راز سود هزار درصدی
در این راستا بازار سرمایه با برخورداری از چند بازار متنوع، سوددهی متفاوتی را در این بازارهای چندگانه نصیب سرمایهگذاران کرد. بهطوریکه بازار پایه با دامنه نوسان ۱۰ درصدی در مقایسه با بورس و سایر بازارهای فرابورسی که دامنه نوسان قیمتی ۵ درصدی دارند، مورد استقبال سرمایهگذاران واقع شده است؛ بهطوریکه برخی شرکتها در این بازار رشد بیش از هزار درصدی را تجربه کردند. ارزش کل بازار سرمایه ایران حدود ۱۲۰۰ هزار میلیارد تومان است که از این میزان ۹۰ هزار میلیارد تومان به بازار پایه اختصاص دارد. این بازار در حدود ۱۸۲ شرکت را در برمیگیرد که به دلایلی از جمله عدم درخواست مبنیبر پذیرش در بازارهای بورس و فرابورس، عدم احراز قوانین حداقل میزان نقدشوندگی و شفافیت اطلاعاتی یا به موجب لغو پذیرش از سایر بازارها به بازار پایه منتقل شدند که خود شامل بازار «الف»، «ب» و «ج» میشود. اما مطابق با قوانین جدیدی که در این بازار در معرض اجرا هستند، بازار پایه بهصورت تابلوهای زرد، نارنجی و قرمز تقسیمبندی میشود؛ بهطوریکه به گفته معاون بازارهای خارج از بورس از ۱۸۲ شرکت موجود در این بازار، ۱۲۵ شرکت در تابلو زرد، ۴۲ شرکت در تابلو نارنجی و ۱۵ شرکت در تابلو قرمز قرار میگیرند که میزان دامنه نوسان قیمتی آنها نیز به ترتیب ۳، ۲ و ۱ درصدی همراه با حراج قیمتی روزهای دوشنبه است.
اما درخصوص قوانین جدید ما شاهد دستورالعملها و اظهارنظرهای روزانه زیادی از سوی مسوولان هستیم؛ بهنحویکه شاید تا زمان اجرای دقیق آن بازنگریهای زیادی را همچنان شاهد باشیم. همانطور که عنوان شد بازار پایه در طول دو سال گذشته رشد چشمگیری را در مقایسه با سایر بازارها شاهد بوده است؛ درحالیکه فلسفه وجودی چنین بازاری به نوعی اخطار و جریمه شرکتها در بحث شفافیت اطلاعاتی و بهبود عملکردی است، با بررسی عملکرد شرکتهای موجود در این بازار در طول دو سال گذشته نیز به وضوح درمییابیم بیشتر این شرکتها از نظر سودآوری وضعیت مناسبی نداشته و حتی عملکرد ضعیفتری نسبت به گذشته را تجربه کردند. این در حالی است که در بازار اول بورس و بازار فرابورس برخی شرکتهای بزرگ که تغییرات سودآوری بسیار مناسبتری نسبت به گذشته ایجاد کردند، رشد محسوسی نداشتند. در این بین، همواره اختلافنظر زیادی بین سرمایهگذاران و اهالی بازار سرمایه وجود دارد. بهطوری که برخی این وضعیت بازار پایه را منطقی ارزیابی کرده و آن را با پذیرش میزان ریسک بالاتر مرتبط میدانند. در مقابل برخی نیز علت این رشد قیمتی را وجود سفتهبازانی میدانند که برنامههای خاصی برای افزایش چند برابری قیمت سهمی خاص دارند.
باید عنوان کرد که بازار سرمایه همواره جایگاهی برای افرادی با میزان پذیرش ریسک متفاوت است و چنانچه افرادی برای سطح بالاتری از بازده، ریسک بیشتری را میپذیرند، حضور و فعالیت در چنین بازاری و در مجموع فلسفه وجود چنین بازاری کاملا منطقی بهنظر میرسد. از طرفی وقتی بازار پایه در مقایسه با سایر بازارها دامنه نوسان بیشتری دارد، چون بیشتر شرکتهای موجود به دلیل عدم شفافیت اطلاعاتی در این بازار حضور دارند، بهتبع سطح پایینتری از شفافیت را میطلبد. بنابراین سفتهبازان و حتی افرادی که بعضا دانش زیادی هم از بازار سهام ندارند، با روشهای مختلفی بازده بالایی را کسب میکنند که به موجب آن افراد زیادی علاقهمند به فعالیت در این بازار میشوند. اما به عقیده من فلسفه وجودی این بازار با جذابیت معاملاتی آن تناقض دارد. چراکه برای عدم شفافیت و لغو پذیرش شرکتها باید تدابیری اتخاذ شود که آنها را مجدد علاقهمند به بهبود شفافیت اطلاعاتی و ایجاد عملکردی سودآور کرد.
با وجود این، تغییرات جدید را باید به گونهای اعمال کرد که موجب دلسردی اهالی بازار سرمایه نشود و شرایط را همواره طوری رقم زد که وضعیت سرمایهگذاری در بازار سهام، جذابیت بالاتری از سایر بازارهای موجود داشته باشد. حال که این تغییرات در حال اعمال است، بهتر است مطالعه دقیقی همراه با در نظر گرفتن نظر اهالی بازار سرمایه اعمال کرد؛ چراکه این تغییرات به هر نحوی که باشد هدف آن ارتقای وضعیت بازار سرمایه کشور است. جایگزینی بازار برتر از نظر دامنه نوسان به جای بازار پایه را میتوان تحولی بزرگ در بازار سهام ایران دانست؛ بهگونهایکه نقدینگی زیادی از نمادهای با وضعیت وخیم عملکردی، به سمت نمادهای برتر بازار خواهد رفت که هم موجب بهبود کارآیی بازار خواهد شد و هم منجر به برطرف شدن کمبود پول کافی برای رشد قیمتی شرکتهای بزرگ بازار سرمایه خواهد شد. اما در کنار آن باید تمهیداتی برای انتقال راحتتر شرکتها بین بازارهای سهام اتخاذ کرد. بهگونهایکه شرکتهای فعال در بازار پایه علاقهمند به بهبود وضعیت خود برای انتقال به بازارهای بالاتر باشند. البته باید دید در این مسیر چه سیاستهایی برای ارتقای وضعیت شفافیت شرکتهای موجود در بازار پایه در نظر گرفته شده است. البته در دستورالعمل جدید بازار پایه امکان فعالیت بازارگردان نیز گنجانده شده که به بهبود وضعیت نقدشوندگی این بازار بسیار کمک خواهد کرد.
در ادامه باید تاکید کرد که با توجه به رونق بازار سهام در این ماهها، بزرگترین مشکل بازار سرمایه مسیر غلط نقدینگی است که منجر به کمرونق شدن معاملات و تغییرات قیمتی نمادهای بنیادی و بزرگ بازار شده است. اما باید در نظر گرفت که هر دستورالعملی نقاط ضعف و قوت خود را خواهد داشت و سیاستگذاران بازار سرمایه باید به دور از حواشی ایجاد شده توسط برخی فعالان، با زمانبندی مناسب و ایجاد چارچوب منطقی، تغییرات را اجرایی کنند. این امر جذابیت هرچه بهتر بازار سرمایه را بهدنبال خواهد داشت. در مجموع پیامد این تغییرات در صورت اجرای صحیح و در نظر گرفتن چارچوب منطقی برای آن، پویایی بیشتر بازار و کاهش ریسک سرمایهگذاری را بهدنبال خواهد داشت.
ارسال نظر