توهم وفور منابع
اگر سادهلوحانه به موضوع پرداخته شود، حتما مکانیزمی را میتوان ترسیم کرد که منابع ارزی را به رشد اقتصادی و اشتغال مرتبط سازد. مکانیزم بسیار ساده است؛ منابع ارزی اگر در زیرساختها سرمایهگذاری شود، ظرفیت تولیدی افزایش مییابد و این مساله میتواند به رشد اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی جدید منجر شود. حتی اگر منابع ارزی در صنایع خاص سرمایهگذاری شود، میتوان محصولات آن را به دیگر کشورها صادر کرد. اینها خیالهای باطلی هستند که پنج دهه شکست در اجرا، برای آنها اعتباری نگذاشته است. مبنای این تحلیل، اشتباه در نادیده گرفتن تحولات بازار ارز است. استفاده از منابع ارزی به معنی عرضه بیشتر ارز و افزایش تقاضا برای ریال است. عرضه هر کالایی افزایش یابد، قیمت آن کالا را کاهش میدهد و به همین صورت، تقاضا برای هر کالایی که زیاد شود، قیمت آن کالا را افزایش میدهد. بنابراین استفاده از منابع ارزی به معنای عرضه بیشتر ارز (کاهش ارزش ارز) و افزایش تقاضا برای ریال (افزایش ارزش ریال) است. در نتیجه، استفاده از منابع ارزی منجر به تقویت ریال در مقابل دیگر ارزها خواهد شد و رقابتپذیری کالاهای داخلی را در مقابل کالاهای خارجی کاهش خواهد داد.
عرضه ارز که در بازار زیاد شود، نرخ ارز را کاهش میدهد؛ برای بازار هم فرقی ندارد که ارز عرضه شده، صرف واردات مواد مصرفی یا مواد اولیه شود. سالها استفاده از منابع ارزی برای تامین مالی سرمایهگذاریها منجر به تقویت ریال و کاهش رقابتپذیری محصولات داخلی شده است. به همین دلیل است که واردات طیف وسیعی از محصولات خارجی را شامل میشود و کالاهای صادراتی به همان محصولات سنتی (پسته، قالی و...) یا نفتی (محصولات پتروشیمی) خلاصه میشود. دولتها برای کاهش واردات تلاشهای بیثمر بسیاری انجام دادهاند. ایجاد موانع تعرفهای یکی از اقدامات ناکارآیی است که فضای کسب و کار را مخدوش و به نوعی واردات غیررسمی کالاها را تشویق کرده است. در شرایطی که واردات تولیدات مصرفی خارجی بهصورت رسمی هزینهای ۵۰ درصدی برای بازرگانان ایجاد میکند، استفاده از مسیرهای غیررسمی حتما برای عدهای جذاب خواهد بود. تا وقتی که هزینه واردات غیررسمی کمتر از ۵۰ درصد باشد، قاچاق وجود خواهد داشت.
چرا این همه حساسیت در مقابل تغییرات نرخ ارز وجود دارد؟ در حالی که تورم از این حساسیت برخوردار نیست. در حالی که تورم ارزش ریال را بهطور پیوسته مستهلک میسازد، کمتر اقدام موثری برای حذف آن صورت میگیرد؛ اما افزایش نرخ ارز به میزان تورم داخلی با مخالفتهای شدید روبهرو میشود. یک دلیل عمده این مخالفتها نوع روابط و ساختارهای اقتصادی است که بر پایه استفاده از منابع ارزی سهلالوصول از محل فروش نفت ایجاد شده است. اغلب فعالان اقتصادی برنامهریزی خود را بر اساس این اصل اساسی انجام دادهاند که منابع ارزی به وفور وجود دارد و تنها باید در صنایعی سرمایهگذاری کرد که مصرفکننده ذخایر ارزی باشند و نه تولیدکننده آن.
ارسال نظر