بافت‌‌‌های فرسوده و ناکارآمد شهری به‌عنوان محدوده‌‌‌های میانی مستعد عرضه مسکن، از دو جهت از اهمیت اساسی برخوردارند. یک موضوع مربوط به اهمیت بحث نوسازی در این محدوده‌‌‌ها به دلیل ناپایداری و فرسودگی گسترده این محله‌‌‌ها و ضرورت ارتقای ایمنی  و تاب‌‌‌آوری در آنهاست. موضوع دیگر ظرفیت قابل توجه این بافت‌‌‌ها برای تامین مسکن مورد نیاز متقاضیان مصرفی و فاقد مسکن در شهرها به‌خصوص در کلانشهرهایی مانند تهران است. این در حالی است که به‌رغم قوانین و مصوباتی که در سال‌‌‌های گذشته در این حوزه تهیه و تصویب شده، فرآیند نوسازی در بافت‌‌‌های فرسوده براساس هدف‌‌‌گذاری‌‌‌ها انجام نشده و برخلاف اعلام در اولویت قرار داشتن این بافت‌‌‌ها در سیاستگذاری‌‌‌های مسکن، مساله نوسازی آنها همواره در سایه قرار گرفته است و دولت‌‌‌ها ترجیح داده‌‌‌اند به‌جای درگیر شدن در این حوزه، اقدام به ساخت‌وساز در حومه‌‌‌های فاقد امکانات زیربنایی و روبنایی کافی کنند.

با این حال و با توجه به وضعیت حاد این بافت‌‌‌ها به لحاظ ضریب ایمنی بسیار کم، خطرپذیری بالا و ریسک‌‌‌های گسترده در شرایط وقوع حوادث غیرمترقبه مانند زلزله، آتش‌‌‌سوزی و...، شرایط نامطلوب عرضه مسکن در درون شهرها نیز لزوم اجرای سیاست‌‌‌های موثر در این حوزه را بیش از پیش نمایان می‌‌‌کند. برآوردها نشان می‌‌‌دهد که به‌ازای هر پلاک فرسوده، ظرفیت ساخت حدود سه‌واحد مسکونی جدید در هسته درونی شهر وجود دارد که به دلیل برخورداری از امکانات زیربنایی و روبنایی، نسبت به ساخت‌وساز در حومه‌‌‌های جدید شهری ارجحیت دارند. همچنین به دلیل قرار داشتن در محدوده داخلی شهر و نزدیکی به مراکز کار و اشتغال ساکنان، این محدوده‌‌‌ها نسبت به حومه، متقاضیان بیشتری برای سکونت دارند.