ملیکا محسنی : ما در تاریخ شاهد مهاجرت‌ افراد به دلایلی همچون جنگ، قحطی، تغییرات اقلیمی و مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بوده‌ایم. در طول تاریخ این پدیده، انگیزه‌های اقتصادی، به همراه تلاش برای بقا از مهم‌ترین علل مهاجرت انسان‌ها بوده‌ است. برآوردهای جهانی حاکی از آن است که در سال 2020 میلادی حدود 281میلیون مهاجر بین‌المللی در جهان وجود داشته ‌است که در واقع معادل 3.6درصد از جمعیت جهان است. تعداد تخمینی مهاجران بین‌المللی در پنج‌دهه گذشته به شکل چشمگیری افزایش یافته ‌است. در نتیجه، بدیهی است که افکار عمومی و دولت‌ها نسبت به تبعات این پدیده بیش از پیش حساس شده ‌باشند؛ آن هم زمانی که در سال 2020 تعداد نیروی ‌کار مهاجر حدود 164میلیون نفر ‌است.

 پدیده‌ مهاجرت علاوه بر علم اقتصاد، توسط علوم دیگری مانند جامعه‌شناسی، جمعیت‌شناسی و علوم سیاسی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته ‌است. اما می‌توان گفت که تمامی مباحث شکل‌گرفته در این حوزه‌ها، به‌نوعی به اقتصاد نیروی کار ختم می‌شود. در نتیجه، این شاخه از علم اقتصاد نقش بسزایی در مطالعه و بررسی پدیده مهاجرت چه به لحاظ فهم علت وقوع آن و چه به لحاظ آثار آن ایفا می‌کند. اغلب انسان‌ها به امید کسب دستمزدهای بالا اقدام به مهاجرت می‌کنند و در نتیجه، بدیهی است که آنها پس از مهاجرت برای امرار معاش و خلق زندگی بهتر وارد بازار کار شوند. در نتیجه این امر، ورود مهاجران به کشور مقصد سبب ایجاد تغییراتی در بازار نیروی کار آن کشور می‌شود. کشورها محدودیت‌ها و قوانین خاص خود را برای کنترل ورود مهاجران وضع می‌کنند. شاید ذکر این مساله جالب توجه باشد که حتی لیبرال‌ترین سیاستگذاران نیز با ملاحظات بسیار در این باب تصمیم‌گیری می‌کنند. در پی افزایش شکاف توسعه‌یافتگی در بین کشورها، برخی از بومیان کشورهای توسعه‌یافته کاهش تعداد مهاجران را مطلوب می‌دانند. به‌راستی افزایش مهاجران در کشور میزبان تاثیرات مثبتی به ‌همراه خواهد ‌داشت یا خیر؟

باشگاه اقتصاددانان را بخوانید