اقتصاد چرخشی چه جذابیتهای نامشهودی دارد؟
اولویت سودسازی شرکتها
پیشبینیها نشان میدهد که زبالههای جهانی تا سال ۲۰۵۰ به ۴/ ۳میلیارد تن افزایش مییابد، با این حال این سوال مطرح میشود که آیا بازیافت هنوز ارزش دارد؟ آیا بازیافت موثرترین رویکرد برای رسیدگی به مشکلات فزاینده زباله و پایداری است؟ بازیافت انتشار گازهای گلخانهای، نیاز به مواد خام را کاهش میدهد و باعث صرفهجویی در مصرف انرژی میشود. اما مشکل اینجاست که ما سالانه کمتر از ۲۰درصد از زبالههای خود را بازیافت میکنیم. نرخ تولید زباله بهویژه در کشورهای کمدرآمد که انتظار میرود سطح زباله آنها تا سال ۲۰۵۰ سه برابر شود، در حال افزایش است. در نتیجه درک ارزش واقعی بازیافت بخش کلیدی راهحل است.
آیا بازیافت ارزش مالی دارد؟
در بررسیهای آماری برخی از مناطق مانند کالیفرنیا، دفن زباله تنها ۲۸ دلار در هر تن هزینه دارد، در حالی که این رقم برای بازیافت به ۱۴۷ دلار در هر تن افزایش مییابد. در نیوجرسی، بازیافتکنندگان ۴۵/ ۲میلیون دلار از فروش مواد بازیافتی به دست میآورند اما بیش از ۳میلیون دلار صرف جمعآوری و دستهبندی زبالهها میکنند. حتی در شهر نیویورک، بازیافت ۲۰۰ دلار اضافی در هر تن در مقایسه با تخلیه زباله در محل دفن زباله هزینه دارد. هزینه آموزش به علاوه هزینه سطلهای بازیافت را فراموش نکنید.
تولید موادی مانند پلاستیک، که ۲۶درصد از زبالههای بازیافتی ما را تشکیل میدهند، ارزانتر از بازیافت است. زیرا بازیافت پلاستیک شامل هزینههای اضافی برای جمعآوری، حملونقل و مرتبسازی است.
اما در مورد موادی مانند آلومینیوم نه تنها میتوان آن را بهطور بیپایان بدون از دست دادن کیفیت بازیافت کرد، بلکه این فرآیند در مقایسه با تولید آلومینیوم بکر ۹۵درصد از نظر انرژی کارآمدتر است. فولاد و شیشه نیز از این روند پیروی میکنند. در سال ۲۰۱۸، بهترین نرخ بازیافت تنها ۳۲درصد از کل زبالههای شهری بود و از ۳۰۰ میلیون تن زباله تولید شده، تنها ۶۹ میلیون تن بازیافت شد. موادی مانند کاغذ بهتر بازیافت شدند، اما بازیافت شیشه در حدود ۲۵درصد انجام شد و بازیافت پلاستیک کمتر از ۱۰درصد بود.
در سال ۲۰۲۱، ایالاتمتحده ۴۰ میلیون تن زباله پلاستیکی تولید کرد، اما تنها حدود ۵ تا ۶درصد آن (حدود ۲میلیون تن) بازیافت شد. ولی اوضاع در حال بهبود نیست. بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰، در واقع کاهش ۷/ ۵درصدی پلاستیکهای بازیافتی برای بازیافت در ایالاتمتحده وجود داشت. ۷/ ۵درصد ممکن است زیاد به نظر نرسد، اما برابر با ۲۹۰ میلیون پوند پلاستیک است.
اولین چالش هزینه است. هزینههای مربوط به فرآیند بازیافت شامل جمعآوری، تفکیک زباله و سپس پردازش مجدد میشود. با این حال، در بسیاری از موارد، قیمت مواد بازیافتی در بازار به اندازه کافی برای پوشش این هزینهها بالا نیست. آلودگی مواد قابل بازیافت میتواند هزینهها را افزایش دهد؛ زیرا به نیروی کار و فناوری بیشتری برای مرتبسازی و تمیز کردن نیاز دارد. زبالههای مدرن ساده نیستند، انواع مختلفی از پلاستیکها، فلزات و مواد دیگر وجود دارد که هر کدام به روشهای بازیافت متفاوتی نیاز دارند. تولیدکنندگان همیشه به دنبال مواد و ترکیبات جدید از مواد برای دستیابی به برتری در بازار رقابت هستند و با تولید مواد جدید، بازیافت آنها را دشوارتر کردهاند.
