Hazhir-Rahmandad copy

نگاهی دقیق به آمار موجود و بررسی سیاست‌های کشورهای مختلف در تقابل با این بیماری، معمای عجیبی را آشکار می‌کند. به‌طور مشخص، در هجده ماه ابتدایی پاندمی که واکسن کرونا در دسترس عموم نبود، سرانه مرگ‌ومیر کشورها بسیار متفاوت از هم بوده است. داده‌های موجود، اعم از گزارش‌های رسمی فوت کرونا و تخمین‌های حاصل از آمار تدفین، همگی، نشان از این دارد که مرگ سرانه کشورها نه‌تنها متفاوت بوده است، بلکه برخی از کشورها سرانه فوت بیش از صد برابر کشورهای دیگر داشته‌اند. مثلا از ابتدای۲۰۲۰ تا میانه۲۰۲۱ به ازای هر یک‌میلیون جمعیت، فوت ناشی از کرونا در پرو، آمریکا، ایران، ژاپن، استرالیا و سنگاپور به ترتیب 10.4، 3.3، 1.8، 0.22، 0.07 و 0.04 نفر در روز گزارش شده است.

تفاوت مرگ‌ومیر در چنین مقیاسی عجیب به نظر می‌رسد؛ چراکه همه با یک بیماری دست و پنجه نرم می‌کردند. در پاسخ ممکن است فکر کنیم که کشورهای با مرگ‌ومیر کمتر، جمعیت جوان‌تر یا منابع مالی و بهداشتی بهتری داشته‌اند. اما تحلیل داده‌های دو سال اول پاندمی نشان می‌دهد که همبستگی معناداری میان درآمد سرانه، ظرفیت بیمارستان‌ها یا حتی توزیع هرم جمعیتی از یک طرف و سرانه فوت کرونا از طرف دیگر وجود ندارد.

توضیح بالقوه دیگر این است که شاید کشورهایی که فوت کمتری داشته‌اند، سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تر و شدیدتری اعمال کرده باشند. اما بازهم آمار موجود این پاسخ را به دو دلیل زیر سوال می‌برد: اول اینکه سیاست‌های اجرا شده در کشورهای مختلف کم‌وبیش شبیه به‌هم بودند. قبل از واکسیناسیون عمومی، در عمل، سبد سیاستگذاران محدود به تصمیماتی چون تعطیلی کار و مدارس، اجبار ماسک و محدودیت سفر بود و آمار نشان می‌دهد که اکثر کشورها در شدت اعمال این سیاست‌ها تفاوت‌ زیادی نداشتند. دوم اینکه در بلندمدت همبستگی آماری جدی میان همان تفاوت ناچیز در شدت سیاست‌های اعمال‌شده و تلفات کرونا نمی‌توان یافت! مثلا آمار دانشگاه آکسفورد نشان می‌دهد که متوسط شدت سیاست‌های اعمال‌شده در 6کشور بالا (تا میانه ۲۰۲۱) به ترتیب ۶۷ (۱۰۰ یعنی سخت‌گیرانه‌ترین)، ۵۹، ۵۹، ۳۸، ۵۶، و ۵۲ بوده است. به‌طور خلاصه به‌رغم اهمیت حیاتی سیاست‌های اعمال‌شده برای کنترل پخش بیماری (که آن نیز در تحقیقات متعدد محرز شده است)، اکثر کشورها سطح مشابهی از سیاست‌ها را پیاده کردند و همبستگی معناداری میان سیاست‌ها و مرگ‌ومیر نمی‌توان دید.

12 copy

در ماه‌های اخیر تحقیقات ما و چند محقق دیگر توضیحی برای این معما ارائه کرده است که ریشه در تفاوت سرعت پاسخ‌گویی و عکس‌العمل کشورها دارد. برای درک این توضیح شرایط دنیا در سال اول پاندمی را به یاد بیاوریم، دورانی که بیشتر جمعیت جهان به این ویروس، ایمنی نداشت و در صورت عدم اقدامات پیشگیرانه، سرعت پخش ویروس و تلفات ناشی از آن به‌صورت نمایی رشد می‌کرد. در چنین برهه‌ای، دیر یا زود، رشد نمایی مرگ‌ومیر هر جامعه‌ای را قانع می‌کرد که دست روی دست گذاشتن قابل تحمل نیست و پاسخی جدی‌تر لازم است. بسته‌ای از این پاسخ‌ها اعم از خانه‌نشینی، بستن مدارس و رستوران‌ها، روی آوردن به دورکاری، کاهش سفرها و استفاده از ماسک کم‌وبیش در بیشتر کشورها اجرایی شد و اگر توسط دولت‌ها انجام نمی‌شد مقیاس مرگ‌ومیر آن‌قدر بالا می‌رفت که مردم از ترس، چاره‌ای جز در خانه ماندن نمی‌دیدند (مثلا شرایط گیلان در اسفند۱۳۹۸ را به یاد آوریم)‌. در نهایت بیشتر جوامع مجبور به اتخاذ ترکیبی از سیاست‌ها بودند که جلوی رشد نمایی بیماری را بگیرد. از طرف دیگر هروقت پخش بیماری به اندازه‌ای پایین می‌آمد که خطر مرگ کم می‌شد (مثلا در ایران زمانی که مرگ‌ومیر روزانه دو رقمی می‌شد) و به زیر آستانه تحمل جامعه می‌رسید، سیاست‌های پیشگیرانه کاهش می‌یافتند. طبیعتا کاهش سیاست‌های پیشگیرانه، با چند هفته تاخیر به موج جدیدی از بیماری دامن می‌زد.

