شهرهای هوشمند
در قرن بیست و یکم نیز همراه با بروز و ظهور فناوریهای انقلابی بیشماری همچون بیگدیتا، بلاکچین، اینترنت اشیا و... موجودیت شهرها دستخوش تغییر شده است. در این بین، پرواضح است که مقابله با این دسته از فناوریها و اصرار بر مدیریت شهرها با همان روشهای سنتی پیشین، منفعتی نداشته و محکوم به شکست خواهد بود. به عبارت بهتر، منطقی بهنظر میرسد اگر از ظرفیتها و پتانسیلهای این دسته از فناوریهای نوظهور در جهت تسهیل شرایط زندگی مردم در شهرها و بهبود فرآیندهای مدیریت شهری استفاده شود. در همین ارتباط، مقوله جدیدی به نام «شهر هوشمند» در ادبیات برنامهریزی و مدیریت شهری جهان ظهور کرده که خود شامل ۶دسته مجزا به نام مردم هوشمند، تحرک هوشمند، حکمروایی هوشمند، زندگی هوشمند، اقتصاد هوشمند و محیط هوشمند است. در یک تعریف ساده از شهر هوشمند چنین میتوان گفت که قابلیتهای جهان واقعی و مجازی، بهمنظور حل مشکلات واقعی شهرها با یکدیگر ترکیب خواهند شد. بهعبارت دیگر، در شهرهای هوشمند از شیوهها و ابزارهای مختلف الکترونیکی برای جمعآوری اطلاعات و تحلیل این اطلاعات استفاده میشود تا منابع و خدمات بهگونه بهتری تخصیص یابند. حال یکی از مسائل حائزاهمیت درخصوص رویه و سازوکارهای شهرهای هوشمند، نقش نهادهای حاکمیتی در این جریان است. پاسخ به این سوال از این جهت حائزاهمیت است که از طریق شفافسازی وظیفه و جایگاه هریک از بخشهای حکمرانی در شهرهای هوشمند، فضا برای توسعه این شهرها بهگونه بهتری مهیا خواهد شد. در ادامه سعی در شرح و بسط ابعاد و جوانب این سوال خواهیم داشت.
شفافیت، سنگ بنای اصلی شهرهای هوشمند
یکی از مصادیق اصلی شهرهای هوشمند، مقوله حکمرانی مشارکتی و افزایش مشارکت مردم در فضای حکمرانی شهری است. عدممشارکت مردم در فرآیند تصمیمگیری یکی از چالشهای اصلی پیشروی توسعه حکمرانی شهرهای هوشمند است. تا پیش از این، مشارکت مردم در فضای حکمرانی تنها محدود به صندوقهای رای بوده و نقش مردم در تدوین، اجرا و ارزشیابی کمرنگ بوده است. این درحالی است که لازمه شهرهای هوشمند، مشارکت مردم از مرحله تولید داده تا مرحله ارزشیابی طرح است. بهعبارت دیگر، هرچند که تا چند دهه پیش برقراری رابطه یکسویه و از بالا به پایین با شهروندان میتوانست مثمرثمر واقع شود، اما ناکارآمدی این روش در عصر دیجیتال بر همگان آشکار شده و لزوم جایگزینی این روشها، با روشهای مشارکتی دوسویه؛ مداوم، بلادرنگ و از پایین به بالا بر هیچکس مخفی نمانده است. در این میان، وجود شفافیت در رویهها از جمله ضروریترین الزامات افزایش مشارکت مردم در فرآیند تصمیمگیری است، این درحالی است که با توجه به نگرشهای موجود در جامعه ایران، بسیاری از نهادهای مسوول در فضای حکمرانی شهری از انتشار اطلاعات غیرحساس به آحاد مردم ممانعت کرده و این موضوع میتواند مانع توسعه حکمرانی مشارکتی در فضای شهری شود.
شهر در خدمت فناوری؛ تلهای درمسیر شهرهای هوشمند
حرکت در مسیر توسعه شهرهای هوشمند، مستلزم شکلگیری زیرساختهای فرهنگی و فناوریهای مرتبط است، به این منظور باید به مقوله حکمرانی شهری بهصورت عملیاتی، عنایت تام و تمام شود و به کسبوکارها و شهروندان بهعنوان دو بخش اصلی اثرپذیر از سیاستهای تدوین شده در زمینه شهرهای هوشمند، اهمیت و عنایت ویژهای مبذول شود.در این ارتباط، با توجه به رابطه قوی میان شهرهای هوشمند و شفافیت، بهنظر میرسد که بتوان از فناوریهای نوظهوری همچون بلاکچین بهدلیل عملگری خنثی و ساختار غیرمتمرکز آن در راستای افزایش مشارکت شهروندی بهره جست. بهعنوان نکته آخر نیز باید در نظر داشت که استفاده صرف از فناوریهای نوظهور در رویههای مدیریت شهری هدف اصلی شهر هوشمند نبوده و نیست، بلکه تسهیل زندگی شهروندان و دستیابی به اصول حکمرانی خوب شهری، باید بهعنوان هدف اصلی درنظر گرفته شود.