«فولاد دشتستان» در شرایط نابرابری تامین مواداولیه و عرضه محصول تولیدی چگونه در بازار صادراتی موفق شد؟
تحویل ۱۰ روزه به مشتری جهانی
مجتمع «فولاد دشتستان» یکی از بزرگ ترین تولیدکنندگان صنایع فولادی در ایران است که اولین فاز آن با ظرفیت ۳۸۴ هزار تن در فروردین ماه ۱۴۰۰ به بهره برداری رسید و ضمن موفقیت در عرصه صادرات، ارتباط مطلوبی با بسیاری از صنایع کشور دارد. مدیرعامل فولاد دشتستان میگوید: ظرفیت سالانه ما برای دریافت مواد اولیه ۳۸۴ هزار تن است و تقریبا هر ماه باید ۳۲ هزار تن مواد اولیه در اختیار داشته باشیم، اما متاسفانه ماهانه تنها ۳۴۰۰ تن را میتوانیم از بورس به صورت ۵۰ درصد نقد و ۵۰ درصد اعتباری تامین کنیم و مابقی را باید از بازار آزاد خریداری کنیم؛ این در حالی است که اغلب محصولاتمان را در بورس کالا به صورت ۱۰۰ درصد اعتباری عرضه میکنیم. بنابراین تامین مواد اولیه و همچنین عرضه تولیدات در یک شرایط نابرابر قرار دارند.به گفته عباسعلی ناصحی، تولیدکننده محکوم به ادامه است و تاکنون هم هیچ وقت به خاطر فقدان ثبات اقتصادی کشور، تولید مان را تعطیل نکردهایم، اما واقعا برای ما هم سوال است که چرا تا این حد قوانین دچار تغییرات میشوند در حالی که ثبات در قوانین کار پیچیدهای نیست و بخش زیادی از این تصمیمات غلط ناشی از کمک نگرفتن از تولید کننده واقعی است که در نهایت باعث افت تولید میشود. متن پیش رو ما حصل گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با عباسعلی ناصحی، مدیرعامل «مجتمع فولاد دشتستان» در رابطه با موضوعاتی از جمله تامین مواد اولیه، برنامههای توسعهای شرکت، چشم اندازهای صادراتی و... است که در ادامه میآید.
لطفا در خصوص روند شکلگیری فولاد دشتستان برای مخاطبان توضیح دهید.
از سال 1384 رسما وارد صنعت فولاد و ورقهای فولادی شدیم. در ابتدا کارخانه را در شهرستان دشتستان به عنوان فولاد ناصحی راهاندازی کردیم که تا سال 1390 محصولات فولادی را از چین وارد میکردیم، اما در این سال و با جهش قیمت ارز از 900 تومان به 3 هزار تومان، واردات منتفی شد. در سال 1391 دفتر مرکزی را به تهران منتقل کردیم و با توجه به اعتباراتی که در بانک داشتیم با کارخانههای فولادی وارد مذاکره شدیم؛ به این صورت که ما مواد اولیه آنها را تامین میکردیم و آنها با دریافت کارمزد، محصولات مورد نظر ما را تولید میکردند و ما این محصولات را در سراسر ایران توزیع میکردیم. تا سال 1397 فعالیت ما به صورت مدیریت زنجیره فولاد بود؛ در واقع اسلب را خریداری میکردیم و در ادامه مراحل نورد گرم و نورد سرد را در کارخانه طی میکرد تا تبدیل به ورق گالوانیزه و گالوانیزه رنگی شود و طبیعی بود که با توجه به پراکندگی کارخانهها، هزینههای بالای حمل به ما تحمیل میشد؛ بنابراین تصمیم گرفتیم در سال 1397 مجتمعی تاسیس کنیم که خطوط فولادی متنوع را در کنار یکدیگر داشته باشیم و پس از بررسیها در 75 کیلومتری تهران در شهرک صنعتی زاویه این کارخانه راهاندازی شد. از همان ابتدا تصمیم گرفتیم استارت کار را از آخر زنجیره یعنی ورقهای گالوانیزه آغاز کنیم و نهایتا خطی که در ایران حداقل 6 سال زمان برای احداث و راهاندازی نیاز داشت، ظرف 18 ماه در فروردین 1400 بدون هیچگونه تسهیلات بانکی با ظرفیت 384 هزار تن به بهرهبرداری رسید.
