حکایت تعرفههای تجاری در شرایط تحریمی
این مدل نشان میدهد که تجارت بینالمللی از طریق دو اثر کلیدی، «اثر انتخاب1» و «اثر مقیاس2»، به تغییرات ساختاری در بازار و بهبود بهرهوری بنگاهها منجر میشوند. این دو اثر نهتنها بر عملکرد بنگاهها تاثیر میگذارند، بلکه به افزایش رفاه مصرفکنندگان نیز کمک میکنند. تحت شرایط رقابتی ناشی از تجارت، بنگاههای با بهرهوری پایین نمیتوانند با بنگاههای بهرهورتر رقابت کنند و در نتیجه مجبور به خروج از بازار میشوند. این خروج اجباری باعث میشود منابعی که این بنگاههای ناکارآمد استفاده میکردند، به بنگاههای بهرهورتر تخصیص یابد. این بازتوزیع منابع موجب بهبود کارآیی و افزایش بهرهوری کل اقتصاد میشود. این پیامد تجارت، به اثر انتخاب معروف است.
در واقع، تجارت بهعنوان ابزاری عمل میکند که با ازبینبردن امکان حضور و بروز بنگاههای ناکارآمد، مصرف بهینه منابع را تضمین میکند. اثر مقیاس موجب میشود بنگاههایی که در رقابت بینالمللی دوام آوردهاند بهواسطه امکان افزایش حجم تولید از مزایای صرفههای مقیاس بهرهمند شوند. صرفههای مقیاسی به کاهش هزینههای متوسط تولید منجر میشود؛ به این معنا که با افزایش تولید، هزینه تولید هر واحد کاهش مییابد. این کاهش هزینهها در نهایت در قیمت کالاها منعکس میشود و مصرفکنندگان از قیمتهای پایینتر بهرهمند میشوند. بنابراین، تجارت نهتنها باعث افزایش رقابت و بهرهوری میشود، بلکه مستقیما به کاهش قیمتها و افزایش رفاه مصرفکنندگان منجر میشود. علاوه بر این، تجارت بینالمللی، تنوع کالاهای موجود در بازار را افزایش میدهد. مصرفکنندگان با دسترسی به طیف گستردهای از محصولات مختلف، انتخابهای بیشتری دارند که این افزایش در انتخاب به طور مضاعف رفاه آنها را افزایش میدهد.
بنابراین، یکی از مزایای کلیدی تجارت، تنوع بیشتر محصولات است که نیازها و ترجیحات مصرفکنندگان را بهتر برآورده میکند. تحریمها بهعنوان ابزار فشار اقتصادی، سازوکارهای مثبت ناشی از تجارت را معکوس میکنند. در شرایط تحریم، طرف تحریمکننده تلاش میکند دسترسی کشور هدف به بازارهای بینالمللی را محدود کند. این محدودیتها باعث افزایش قیمتها در بازار داخلی میشوند، زیرا بنگاههای داخلی دیگر نمیتوانند به منابع ارزانتر و کارآمدتر دسترسی داشته باشند. بهویژه، در غیاب رقابت بینالمللی، بنگاههای ناکارآمد که در شرایط عادی از بازار خارج میشدند، به فعالیت خود ادامه میدهند. این ادامه فعالیت، نه به دلیل بهرهوری بالا، بلکه به دلیل نبود رقابت و عدمدسترسی به کالاهای جایگزین است.
این وضعیت موجب اتلاف منابع اقتصادی میشود، زیرا بنگاههای ناکارآمد همچنان به استفاده از منابع ادامه میدهند و مانع تخصیص بهتر این منابع به بنگاههای بهرهورتر میشوند. افزایش تعرفهها نیز به طور مشابه موجب تشدید این مشکلات میشود. تعرفههای بالاتر به افزایش هزینههای تولید و در نتیجه افزایش سطح عمومی قیمتها منجر میشوند. در این شرایط، نهتنها بنگاههای ناکارآمد از بازار خارج نمیشوند، بلکه حتی بنگاههای بیشتری که در حالت عادی نمیتوانستند در بازار دوام بیاورند، به دلیل افزایش قیمتها و کاهش رقابت بینالمللی، به فعالیت خود ادامه میدهند. این افزایش در فعالیت بنگاههای ناکارآمد، اتلاف بیشتری از منابع اقتصادی را به دنبال دارد و باعث کاهش بهرهوری کل اقتصاد میشود.
۱. selection effect
۲ . scale effect
منابع:
Melitz, M. J. (2003). The impact of trade on intra‐industry reallocations and aggregate industry productivity. econometrica, 71 (6), 1695-1725