تهدید جدید مشاغل؟
تحقیقات نشان میدهد تا سال ۲۰۳۰ هوش مصنوعی ۷/ ۱۵ هزار میلیارد دلار بر تولید ناخالص داخلی جهان خواهد افزود. از این میزان ۶/ ۶ هزار میلیارد دلار حاصل افزایش بهرهوری است و بقیه آن به دلیل بهرهمندی مصرفکنندگان از کالاهای با کیفیت بالاتر و شخصیسازی شده ایجاد میشود. نکته دیگر این است که در سالهای آینده بر تعداد و تنوع شغلها در حوزه فناوری افزوده میشود و چهره اقتصادهایی که در مسیر توسعه هوش مصنوعی حرکت کردهاند تغییر خواهد کرد.
تاثیر گسترش هوش مصنوعی و اتوماسیون بر اقتصادهای مختلف یکسان نیست. برای مثال تخمین زده میشود تا سال ۲۰۳۰ ماشینهای مبتنی بر فناوری اتوماسیون ۸۵ درصد مشاغل در اتیوپی را در دست خواهند داشت. اما در ایالات متحده این رقم ۳۵ درصد است. در واقع هر چه شغلها تخصصیتر باشند و تاثیر حضور عامل انسانی در آنها بیشتر باشد کمتر تحت تاثیر گسترش فناوری اتوماسیون در خطر قرار میگیرند. بهرهوری تحت تاثیر گسترش اتوماسیون و هوش مصنوعی افزایش خواهد یافت.
استفاده صحیح از این فناوریها بر سرعت انجام کارها میافزاید و خطاها را کمتر میکند. در نتیجه نیروی کار انسانی که مدیریت فرآیندها را برعهده دارد زمان کمتری صرف میکند. یک نکته مهم این است که فناوریهای جدید معمولا سبب حذف کامل نیروی انسانی نمیشوند. بلکه بهعنوان یک عامل تسهیلکننده و سرعتبخش در کنار انسان مورد استفاده قرار میگیرند. استفاده از هوش مصنوعی و اتوماسیون زیانهای کارهای خطرناک را کم میکند.
درباره تاثیر مثبت آموزش و سطح مهارت و دانش نیروی کار بر رشد اقتصادی تردیدی وجود ندارد. سیستمهای هوش مصنوعی سرعت آموزش و انعطاف آن را به شدت بالا میبرند و در عین حال از هزینهها میکاهند. در نتیجه عده بسیار بیشتری از علاقهمندان میتوانند در دورههای آموزشی شرکت کنند. تحقیق انجام شده از سوی موسسه وود مک کینزی نشان میدهد هوش مصنوعی و فناوریهای مرتبط با آن میتوانند بین ۵/ ۳ هزار میلیارد دلار تا ۸/ ۵ هزار میلیارد دلار ارزش افزوده در ۹ حوزه تجاری در ۱۹ صنعت به وجود آورند.
هوش مصنوعی ۶/ ۲ هزار میلیارد دلار ارزش افزوده در بازاریابی و فروش و تا ۲۰۰۰ میلیارد دلار در مدیریت زنجیره عرضه و تولید ایجاد خواهد کرد. همچنین هوش مصنوعی در بخش مسافرتها، فناوری پیشرفته، قیمتگذاری و خدمات مشتری صدها میلیارد دلار ارزش افزوده میآفریند. این آمار و ارقام با فرض حرکت مستمر شرکتها و دولتها در مسیر متحول کردن اقتصاد خود ارائه شده است و ممکن است ارقام واقعی بزرگتر از این رقمها باشد.
با آنکه سرعت توسعه هوش مصنوعی و استفاده از آن بالا نیست اما به تدریج درک بالاتری از ضرورت توجه به آن ایجاد خواهد شد و سرمایهگذاریها برای پیشبرد این حوزه از فناوری افزایش خواهد یافت. موضوع مهم که کارشناسان به آن اشاره کردهاند این است که فناوری هوش مصنوعی مانند هر فناوری انقلابگونه دیگر نقاط منفی و مثبت مختلف دارد و از آنجا که نقاط قوت آن برای جامعه و اقتصاد بیشتر از نقاط منفی آن است توجه به آن ارزشمند و ضروری است.
در دوران انقلاب صنعتی در صنعت نساجی، هر روز تعداد بیشتری از مشاغل از انسان گرفته و به ماشینها داده میشد اما نیروی کار به این نتیجه رسید که باید بر فعالیتهایی تمرکز کند که ماشینها قادر به انجام آن نیستند در نتیجه تغییر رویکرد کارگران، میزان تولید به سرعت افزایش یافت و هزینه کار کاهش پیدا کرد. کاهش هزینه تولید به افت قیمتها و افزایش تقاضا منجر شد. در نتیجه تعداد کارگرانی که بر دستگاهها نظارت میکردند طی ۷۰ سال ۴ برابر شد. به عبارت دیگر، استفاده از فناوری به تدریج ماهیت مشاغل در صنعت نساجی را تغییر داد، اما به کاهش فرصتهای شغلی منجر نشد.
ارسال نظر