کیفیت ورقهای شما با استقبال بسیار خوبی در داخل و خارج کشور مواجه شده است. این ایده چگونه شکل گرفت؟
ما به خاطر اینکه در دهه 80 در بعد واردات این کالاها فعالیت میکردیم و تا سال 97 سفارش تولید این کالا را به سایر کارخانهها ارائه میکردیم، دانش و تخصص لازم را به دست آوردیم و با آگاهی از این نکته که هیچ کس در کشور این ورقهای نازک را که به «تیمپلیت» معروف هستند، تولید نمیکند نسبت به راهاندازی خطوط مورد نظر اقدام کردیم؛ بنابراین در زمان راهاندازی خط، تولید این محصول و سه محصول دیگر که در ایران توسط هیچ شرکتی تولید نمیشد، را مدنظر قرار دادیم و امروز خوشبختانه واردات این ورقها هم با توجه به تولید با کیفیت شرکت فولاد دشتستان صورت نمیگیرد.
تا چه اندازه به دریافت استانداردها توجه کردهاید؟
ما از همان ابتدا دریافت استانداردهای اروپایی را مد نظر قرار دادیم و زیرساختهای کارخانه را برای تحقق این مهم آماده کردیم. خوشبختانه امروز تمامی استانداردها را دریافت کردهایم و محصولات مان به 7 کشور صادر میشود که هم در زمینه ارزآوری و هم واردات ماشینآلات مورد نیاز کارخانه بسیار موثر بوده است.
نوسانات ارزی شدید باعث شد تا صنایع بسیاری از بازارها را از دست بدهند. چگونه در بعد صادراتی توانستهاید بازارهایتان را حفظ کنید؟
ما تاکنون از توان شرکت و سهامداران برای تامین مالی استفاده کردهایم و با تمام سختیها سعی کردهایم از صادرات غافل نباشیم. در این شرایط هدف اصلی ما کسب درآمد بالاتر نبوده بلکه عمده هدف ما حضور محصولات در بازار کشورهای دیگر و حفظ مشتریان بوده تا در آینده بتوانیم فروش صادراتی را به چشماندازهای مورد نظر نزدیک کنیم.
با توجه به تسهیل ارتباطات کشورهای دیگر با چین، چگونه مشتریان در شرایط تحریم با شما همکاری میکنند و محصول شما را ترجیح میدهند؟
ما سعی کردهایم با وجود مشکلاتی که همه از آن مطلع هستیم، از برخی مزیتها برای صادرات استفاده کنیم؛ سفارش از چین و انتقال به هر نقطه دنیا سه ماه زمان نیاز دارد در حالی که ما ظرف 10 روز محصول را به مشتری خارجی تحویل میدهیم. از طرفی خدماتی مانند کیفیت محصول و بستهبندی را به گونهای ارائه میکنیم که خریداران راضی باشند.
بوروکراسی اداری و تصمیمات خلقالساعه چه مشکلاتی را برای شما به وجود آورده است؟
تولیدکننده محکوم به ادامه است و تاکنون هم هیچ وقت به خاطر فقدان ثبات اقتصادی کشور، تولید مان را تعطیل نکردهایم، اما واقعا برای ما هم سوال است که چرا تا این حد قوانین دچار تغییرات میشوند در حالی که ثبات در قوانین کار پیچیدهای نیست و بخش زیادی از این تصمیمات غلط ناشی از کمک نگرفتن از تولیدکننده واقعی است که در نهایت باعث افت تولید میشود.
