اقتصاد کُشتی
هفت هشت ماه قبل آقای رسول خادم با طرح استعفا به دو امر مهم که میتوانست فدراسیون تحت امر او را در مقابله با تحریمها مقاوم سازد، اشاره کرد و با استعفا اهمیت آن را گوشزد کرد. این دو امر یکی در حوزه اقتصادی او و فدراسیون کشتی را مقاوم میکرد و دیگری در حوزه سیاسی و روابط بینالملل.در آن زمان که تحریمهای جدید هنوز آثار خود را نمایان نساخته بود، با وعده و وعید مساله حل شد و ایجاد اطمینان با وعده و وعیدها فدراسیون را به آرامش کشاند؛ بهطوریکه در بازیهای آسیایی اندونزی شاهد حضور توانمند کشتی بودیم.فدراسیون کشتی به تنهایی توانست ۲۵ درصد یا یکچهارم مدالهای طلا را کسب و آقای رسول خادم عنوان بهترین رئیس فدراسیون را نصیب خود کند. با فروکش کردن تبوتاب بازیهای آسیایی و ظهور آثار تحریمها و رشد قیمتها و تورم و بیتفاوتی مسوولان به وعده و وعیدها، توانایی مقاومت فدراسیون را به حدی کاهش داد که از اعزام به جام جهانی عاجز شد.
بنا به فرمایش قهرمان سنگین وزن کشتی آزاد زمانی که تیم به فرودگاه حضرت امام برای اعزام به مجارستان عازم شده بود، هنوز اطمینان نبود که آیا خواهند توانست ارز مورد نیاز را تامین کنند یا خیر؟ آیا تیم امکان اعزام خواهد داشت یا خیر؟
همین یک مورد عدم اطمینان از اعزام کافی بود که تیم اعزامی از شرایط مسابقه خارج شود و زحمات کشیدهشده خودشان و مربیانشان بههدر رود. در اهمیت خارج شدن از شرایط مسابقه، علاقهمندان کشتی خاطرشان هست که در گذشته نهچندان دور در سالن دوازده هزار نفری آزادی برای ورود ریاست جمهوری وقت دوم مسابقه کشتی سنگین وزن را که در وقت اول قهرمان ما بهراحتی بر حریف خود پیروز شده بود، عقب انداختند که ریاست محترم جمهور وقت شاهد وقت دوم کشتی و نهایتا پیروزی قهرمان ما باشد.در کمال ناباوری در وقت دوم، کشتیگیر ما باخت. این بدقدمی رئیسجمهور نبود که باخت اتفاق افتاده بود، بلکه کشتیگیر ما از شرایط مسابقه خارج شده بود و حریف زمان پیدا کرده بود به آنالیز کشتی بپردازد.
تیم اعزامی به مجارستان از آرامش لازم برخوردار نبود و متاسفانه بدون برگزاری هیچگونه مسابقه تدارکاتی اعزام میشد و شناخت کمتری از حریفان داشت. گرچه مقصر آقا رسول قلمداد شد که هم سرمربی است و هم رئیس فدراسیون و همین امر توان او را کاهش داد؛ مگر در بازیهای آسیایی هم ایشان سرمربی نبود؟! پس چرا کشتی فرنگی هم نتیجه نگرفت. در کشتی فرنگی که آقا رسول سرمربی نبود؟! یکی از راههایی که برای مقابله با تحریمها در این دوره توسط دولت محترم اتخاذ شده پاک کردن صورت مساله است. مثلا اقتصاد را به حد صفر برسانیم؛ بهطوریکه اقتصادی برای تحریم کردن وجود نداشته باشد.
در کشتی هم این روش را در پیش گرفتیم در مقابل درخواست آقا رسول برای مقاومسازی کشتی برای مقابله با تحـریمها موافقت با استعفای ایشان شد. چاره کار و درد ناشی از تحریم را درمان نکردیم. به ضربالمثل از این ستون به آن ستون فرج است رو آوردیم. فعلا کشتی را با سرپرستی اداره میکنیم. برای انتخابات بعدی یکی دو ماه زمان لازم است تا آن وقت انشاءالله فرجی میشود؟! حال کسب سهمیه المپیک چه سرنوشتی پیدا میکند و تدارکات برای المپیک ۲۰۲۰ به چه روزی دچار میشود، بماند. به آقای رسول خادم حق بدهید حدود ۸۰ درصد اعتبار دوازده و نیم میلیارد تومانی خود را در ۶ ماه اول هزینه کرده است و برای شش ماه دوم فقط دو و نیم میلیارد اعتبار دارد که کفاف هزینههای جاری از قبیل آب و برق و لوازم اداری و امثال آن را نمیدهد یا هزینه یک ماه اردو نیست. با رشد سرسامآور هزینههای اعزام که یا مستقیم ارزی است یا به نرخ ارز بستگی دارد و مثل نرخ بلیت هواپیما انصافا همه فدراسیونها بهویژه فدراسیونهایی که اعتبار جهانی دارند با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند و متاسفانه مدیران ارشد برنامهریزی به این امر بیتفاوت. این بار تحریمها علاوه بر حوزه اقتصاد و سیاست کانونهای فرهنگی را هم نشانه رفته است و اگر اوباما اندکی رعایت مسائل بشردوستانه را میکرد، ترامپ وحشیانه عمل میکند و فاقد هرگونه احساس است.جمله پمپئو که بدون شرم و حیا عنوان کرد «اگر ایران میخواهد مردمش غذا بخورند باید بهحرف آمریکا گوش دهد» بیانگر رویکرد غیرانسانی آنهاست. برای مقابله با چنین رویکردی مقاومسازی ورزش و بهخصوص ورزشهایی که ما پایگاه جهانی داریم، میتواند محملی باشد برای رساندن ندای مظلومیت ما به جهانیان که در اقتصاد فرصت نامیده میشود.
