نکاتی درباره سبد بهینه در دوران ترامپ
از طرفی با توجه به رویکرد ترامپ در دوران اول ریاستجمهوری عدهای از فعالان اقتصادی باور دارند که شاهد افزایش مجدد فشار تحریمها و تشدید تنشهای منطقهای خواهیم بود و از سمت دیگر با توجه به وعدههای او مبنی بر پایاندادن به جنگهای کنونی، دیدگاه گروه دیگری از فعالان اقتصادی آن است که شاهد کاهش تنشها خواهیم بود و جنگ در غزه و لبنان و حتی اوکراین متوقف خواهد شد. در سناریوی اول، بازار طلا و ارز در سایه رشد انتظارات تورمی و ریسک سیاسی بالا رشد چشمگیری خواهد داشت و انتظار میرود روند نزولی بازار سهام تداوم داشته باشد. در سناریوی دوم بالعکس بازار ارز و طلا ثبات نسبی را تجربه میکند و حتی در صورت احیای برجام احتمال روند نزولی در آنها وجود دارد و بازار سهام با توجه به ارزندگی اکثر سهام شاهد روند صعودی خواهد بود و بهویژه سهمهای ریالی مانند گروههای خودرو و بانکی میتوانند رشد خوبی داشته باشند. شاید همین تفاوت دیدگاهها و نبود چشمانداز مورد اجماع سرمایهگذاران باعث شده است تا انتشار خبر پیروزی ترامپ با واکنش شدیدی در بازارهای مالی ایران همراه نشود و شاهد نوعی رکود ناشی از ابهام در تمامی بازارها از جمله بازار سهام باشیم.
در شرایط کنونی با وجود چشمانداز پرابهام در دوران ریاستجمهوری ترامپ، بهینهسازی سبد سرمایهگذاری به منظور کسب بازدهی بیشینه متناسب با سطح ریسک قابل قبول نیازمند توجه و دقت بالای سرمایهگذاران است و دغدغه مهمی برای آنها به شمار میرود. هرچند لازم است انتخاب سبد بهینه متناسب با ویژگیهای هر فرد مانند سن، سطح درآمد، بازه زمانی سرمایهگذاری، میزان آشنایی با بازارهای مالی، سطح ریسکپذیری و... فرد صورت گیرد، با این حال میتوان چند نکته را که میتواند در انتخاب سبد سرمایهگذاری بهینه به اغلب سرمایهگذاران بهویژه سرمایهگذاران خرد کمک کند، بیان کرد:
1.تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری: هرچند داشتن سبد سرمایهگذاری متنوع همواره از اصول مهم سرمایهگذاری به شمار میرود، با این حال توجه به این اصل در شرایط کنونی از ضرورت بالاتری برخوردار است. از آنجایی که وقوع هریک از پیشبینیهای مطرحشده درباره شرایط آتی میتواند پیامدهای بسیار متفاوتی را رقم بزند، متمرکز کردن سبد سهام بر روی یک سهم خاص یا نوع خاصی از داراییهای مالی میتواند ریسک سبد سرمایهگذاری را بهشدت بالا ببرد و در صورت عدمتحقق سناریوی مطلوب زیان سنگینی را نصیب افراد کند. بهطور خاص در بازار سهام نیز داشتن سبدی شامل صنایع دلاری مانند فلزات اساسی و مواد شیمیایی در کنار صنایع ریالی مانند بانکها، با توجه به اینکه در سناریوهای مختلف این گروهها رفتار احتمالی متفاوتی دارند، میتواند به کاهش ریسک سبد کمک شایانی کند.