تامین مواد اولیه شرکت از چه طریقی انجام میشود؟
ظرفیت سالانه ما برای دریافت مواد اولیه 384 هزار تن است و تقریبا هر ماه باید 32 هزار تن مواد اولیه در اختیار داشته باشیم اما متاسفانه ماهانه تنها 3400 تن را میتوانیم از بورس به صورت 50 درصد نقد و 50 درصد اعتباری تامین کنیم و مابقی را باید از بازار آزاد خریداری کنیم؛ این در حالی است که اغلب محصولات مان را در بورس کالا به صورت 100 درصد اعتباری عرضه میکنیم. بنابراین تامین مواد اولیه و همچنین عرضه تولیدات در یک شرایط نابرابر قرار دارند.
بخشی از مشکلات شرکتهای داخلی مربوط به موضوعات مالیاتی و بیمه است. در کشورهای دیگر چگونه این مسائل تسهیل میشود؟
چنانچه فرآیندها بر اساس قانون اجرا شود و دارای چارچوب مشخصی باشد، تولید، تجارت و ... تسهیل میشود، اما در کشور ما شاهد این رویه ساده نیستیم. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته برای تولیدکننده حرمت قائل هستند. به طور نمونه اگر تولیدکننده دچار ضرر و زیان میشود، بلافاصله دولت سوبسید ارائه میکند اما در کشور ما سوبسید صرفا به مصرفکننده داده میشود. به طور کلی متاسفانه در کشور ما علاوه بر اینکه باری از دوش تولید برداشته نمیشود، شرایط توسط دولت سختتر میشود و بخشی از انرژی ما صرف مسائل حاشیهای میشود.
تامین برق از مهمترین الزامات تولید فولاد است. آیا موافق راهاندازی نیروگاه توسط شرکتهای فولادی هستید؟
دو فاز اخیر ما در شهریور با آورده سهامداران راهاندازی میشود و با این وضعیت دومین تولیدکننده ورقهای فولادی کشور خواهیم بود و طبیعی است که به برق بیشتری نیاز داریم؛ با وجود اینکه ایجاد نیروگاه برای تامین برق بسیار حائز اهمیت است اما واقعا هزینههای نیروگاه بسیار بالاست و از طرفی تامین سوخت این نیروگاهها مشکلات را دو چندان میکند.
برخی از فعالان معدن معتقدند شکلگیری یک صندوق برای راهاندازی نیروگاه قابل اجراست. نظر شما در این خصوص چیست؟
هر کارخانه فولادی در یک نقطه ایران ساخته شده است و اینکه چنین طرحی قابلیت اجرا داشته باشد، محل بحث است
یکی از مباحثی که برای تامین آب فولادیها مطرح میشود، استفاده از فاضلاب است. در این رابطه اقدامی داشتهاید؟
خط گالوانیزه ما در اواخر 99 به بهره برداری رسید و خط نورد سرد در هفته دولت در شهریور ماه افتتاح میشود. در فاز سه که به تولید نورد گرم اختصاص دارد، بحث تصفیه فاضلاب پرند را در دستور کار داریم چرا که 25 کیلومتر با کارخانه ما فاصله دارد و از این طریق میتوانیم این فاضلاب را به چرخه تولید برگردانیم.
در مورد میزان اشتغالزایی شرکت هم توضیح دهید.
تا قبل از راهاندازی فاز دو، میزان اشتغالزایی مستقیم شرکت 500 نفر بود و با راهاندازی فاز دوم این میزان به 800 نفر میرسد که انتظار داریم در فازهای آتی روز به روز شاهد افزایش اشتغال در فولاد دشتستان باشیم.
در پایان اگر صحبت دیگری دارید، بفرمایید.
ورود به عرصه تولید یک عشق درونی میطلبد و کسی که وارد این عرصه میشود، تمام زندگی مادی و معنوی خودش را وقف کار میکند اما توقع ما این است که اگر کمکی به تولید نمیشود، سنگاندازی نکنند. ما تا به امروز تمام پروژهها را با آورده سهامداران اجرا کردهایم و فشاری به دولت و سیستم بانکی تحمیل نکردهایم، اما امیدواریم با تولید و عرضه سه محصول فولادی به بازار دستگاههای مختلف برای تسهیل فرآیندها با ما همکاری کنند.