نتیجه عملکردشان را در لایحه سال بعد خواهید دید.

۲- اصلاحات ساختاری مدنظر این افراد پیوسته و آهسته نیست. یک‌شبه می‌خواهند قیصریه را به آتش بکشند. عدم توانایی در پیش‌بینی تبعات اجتماعی و شورش‌های خیابانی آبان ماه افزایش قیمت بنزین از دستاوردهای اصلاح ساختاری این افراد به اصطلاح کاردان است. خود حدیث مفصل بخوان از نحوه پیش‌بینی تبعات مابقی سیاست‌گذاری‌هایشان.

۳- برخلاف نظر ایشان باید اصلاحات را از محل کاهش هزینه شروع کرد. به‌جای نمایش و بزرگنمایی اصطلاحاتی چون سیاست‌گذار و مجری، بودجه‌ریزی چند ساله، نظام پرداخت به ذی‌نفع نهایی باید براساس قوانین و مقررات مواردی چون وظایف موازی، دستگاه‌های موازی را شناخت. به‌راحتی می‌توان ۲۰ درصد از هزینه‌های دولت را با این موضوع کاهش داد. البته انجام این عمل وابسته به موافقت مقامات ارشد نظام است. چون باید برخی دستگاه‌ها حذف شوند. به‌نظر می‌رسد سکانداران اصلاحات ساختاری توان هزینه دادن برای این امور را ندارند.

۴- سکانداران اصلاحات به‌جای افزودن ضرایب مالیاتی و بستن مالیات بر سود سپرده که منجر به ایجاد تلاطم در سایر بازارها (از جمله ارز- مسکن - کالا) خواهد شد، از خود بپرسند چرا مالیات ارزش افزوده در ایران شکست خورد؟ چرا به‌رغم وجود انواع مالیات، از مردم عوارض گوناگونی گرفته می‌شود؟ آیا مالیات پرداختی مردم در جای خود هزینه می‌شود؟ چرا عمده کارکنان بخش مالیاتی کشور در بخش مالیات بر مشاغل حضور دارند؟

۵- سکانداران اصلاحات ساختاری پیش از تاکید بر فروش سایر دارایی‌های دولت، بهتر است کمی درخصوص واگذاری‌های قبلی تحقیق کنند. بپرسند چرا خصولتی‌ها این‌گونه حجیم شدند؟ منابع مالی خرید سهام‌های خوب مثل مخابرات از کجا تامین شد؟ از نظر نگارنده بخش عمده‌ای از منابع برای خرید این سهام‌ها و تشکیل بانک‌های رنگارنگ از بودجه عمومی سنوات قبل جمع‌آوری و ذخیره شده بود.

۶-اصلاحات سیستمی و پارامتریک، فرا بودجه‌ای، استحقاق‌سنجی از همان اصطلاحات پرطمطراقی است که تنها برای پاورپوینت‌ها و نشست‌ها برای تغییر ذهن سیاستمداران است وگرنه کارکرد واقعی ندارد.