شاخص از کجا دستور میگیرد؟
نکته بعدی اینکه عموما افزایش نرخ ارز و آنهم با سرعت بالا عمدتا میتواند به دلایل سیاسی باشد که سرمایهگذاران ریسک سیاسی و احتمال کاهش مقدار فروش شرکتهای صادراتمحور را نیز در محاسبات ارزشگذاری سهام لحاظ میکند و بعد از اطمیناننسبی و رفع ابهام از آن، اقدام به سرمایهگذاری در این بازار میکنند.
در ادامه این نوشتار به این موضوع میپردازیم که در حالحاضر بازار سهام با چه نرخ ارزی در حال قیمتخوردن است و بعد از آن ابهامات کلیدی در وضعیت فعلی بازار سهام را اشاره میکنیم و در انتهای نوشتار نیز پیشبینی وضعیت آتی بازار سهام را بیان میکنیم.
همواره در مواقعی که دلار صعودی میشود و در همان شرایط بازار سهام افت میکند یا درجا میزند، یک ابهام و سوال در ذهن سهامداران شکل میگیرد و آن این است که بازار در حالحاضر با چه دلاری در حال قیمتگذاری است؟
پاسخ دقیق به این سوال بسیار سخت است. به این دلیل که طیف گستردهای از شرکتها در بازار سهام وجود دارند که نحوه اثرپذیری نرخ ارز در قیمت فروشها و بهای تمامشده آنها از همدیگر متفاوت است. یک نکته مهمی که در اینخصوص باید همیشه بهخاطر داشت، این است که در برخی از صنایع و شرکتها همانند شرکتهای فعال در صنعت پتروشمی و فلزات اساسی نحوه اثرگذاری تغییرات نرخ ارز بر روی نرخهای فروش و همچنین نرخهای بهای تمامشده آنها کاملا قابل تحلیل است، اما در برخی دیگر از صنایع و شرکتها همانند صنایع غذایی و کانیهای غیر فلزی و... تغییرات نرخ دلار، از طریق تغییرات در نرخهای فروش و بهای تمامشده آنها بهواسطه تغییرات نرخ تورم، بهطور غیرمستقیم تاثیرگذار است. در مجموع میتوان بیان کرد که بخش قابلملاحظهای از بازار سهام ایران بهطور مستقیم و غیرمستقیم از تغییرات نرخ ارز تاثیر میپذیرند.
نکته مهمی که در بازار سهام وجود دارد این است که با توجه به اینکه اکثر فروشهای صادراتی توسط شرکتهای فعال در صنایع بزرگ شامل پتروشیمی و فلزات اساسی انجام میشود و این شرکتها الزام به فروش ارز به سامانه نیما با نرخهای بسیار پایینتر از نرخ بازار دارند، بنابراین اینگونه استدلال میشود که به دلیل ارزش بازار بالای صنایع بزرگ مذکور، عملا بخش قابلتوجهی از بازار سهام با دلار نیمایی که در حالحاضر در حدود ۲۵درصد پایینتر از نرخ ارز در بازار آزاد است، قیمتگذاری شده است و با توجه به اینکه انتظار میرود شکاف بین نرخ ارز نیمایی و آزاد کاهش پیدا کند، بنابراین سهام شرکتها باید با نرخ ارز بهمراتب بالاتری و نزدیک به ارز آزاد ارزشگذاری شود. این استدلال البته تا حدود زیادی قابلدفاع است. اما نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که شرکتهای مذکور در صنایع بزرگ در بخش فروشهای داخلی خود که عمدتا از مسیر بورسکالا انجام میشود، نرخهای فروش پایه آنها بر مبنای ارز نیمیایی یا نرخی بسیار نزدیک به آن است اما به دلیل شکاف ایجادشده بین ارز نیمایی و آزاد، قیمتهای معاملاتی آنها به دلیل وجود رقابت، با نرخهای در حدود۱۰ تا ۱۵درصد بالاتر از نرخ پایه است، بنابراین میتوان اینگونه نتیجه گرفت که قیمتگذاری بازار با نرخ ارزی مابین نرخ ارز آزاد و ارز نیمایی است.
بسیاری از سهامداران انتظار دارند که بازار سهام در زمانی که نرخ ارز صعودی است، بلافاصله همراستا با آن صعود کند. اما دلیل این عدمهمراستایی در وضعیت موجود، ابهامهای اساسی در مولفههای تاثیرگذار شامل برجام، نرخ ارز، قیمت جهانی کامودیتیها، بیماری کرونا، بودجه دولت، نرخ بهره بینبانکی، انتشار اوراق تامینمالی دولتی با حجم بالا، ابهام در سیاستهای دولت درخصوص بازار سرمایه، بازبودن موضوع فروش سهام عدالت، ابهام در برنامه بانک مرکزی درخصوص سیاستهای پولی و ارزی، احتمال قطعی گاز واحدهای تولیدی در زمستان، احتمال افزایش چندبرابری نرخ گاز در صنعت فلزات اساسی، نبود نقدینگی فعال و سیال در بازار سهام، جذب نقدینگی بالا توسط رقیب جدی بازار سرمایه یعنی رمزارزها، تغییرات در راس بازارگردانهای کلیدی وابسته به دولت در بازار سهام و... است.
با توجه به ابهامهای مذکور که میتواند تاثیرات قابلملاحظهای هم بر قیمت سهام داشته باشد، بهنظر بازار سهام بسیار عاقلانه و هوشمندانه عمل میکند و به هیچعنوان خرید رو به بالا نمیکند و حجم پایین معاملات نیز بهخوبی حکایت از غالبشدن فضای ابهام مذکور در بازار سهام است.
با روشنشدن نسبی ابهامات مورد اشاره و در صورتیکه شوک جدی از سمت قیمتهای جهانی کامودیتیها ایجاد نگردد، با توجه به افزایشیبودن نرخهای فروش اغلب شرکتها در پاییز سالجاری، انتظار میرود نسبت قیمت به عایدی مبتنی بر چهار فصل اخیر عملکردی شرکتها کاهش مناسبی داشته باشد که در نتیجه سبب ارزندهترشدن قیمت سهام شرکتها خواهد شد. در مجموع میتوان انتظار داشت که بازار سهام در فصل آخر سالجاری از حالت ساید فعلی خارج و در یک مسیر و روند ملایم صعودی قرار بگیرد. هر چقدر ابهامات مورد اشاره کمتر و کمرنگتر شود، میتوان انتظار داشت که نقدینگی پارکشده در پیرامون بازار سهام مجدد وارد بازار سهام شود.