2.توجه به ریسک نقدشوندگی: یکی از ضرورتهای دوران پیشرو، داشتن انعطافپذیری بالا به منظور امکان تطابق با شرایط مختلف است. در این وضعیت نقدشوندگی داراییها اولویت زیادی پیدا میکند و اختصاص نسبت بالای سرمایهگذاری به داراییهایی مانند سهمهای کوچک یا مسکن که از نقدشوندگی پایینی برخوردارند میتواند انعطافپذیری را کاهش دهد. در طرف مقابل، استفاده از ظرفیتهایی مانند کارتهای بانکی متصل به صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت یا طلا که علاوه بر امکان کسب بازدهی نقدشوندگی بالایی نیز دارند گزینه مناسبی برای اختصاص بخشی از سبد سهام به آن به شمار میرود. به دلیل امکان تداوم محدودیت در دامنه نوسان در بازار سهام که موجب تشکیل صفهای خرید یا فروش و عدمامکان معامله داراییها میشود، بازار سهام به طور کل ریسک نقدشوندگی بالایی دارد و لازم است این موضوع مورد توجه سرمایهگذاران باشد.
3.اختصاص بخشی از سبد به داراییهای کمریسک و طلا: به دلیل منفی بودن نرخ بهره حقیقی در ایران معمولا نگهداری وجه در سپردههای بانکی و خرید اوراق بدهی نمیتواند حداقل در بلندمدت ارزش دارایی افراد را در برابر تورم حفظ کند، به همین دلیل اغلب توصیه میشود سرمایهگذاران بخش کوچکی از سبد خود را به آنها اختصاص دهند. ما در شرایط کنونی به دلایلی مانند نرخ بازدهی نسبتا قابل قبول صندوقهای درآمد ثابت در مقایسه با تورم و سایر بازارهای مالی، کمک به کاهش ریسک نقدشوندگی و کمکردن اثر زیان احتمالی سایر داراییها بر روی عملکرد کلی سبد شوند. سرمایهگذاری در طلا نیز بهعنوان یک دارایی امن، چه در قالب صندوقهای طلا در بازار سهام یا به صورت فیزیکی در سبد سرمایهگذاری ضروری خواهد بود. هر چند سهم آن نباید بهویژه اگر بازه سرمایهگذاری افراد کوتاهمدت است افراطی در نظر گرفته شود.
4.استفاده از اوراق مشتقه: وظیفه اصلی بازار اوراق مشتقه کمک به مدیریت ریسک سرمایهگذاران است. هرچند بازار اوراق مشتقه در ایران هنوز به بلوغ کافی برای امکان مدیریت مناسب ریسکهای موجود نرسیده است و ابزارهای محدودی دارد، با این حال به کمک ابزارهای کنونی مانند قراردادهای آتی صندوقهای طلا و اختیار معامله صندوقها و سهام شرکتها میتوان نوسان در بازدهی سبد سرمایهگذاری را تا حدی محدود کرد. در این راستا اختصاص سهمی از دارایی به اوراق مشتقه نیز بهویژه برای سرمایهگذاران در بازار سهام ضروری به نظر میآید.
5.سرمایهگذاری غیرمستقیم: به عنوان آخرین نکته در این نوشته لازم است به اهمیت سرمایهگذاری غیرمستقیم برای سرمایهگذاران خرد که بخش قابلتوجهی از سرمایهگذاران را شامل میشوند اشاره شود. یکی از عوامل اصلی زیان سرمایهگذاران خرد بازار سهام، بهویژه در سالهای اخیر، سرمایهگذاری مستقیم آنها در بازار سهام به جای سرمایهگذاری غیرمستقیم از طریق صندوقهای سرمایهگذاری است. صندوقهای سرمایهگذاری به دلایلی مانند مدیریت توسط متخصصان و امکان تنوعبخشی بهتر اغلب بازدهی بیشتری نسبت به معاملات مستقیم سرمایهگذاران خرد در بازار سهام دارند و میتوانند مانع زیانهای سنگین آنها شوند. افزایش تنوع صندوقهای سرمایهگذاری در سالهای اخیر و اضافه شدن صندوقهایی مانند اهرمی، صندوق در صندوق و تضمین اصل سرمایه گزینههای مناسبی برای طیفهای مختلف سرمایهگذاران ایجاد کرده است. بهعنوان مثال، صندوقهای تضمین اصل سرمایه گزینه ایدهآلی برای اختصاص بخشی از سبد سرمایهگذاری افراد ریسکگریز جهت امکان کسب سود از بازار سهام در عین حفظ اصل دارایی در دوران پرابهام پیشرو به شمار میرود.