تحلیل روانشناختی بر رفتارهای گروهی
مالی رفتاری؛ دانشی است که با بهرهگیری از تئوریهای روانشناسی شناختی و رفتاری به همراه نظریات علم اقتصاد و مالی در تلاش برای پاسخ گفتن به اینگونه سوالها است. در واقع میتوان گفت از آنجا که نقش اصلی بازارهای مالی در اقتصاد کشف قیمت است، دانش مالی به دنبال یافتن اثر خطاهای شناختی روی شکلگیری قیمت در این بازارها است. موضوعی که با تلاشهای ریچارد تیلر (Richard Thaler)، دانیل کانمن (Daniel Kahneman) و آموس تورسکی (Amos Tversky) بهعنوان بنیانگذاران این دانش توسعهیافته است. برای پاسخ گفتن به تعدادی از سوالهای بالا، متن حاضر به تبیین دو خطای شناختی مهم در هنگام سرمایهگذاری و برخی راهکارهای اصلاح آنها میپردازد، موضوعی که به احتمال زیاد هر یک از ما تجربه مواجه شدن با آن را داشتهایم. این خطاها شامل لنگر انداختن (Anchoring) و رفتار جمعی (Herd Behavior) است.
لنگر انداختن (Anchoring)
قیمت سهم «شپلی» در طول چند ماه از ۴۰ تومان به ۸۰ تومان تغییر کرد. بعد از مدتی قیمت به مقدار ۵۰ تومان کاهش یافت. عدهای بر این باور بودهاند که این کاهش قیمت، نوعی کمارزش شناختن سهم است و بهزودی با افزایش قیمت دوباره سود خواهند کرد. نکتهای که وجود دارد این است که این افزایش قیمت میتواند براساس عوامل سفتهبازانه شکل گرفته باشد که در ادامه به دلیل عوامل بنیادین، قیمت کاهش یافته است. در این شرایط ذهن مبادلهکنندگان ممکن است روی قیمت ۸۰ تومان قفل شده باشد و در این صورت منتظر بمانند تا قیمت دوباره افزایش یابد. اتفاقی که رخ نداده است و در نتیجه، آنها با ضرر بزرگتری مواجه شدهاند. مثال دیگر برای این موضوع، خرید و فروش ماشین است. زمانی که برای خرید ماشین اقدام میکنیم، قیمتی که بهعنوان شروع بیان میشود بسیار در روند معامله اثر میگذارد. بهعنوان مثال اگر قیمت یک ماشین پراید ۲۰ میلیون تومان از طرف واسطهگر مطرح شود، احتمالا قیمت نهایی بسیار نزدیک به این قیمت خواهد بود. هر چند به احتمال زیاد پس از چند روز خریدار به این نتیجه میرسد که ماشین خریداری شده باید کمتر از قیمت خرید ارزشگذاری میشد.
مثالهای گفته شده برای تبیین چنین موضوعی است که همانند کشتیهایی که برای پهلوگرفتن بر بستر دریا لنگر میاندازند، افکار ما نیز میتواند بر بستر حقایق (Fact) یا خرافات لنگر بیندازد و شکل بگیرد که به آنها نقطه مرجع (Reference Point) میگویند. در واقع لنگر انداختن، متمایل بودن و همبستگی داشتن شکلگیری افکار ما با این باورها است. همانطور که در مثالها آورده شد، ذهن معاملهکننده بورس و خریدار ماشین روی قیمت نادرست لنگر انداخت و این مساله باعث زیان آنها شد.حال سوالی که مطرح میشود این است که چطور میتوان از چنین اشتباهی پرهیز کرد؟ معاملهگران موفق هرگز تصمیم خود را به یک یا دو عامل محدود نمیکنند، بلکه تلاش میکنند با در نظر گرفتن عوامل مختلف اثرگذار روی قیمت، بهترین تصمیم را بگیرند. به همین دلیل بهتر است تا با عجله تصمیم نگیریم و سعی کنیم تا کمی بیشتر به آنچه که خلاف نظر ما است، فکر کنیم تا ذهنمان فرصت اندیشیدن به ابعاد دیگر موضوع را پیدا کند.
رفتار گروهی (Herd Behavioral)
در اجتماعات برخی حیوانات، هنگامی که یکی از آنها رم میکند و به سمتی میدود، گله نیز بیدلیل به دنبال آن حیوان به حرکت درمیآید. امیدوارم از مثال زدهشده ناراحت نشوید زیرا همین مثال پایه یکی از خطاهای شناختی در انسانها شده است. موضوعی که در ادامه به آن پرداخته میشود و یکی از عوامل مهم شکلگیری حباب قیمتی در بازارهای مالی است.چقدر هنگام تصمیمگیری، نظرات جمع روی ما اثر میگذارد؟ شاید پاسخ چنین سوال به ظاهر سادهای این باشد که من تصمیم درست را میگیرم، چه موافق و چه مخالف جمع باشد. اما بررسیها نشان میدهد که پاسخ به این سوال تا این حد ساده نیست. دلایل مختلفی وجود دارد که باعث میشود نظرات جمع روی تصمیم ما اثر بگذارد.
یکی از این دلایل این است که به خود بگوییم، «احتمالا دیگران چیزی میدانند که من نمیدانم». همین عبارت همانند نیروی جاذبه باعث میشود تا ما نظرمان را به جمع نزدیک کنیم. بهعنوان مثال در هنگام تشکیل صف خرید یا فروش در بورس، عدهای به آن بپیوندند تنها به این دلیل که به احتمال زیاد دیگران چیزی میدانند که من نمیدانم. در حالی که بهترین استراتژی در این شرایط شنا کردن بر خلاف جهت آب است. به این معنا که هنگام تشکیل صف خرید (فروش)، بفروشیم (بخریم). البته این موضوع تنها محدود به این مساله نیست. ترس از طرد شدن یکی دیگر از دلایلی است که باعث میشود از نظرات جمع پیروی کنیم. این موضوع مصداق ضربالمثل «خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو» است، موضوعی که حتی میتواند دامنگیر حرفهایهای بازار هم شود، زیرا هنگامی که در معرض نظر همکاران خود قرار میگیرند ممکن است در دیدگاه خود تعدیل ایجاد کنند.حال سوال این است که چگونه در دام این خطا نیفتیم؟ راه حل این است که بدون درنگ سوار قطار در حرکت نشویم. صبر کنیم و پس از بررسی جوانب کار تصمیم بگیریم.اینها بخشی از خطاهای شناختی هستند که دانش رفتاری در حوزه مالی به آنها میپردازد. موضوعی که میتواند شناخت دقیقتری از رفتار کنشگران در بازارهای مالی فراهم سازد و این فرصت را بهوجود میآورد تا از آنها اجتناب کنیم.
ارسال نظر