اصول سهگانه چینیها
یکی از مهمترین پرسشهای مطرح در ارتباط با پروژه جاده ابریشم جدید، انگیزههای واقعی دولت چین از اجرای این پروژه است. کشورهایی که در مسیر این پروژه عظیم بینالمللی قرار دارند نمیتوانند باور کنند این پروژه یک ابزار برای پکن صرفا برای اعمال «قدرت نرم» است. همچنین بسیار کودکانه است اگر تصور شود که چین صرفا با اهداف خیرخواهانه پروژهای با این گستردگی را اجرا میکند. عدهای معتقدند پروژه جاده ابریشم جدید ابزاری برای یافتن بازار مصرف کالاهای چینی و دسترسی به مواد خام مورد نیاز برای رونق اقتصاد چین است.
نکته مهم دیگر این است که درباره قابلیت اجرای این پروژه از لحاظ مالی، فنی و سیاسی اغراق شده است. چین طی چند دهه اخیر تواناییهای بسیار بالاتری در حوزههای گوناگون به ویژه توسعه زیرساختها کسب کرده و در شرایط ایدهآل امکان اجرای پروژه یاد شده وجود دارد، اما پروژه جاده ابریشم جدید فاقد «ویژگیهای چینی» است. هر کشوری در سطح چین مایل است از طریق اجرای پروژههای عظیم بر قدرت و نفوذ خود بیفزاید و رونق اقتصاد خود را پایدار کند. از این جهت نمیتوان به آقای شی خرده گرفت اما برنامهریزی برای پروژه جاده ابریشم جدید با روش چینی سازگار نبوده، روشی که طی چهار دهه اخیر از آن برای توسعه پایدار، همراه کردن مردم با دولت و اصلاحات استفاده شده است.
در چهار دهه اخیر دولتهای مختلف چین همواره سه اصل را رعایت کردهاند یعنی «بهطور پیوسته، با همراهی مردم و از طریق آزمودن سیاستهای اصلاحی»، به جلو حرکت کردهاند. اگر چینیها یک چیز به سیاستگذاران جهان آموخته باشند آن چیز این است که برای به حداکثر رساندن موفقیت هر سیاست، باید آن سیاست مورد پذیرش کسانی که تحت تاثیر آن قرار میگیرند باشد و اگر قرار است تغییری در سیاستها پدید آید، باید این تغییر به اصلاح روشها، رفع نقاط ضعف و افزودن عناصر مفید منجر شود. طی چهار دهه اخیر این اصل در تمامی سیاستهای حکومت چین رعایت شده است، از سیاستهای تامین اجتماعی و بازنشستگی گرفته تا سیاستهای زیست محیطی، آموزشی، شهرسازی و تولید. اما در پروژه جاده ابریشم جدید، آقای شی بدون همراه کردن دیگران نام ۶۰ کشور را در فهرست کشورهای همراه با پروژه قرار داده و با ۱۲۰ شرکت توافقنامه حمل و نقل امضا کرده است. اگر تغییراتی در شیوه عمل آقای شی ایجاد نشود پروژه با شکست مواجه خواهد شد، به ویژه اکنون که چین تحت تاثیر تنشهای تجاری با آمریکا قرار دارد و مسیر پیش رو ناهموار شده است.
نامگذاری پروژه به «جاده ابریشم جدید» کمک چندانی به موفقیت آن نمیکند. راه ابریشم باستانی مجموعهای از راههای غیرمتمرکز بود که طی چند صد سال شکل گرفت و از آن هم برای حمل و نقل کالا و هم تبادل ایدهها، ارتباطهای فرهنگی و مهاجرت استفاده میشد. راه ابریشم باستانی راهی برای تجارت دوسویه و چندسویه بود که استفاده از آن برای تمامی کشورها سودمند بود بدون آنکه حاکمیت و نظارتی واحد بر آن وجود داشته باشد. آقای شی هرچه زودتر باید ویژگیهای اصلی سیاستگذاری چینی را درباره پروژه جاده ابریشم جدید اجرا کند یعنی همفکری در تدوین برنامهها، اصلاح نواقص و آزمودن سیاستها. در حال حاضر کشورهایی که در مسیر این پروژه قرار دارند حس نمیکنند وارد یک پروژه با این خصوصیات شدهاند.
ارسال نظر