در جستو جوی اعتماد از دسترفته
به عبارت دقیقتر، بسیاری از آنها کفهای قیمتی تاریخی خود را دوباره دیده و حتی گاهی به پایینتر از آن نزول کردهاند. فضای صامت تصمیمگیری در بازار، ناشی از تصمیمات مبهم و زمانبر انتصابات دولتی نیز به این عدمتصمیمگیریها در بازار سرمایه دامن زده است.
البته ما به انتظار و شرایط نامبهم عادت کردهایم، اما بیتردید، این فضای مبهم سبب نگرانی در سرمایهگذاری بلندمدت شده و خواهد شد. این در حالی است که در کنار این موارد، تاثیر جذب منابع در بازار رمزارزها را نمیتوان نادیده گرفت؛ بازاری که هنوز رگولاتوری درستی ندارد و برای بسیاری از افراد که در سال ۹۹ منابع قابلتوجهی در بازار سرمایه از دست داده و از این بازار گریزان شدهاند، بازار جذابی است. همه این عوامل دست به دست هم دادهاند تا بازار سرمایه وضعیت قرمز را برای روزهای متمادی تجربه کند. بدیهی است برای بهتر شدن شرایط بازار و بازگشت اعتماد و منابع به این بازار، رفع ابهامات و نگرانیهای مطروحه، توسط دولت و قانونگذار ضروری است.
به عبارت دقیقتر، آنچه مسلم است، تا زمانی که ابهامات ذکرشده در بازار سرمایه رفع نشود، ورود نقدینگی تاثیرگذار به بازار چندان مورد انتظار نیست؛ چرا که بدون تعارف، ابتدا باید اعتماد به بازار بازگردد. البته بررسی روندهای نموداری از بازگشت روزهای خوش به بازار حکایت دارد. اما همین مساله و ثبت روند مثبت در بازار، نیازمند اتفاقات بنیادی زیادی است. مواردی مانند برگشت ثبات به وضعیت قیمتگذاری خوراک و حاملهای انرژی، نرخ ارز، کاهش تامین مالی دولت از بازار سرمایه و کاهش انتشار اوراق با نرخهای بالاتر از بهره بانکی میتواند از جمله موارد تاثیرگذار بر روند آتی بازار سهام باشد؛ چرا که بسیاری از گزارشهای ۶ماهه منتشرشده از سوی ناشران، نشاندهنده شرایط مطلوب شرکتها و افزایش سودآوری آنها بوده است، اما بهرغم انتشار آنها، قیمت سهام روند مثبت و رو به رشد را تجربه نکردند. این امر نشان از آن دارد که بازار سرمایه، بیشتر متاثر از فضای سیاسی و اقتصادی کشور و دولت است تا ارزندگی سهام.