هفته گذشته با این واقعیت در تناسب دانست. در این شرایط آب و هوایی که جمعآوری قراضه بعضا با دشواری صورت گرفته و تقاضای قراضه هم برای تامین بازار شمش افزایش یافته نیاز به افزایش عرضه و تامین قراضه به صراحت حس میشود. بهتر است از برخی سختگیریها عقب نشینی کنیم و حتی برای تامین قراضه مورد نیاز با فرضنظر مثبت مالکان آنها، تامین قراضههای ساختمانی را از مناطق زلزله زده جدی بگیریم، زیرا هم میتواند یک درآمد نسبی برای مناطق زلزله زده ایجاد شود و هم به بازار فولاد کمک میکند، اگرچه پتانسیل تهاتر قراضه با میلگرد فولادی را هم میتوان در این چارچوب در نظر گرفت. در صورتی که بتوان این اوضاع را مدیریت کرد شاید چهره جدیدی از بازار را شاهد باشیم که به حمایت از بازسازی مناطق زلزله زده هم کمک قابل توجهی خواهد کرد. جمعآوری قراضه از مناطق زلزله زده را باید جدی بگیریم اگرچه مدیریت آن دشوار است، ولی میتواند منافع بزرگی را در این خصوص به همراه داشته باشد.
با توجه به تمامی این موارد ذات عرضه امن مصنوعات فولادی به مناطق زلزله زده اگرچه مهمترین نکته در این فاز اجرایی به شمار میرود، ولی نمیتوان از جایگاه رشد قیمتها در مشکلات پیش رو غافل شد. هماکنون زمان آن فرا رسیده است که برای تامین مصنوعات فولادی مناطق زلزله زده پیشقدم شد و حتی با ابزارهای مدیریتی به تامین تقاضای این مناطق همت گماشت اگرچه تامین نیاز زلزله زدگان در مقایسه با توانمندی کل در بازار و صنعت فولاد چندان هم دشوار نیست.
ارسال نظر