بهعبارت دیگر چه هزینهای باید بکنیم تا فرصتی پیدا شود که با آن فرصت این جمله مزخرف پمپئو را با عمل خود نقد کنیم. آنگاه که قهرمان به تعبیر پمپئو غذا نخورده ایرانی پشت قهرمان دارای وفور نعمت آمریکایی را به تشک میچسباند، مقاومت ایرانی در برابر جنگ خزانه آمریکا به نمایش گذاشته میشود. علاقهمندان به ورزش یادشان هست که کشور چین از بازیهای آسیایی تهران به رقابتهای ورزشی ورود پیدا کرد. ملاحظه فرمایید که از فرصت بهدست آمده آن روز چگونه بهرهبرداری کرده که امروز در اقتصاد شادی حرف اول را میزند.همین کشور چه بخواهیم و چه نخواهیم بزرگترین شریک تجاری ما بهویژه در مقابله با تحریم بوده است و آنقدر فرصتها برایمان ارزش دارد که ماههاست در این کشور سفیر نداریم. چه انتظاری باید داشت از دولتی که تا این حد فرصتسوزی میکند، از ورزش بهعنوان پدیده خالق فرصتها استفاده کند.
اصلا از برنامه سوم توسعه که واژه اقتصاد شادی وارد اقتصاد کشور شد تا به امروز همه در حسرت ورود یک جمله به برنامههای توسعه هستیم: «اثر ورزش در اقتصاد ملی» همین بازی فینال باشگاههای آسیا را ملاحظه بفرمایید باخت پرسپولیس مساوی بود با از دست دادن دو میلیون دلار. این فرصت باز کی دست دهد، خدا میداند. آفتابه لگن هفت دست تدارک دیده بودیم و بیشتر به حاشیه پرداختیم. میدان مسابقه را به کنسرت بدل کرده بودیم. فکر برد رنگ باخته بود. روزگاری همین پرسپولیس در قزاقستان بازی را ۰-۳ باخته بود، همه دستاندرکاران دست به دست هم دادند در بازی برگشت نتیجه را عوض کنند. آقای استانکو سرمربی بود و خدا حفظش کند آقای عابدینی مدیر عامل و آقای مصطفوی رئیس فدراسیون چنان برنامهریزی کردند که پرسپولیس۵ بر صفر برنده شد.
باز ما یادمان رفت که همه باید دست به دست هم دهیم که باخت دور رفت را در برگشت به پیروزی بدل کنیم و فرصت به تهدید تبدیل شد. دو میلیون دلار برای باشگاه پرسپولیس یعنی بودجه یک سال باشگاه، باید خیلی بنگاهدار باشی تا قدر این هزینه فرصت را بدانی. اگر بیتفاوتی به همین منوال ادامه یابد و اگر آثار تورم از بودجه فدراسیونها زدوده نشود، هر روز شاهد مسائل مشابه کشتی در فدراسیونها خواهیم بود.از منظر دیگر ترامپ توانسته است درد را به نهادهای فرهنگی منتقل کند. چنان که تاکنون توانسته به فرد فرد جامعه منتقل کند.چاره کار ارائه آمار غلط و حرافی نیست که هر روز دستاندرکاران با وعده و وعیدهای تهی شکاف دولت و ملت را عمیقتر میکنند و چنان میشود که ریاست محترم جمهور در مجلس عدم اعتماد مردم به حکومت را دلیل اصلی تورم و رشد قیمتها اعلام میکنند. بهقول «آیاچ کار» تاریخ، حکمرانان شنونده کم دارد.حرفهای آقا رسول و مدیران دلسوز چون آقا رسول را بشنویم. والله بازنشسته کردن مدیران هم دردی را دوا نمیکند. نقدها را بشنویم و عمل کنیم.
ارسال نظر