در چنین شرایطی نگاهی دقیق‌تر به آستانه تحمل جوامع و سرعت پاسخ‌گویی می‌تواند گره‌گشا باشد. آستانه تحمل، حدی از ریسک مرگ‌ومیر است که جامعه را به اعمال سیاست‌های پیشگیرانه برای جلوگیری از رشد بیماری قانع می‌کند.

بر اساس تحلیل داده‌های بیش از صد کشور دنیا می‌توان تفاوت شگرفی میانه آستانه تحمل جوامع مختلف مشاهده کرد و این عامل، تفاوت مرگ‌ومیر کرونا را تا حد خوبی توضیح می‌دهد. مثلا درحالی‌که بعضی جوامع (مانند چین و استرالیا و کره‌جنوبی) با تجربه روزانه کمتر از 0.01مرگ در میلیون به قبول سیاست‌های پیشگیرانه قانع می‌شدند، آستانه تحمل بعضی (مثل آلمان و ایران) حدود 0.1 (مرگ در میلیون در روز) بود و در بعضی کشورها (مثل کلمبیا و پرو) آستانه تحمل و لذا مرگ‌ومیر متوسط به بالای یک می‌رسید. نتیجه تفاوت در آستانه تحمل و رشد نمایی ویروس این است که اگرچه نهایتا کشورها به سیاست‌های سخت‌گیرانه مشابهی همگرا می‌شدند؛ ولی این همگرایی در زمان‌های متفاوت و بعد از تجربه مرگ‌ومیر متفاوت اتفاق می‌افتاد. از این‌رو همبستگی چندانی بین سیاست‌های پیاده‌شده و میزان فوت در بلندمدت در کشورهای مختلف وجود نداشت. در مقابل تحقیقات نشان می‌دهد که مهم‌ترین عامل توضیح‌دهنده مرگ‌ومیر در دو سال اول پاندمی آستانه تحمل ریسک در هر کشور است؛ به‌طوری‌که ضریب همبستگی این فاکتور با پیش‌بینی مرگ‌ومیر کووید در 6ماه بعد بیش از 0.6 است. نمودار با مقیاس لگاریتمی این همبستگی را نشان می‌دهد.

 نهایتا منطقی است که بپرسیم تفاوت آستانه تحمل کشورها از کجا می‌آید. قاعدتا بخشی از آستانه تحمل هر کشور به ترکیبی از عوامل فرهنگی، دیدگاه‌های سیاستگذاران و تعامل بین مردم و دولت‌ها بازمی‌گردد. تحلیل‌های آماری نشان می‌دهد که جوامعی که ریسک‌گریزتر نسبت به تغییر رویه‌ها و سیاست‌ها هستنند، آستانه تحمل مرگ‌ومیر بالاتر داشته و پاسخی کندتر به کرونا داده‌اند که منجر به مرگ‌ومیر بیشتر شده است. احتمالا ریسک‌گریزی در این جوامع به مقاومت یا کندی تغییر سیاست‌ها و رفتار جوامع انجامیده است. به علاوه جوامعی که به دولت‌ها برای تصمیم‌گیری اعتماد بیشتر داشتند، آستانه تحمل مرگ‌ومیر پایین‌تری داشته‌اند. به بیانی دیگر، انعطاف در سیاست‌ها و اعتماد متقابل بین مردم و دولت‌ها به اتخاذ سریع‌تر سیاست‌ها در سطوح پایین مرگ‌ومیر و تطبیق بهتر سیاست‌ها با شرایط روز انجامید. این انعطاف در پاسخ‌گویی و اعتماد به برخی جوامع کمک کرد که مرگ‌ومیر سرانه خود را به کمتر از یک‌درصد بقیه کشورها برسانند.

البته باید توجه کرد که نکات اصلی این تحلیل، درباره اهمیت آستانه تحمل، عموما به سال‌های نخستین هر پاندمی مربوط می‌شود؛ دورانی که در آن بیشتر جامعه مصونیتی به بیماری ندارند و ریسک مرگ‌ومیر بالاست. به‌طور مشخص درباره ویروس کرونا، پس از سال2022 و با فراهم شدن واکسن‌های متعدد، داروهای جدید و موثر، ایمنی ناشی از تجربه بیماری و تسلط سویه‌های کم‌خطرتر (همچون اُمیکرون)، خطر مرگ‌ومیر کاهش چشمگیری پیدا کرده است که به کاهش لزوم سیاست‌های سخت‌گیرانه اولیه منجر شده است. از این رو، با پایین آمدن اهمیت آستانه تحمل، عواملی چون توزیع سنی جمعیت، دسترسی به دارو و وسعت پخش و کیفیت واکسن به مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده مرگ‌ومیر در دوران پسا پاندمی تبدیل شده‌اند.

به‌طور خلاصه تحقیقات نشان می‌دهد که تفاوت چند صد برابری میان مرگ‌ومیر دوران حاد کرونا در میان کشورهای مختلف بیش از آنکه ریشه در درآمد سرانه، هرم جمعیتی، سیاست‌ها و ظرفیت‌های بهداشتی داشته باشد، ریشه در آستانه تحمل مرگ‌ومیر جوامع، اعتماد متقابل مردم و دولت‌ها، سرعت پاسخ‌گویی و استقبال از ریسکِ تغییر سیاست‌ها داشته است. در نتیجه، در دوران حاد پاندمی‌های آینده نیز با پایین آوردن این آستانه تحمل و استقبال از تطبیق سریع‌تر سیاست‌های بهداشتی و اقتصادی با شرایط روز پاندمی کشورها می‌توانند با کارآیی بیشتر از مرگ‌ومیر جلوگیری کند، بدون اینکه سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تری را به مردم و اقتصاد جامعه تحمیل کنند.

* (دانشگاه ‌ام‌آی‌تی) 

** (دانشگاه ویرجینیاتِک)