بازدهی اوراق ۱۰ ساله آمریکا از ۱/ ۳ درصد عبور کرد
افت طلا زیر سایه دلار قوی
فلز گرانبها در بازار آتی نیویورک برای تحویل فوری در ماه ژوئن نیز افت کرد و به ۱۲۸۸ دلار به ازای هر اونس رسید. شاخص دلار آمریکا که در برابر سبد ۶ ارز رایج دنیا در بازار سنجیده میشود، دیروز به بالاترین سطح در ۵ ماه اخیر صعود کرد. تاثیرگذارترین عامل در مانور افزایشی دلار، رشد سود اوراق خزانه با سررسید ۱۰ ساله به بالاترین سطح در ۷ سال گذشته بود. تقویت همزمان بازدهی اوراق و شاخص دلار فشار شدیدی بر طلای جهانی وارد کرده که در نهایت سطح ۱۳۰۰ دلاری را از حمایت فلز زرد بازداشت و سطح حمایتی جدیدی در سطح ۱۲۸۵ دلاری ایجاد کرد. همزمان با این اتفاقات، شاخص بازارهای سهام آسیایی نوسان محدودی را تجربه کرد که تحت تاثیر احتیاط سرمایهگذاران درخصوص مذاکرات تجاری چین و آمریکا اتفاق افتاد. دونالد ترامپ روز پنجشنبه از استراتژی مخرب چین در مذاکرات تجاری با واشنگتن انتقاد کرده بود که منجر به تقویت نگرانیها در مورد احتمال شکست خوردن مذاکرات شد. شکست مذاکرات تجاری میان پکن و واشنگتن خبر خوبی برای بازارها و تجارت جهانی نخواهد بود و ممکن است منجر به افزایش نوسانات در بازارهای جهانی شود. از آنجا که طلا توانسته اطراف سطح ۱۲۸۷ دلاری تثبیت شود، سطح قیمت ۱۳۰۲ دلاری به ازای هر اونس هدف افزایشی طلا در کوتاه مدت است.
حمایت در سطح ۱۲۷۰ دلاری
در سناریوی خوشبینانه، سقوط طلای جهانی به زیر سطح ۱۳۰۰ دلاری نشانه آماده شدن فلز زرد برای شروع روندی افزایشی طی چند هفته آینده است. به دلیل قرار گرفتن طلا زیر سطح مهم روانی ۱۳۰۰ دلار به ازای هر اونس، پتانسیل شروع روند افزایشی و صعود به قیمتهای بالاتر افزایش یافته است. در حال حاضر تثبیت قیمت و موقعیت اصلیترین عامل در چشمانداز قیمت آتی طلا است. سرمایهگذاری و افزایش حضور صندوقهای سرمایهگذاری در بازار به مرور تشدید خواهد شد که به آغاز افزایش قیمت طلا منجر خواهد شد. نشانه دیگر از آغاز روند افزایشی قیمت طلا، عامل احساسات بازار و افزایش گرایش به سرمایهگذاری معکوس است.
سرمایهگذاران با رویکردهای متفاوتی وارد بازارها میشوند. یک گروه از سرمایهگذاران، تنها زمانی که در بازار یک روند قطعی وجود دارد تصمیم به ورود میگیرند؛ اما دسته دیگر پس از ثبت قطعیت یک روند در بازار را با استفاده از استراتژی معکوس به سودگیری میپردازند. شعار گروه اول، سوار شدن بر موج اصلی روندها است که اساس استراتژی «مومنتوم» محسوب میشود. طبق این رویکرد، یک روند همواره به حفظ حرکت نزولی یا صعودی خود متمایل است، مگر اینکه یک نیروی بزرگتر از روند غالب، بهوجود بیاید. سرمایهگذارانی که به استراتژی مومنتوم اعتقاد دارند، اغلب معاملاتشان در جهت اصلی بازار است و اهمیت زیادی به روند گذشته یک سهم یا قیمت و تاثیر آن در آینده قائل هستند. در این استراتژی، آنچه بازدهی یا عملکرد خوبی ندارند فروخته شده و خرید سهم با بازدهی و عملکرد مثبت در دستور کار قرار میگیرد. اما شعار گروه دوم، شنا برخلاف جهت حرکت آب است. این گروه معتقد هستند واکنش بیش از حد به اخبار و اطلاعات جدید، فرصت را برای سرمایهگذاری و سودگیری در جهت معکوس بازار فراهم میکند؛ بنابراین وقتی گرایش همگانی به افزایش قیمت وجود دارد، فضای مناسب برای فروش فراهم است و وقتی چشمانداز غالب کاهشی است، فضای برای خرید مهیا میشود.
ارسال نظر