اقلامی وجود دارد که مردم امید دارند بازیافت کنند، اما در واقع قابل بازیافت نیستند. وقتی این اقلام غیرقابل بازیافت به سیستم ختم میشوند، سایر کالاهای قابل بازیافت را آلوده میکنند و اغلب منجر به دور ریختن کل آن مواد میشوند.نبود یک سیستم استاندارد، مسائل را پیچیده میکند. آنچه در یک محل قابل بازیافت است ممکن است در محل دیگر نباشد، که منجر به سردرگمی مصرفکنندگان و اشتباهاتی میشود که میتواند تعداد زیادی از اقلام را به جای مراکز بازیافت، به محلهای دفن زباله بفرستد.
بسیاری از تاسیسات موجود قدیمی هستند و برای بازیافت مواد پیچیده در زبالههای امروزی مجهز نیستند. در حالی که بازیافت آلومینیوم کارآمدتر شده است، بازیافت شیشه به دلیل سیستمهای قدیمی بازدهی حدود ۲۵درصد دارد. اما هر دو ماده پتانسیل بازیابی ۱۰۰درصد دارند. در واقع کمبود بودجه است که به این تفاوت کمک میکند.در حالی که بازیافت برخی مواد مانند آلومینیوم بسیار کارآمد است، مواد دیگری مانند پلاستیک مزایای کمتری دارند. با انرژی مصرفشده در جمعآوری، حملونقل و پردازش این مواد، تاثیر خالص بازیافت بر تغییرات آب و هوا موضوع بحث قرار میگیرد.
مسوولیت شرکتها
نقش شرکتهای بزرگ را فراموش نکنیم. ۲۰ شرکت برتر پتروشیمی مسوول ۵۵درصد از زبالههای پلاستیکی یکبار مصرف جهان هستند. مشکل فقط مصرفکننده نیست؛ در پایان تولید ضایعات زیادی بهجا میماند.
با توجه به این نکات، به نظر میرسد دفن و سوزاندن زباله گزینه ارزانتری است، اما عوارض زیستمحیطی دارد. اگر دستاوردهای بلندمدت را در نظر بگیریم، بازیافت دارای مزیتهای بسیاری است و باز هم باید بخشی از یک برنامه مدیریت زباله گستردهتر و پایدارتر باشد. ما با بحران اقلیمی روبه رو هستیم. ۹۴درصد از منابع طبیعی که مردم استفاده میکنند، تجدیدناپذیر هستند. از میان این منابع میتوانیم منابعی را پیدا کنیم که در صورت استفاده مکرر، بدون از دست دادن کیفیت، ۱۰۰درصد قابل بازیابی باشند. آلومینیوم، شیشه و فولاد نمونههای اصلی هستند. بازیافت آلومینیوم باعث صرفهجویی ۹۵درصدی انرژی در مقایسه با ساخت آن میشود. این گزینهها میتوانند تفاوتهای زیادی ایجاد کنند.
اما بهترین راه برای محافظت از زمین، تولید زباله کمتر است. ساختن چیزهای جدید همیشه گازهای گلخانهای منتشر میکند و انرژی و آب زیادی مصرف میکند. از حفاری مواد خام گرفته تا حملونقل محصولات، برای سیاره زمین پرهزینه و همچنین آلودهکننده است. بنابراین، با اینکه فولاد بازیافتی ۶۰درصد در مصرف انرژی صرفهجویی میکند، اما عدمساختن آن باعث صرفهجویی بیشتر میشود. بازیافت شاخه خوبی از مدیریت زباله است اما قدرتمندترین راهحل نیست. تا زمانی که ما زبالههای زیادی تولید میکنیم، بهویژه در کشورهای در حال توسعه، به تمهیدات بیشتر و سریعتری نیز نیاز داریم. کاهش زباله یک عامل کلیدی است و در حال حاضر موثرتر از بازیافت است.