«تلنگر» پروفسور به دولتها
این پاسخ در واقع مشغله ذهنی تیلر را نشان میدهد. تحقیقات تیلر بسیاری از اقتصاددانان را متقاعد کرده که به رفتار انسان توجه بیشتری نشان دهند و بسیاری از دولتها را به این باور رسانده که باید به اقتصاد توجه بیشتری کنند.پروفسور تیلر یکی از معدود اقتصاددانهایی است که قبل از برنده شدن جایزه نوبل مشهور بود. او در کتاب پرفروش خود با عنوان «تلنگر» تلاش میکند به مردم در تصمیمگیری بهتر کمک کند. او همچنین در یک فیلم ساخته شده در سال ۲۰۱۵ شرکت کرد و به توصیف علل بحران مالی سال ۲۰۰۸ جهان پرداخت. توصیف او از این بحران، یکی از منطقیترین توصیفها درباره این بحران بود.
برای درک علت اعطای جایزه نوبل امسال در رشته اقتصاد به پروفسور تیلر، بهتر است به بیانیهای که کمیته نوبل در این زمینه منتشر کرده توجه کنیم. در این بیانیه آمده است، اعطای جایزه نوبل به پاس تلاشهای برجسته ریچارد تیلر در بیان غیرمنطقی بودن رفتار اقتصادی انسانها انجام شده است. به باور او، عموم مردم به شکل قابلپیشبینی، غیرعقلانی عمل میکنند و این رفتار با نظریههای اقتصادی سازگار نیست. حرکت دادن علم اقتصاد به سمت درک واقعیتر رفتار انسان و استفاده از نتایج بهدست آمده از تحقیقات، برای بهبود سیاستهای عمومی شایسته دریافت جایزه نوبل تلقی شده است.
ریچارد تیلر در یک کنفرانس مطبوعاتی، پس از اعلام نام وی بهعنوان برنده جایزه نوبل اقتصاد گفت: «برای دستیابی به نتایج بهتر در تحقیقات اقتصادی باید همواره به این موضوع توجه داشته باشیم که رفتار انسانها در بسیاری از مواقع غیرمنطقی است.» اصول روانشناسی در اقتصاد، در سالهای اخیر موردتوجه قرار گرفته است و آکادمی سلطنتی علوم سوئد با درک اهمیت این موضوع، اقتصاددانهایی که در این زمینه فعالیت کردهاند و به نتایج مهم دست یافتهاند را بهعنوان برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد انتخاب کرده است. پروفسور دانیل کانمان که در سال ۲۰۰۲ جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد و پروفسور رابرت شیلر که در سال ۲۰۱۳ به این جایزه دستیافت، در زمینه تاثیر رفتار انسانی در تصمیمهای اقتصادی پژوهش میکردند.
زمان آن فرا رسیده که نوع نگاه به اقتصاد تغییر کند. اصول اقتصادی که اکنون در کتابها تدریس میشود و از سوی دولتها و نهادهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد، نگاهی ساده به انسان و رفتار او دارد. در این دیدگاه فرض بر این گذاشته میشود که رفتار انسانها عاقلانه است. اما اقتصاددانها مدتهاست به این نتیجه رسیدهاند که این دیدگاه درست نیست. البته هنوز هم این باور وجود دارد که فرض عاقلانه بودن رفتار انسان میتواند بسیاری از پدیدههای اقتصادی را توجیه کند.پروفسور تیلر نقشی اصلی در دورکردن اقتصاد از این فرض ایفا کرده است. او صرفا استدلال نمیکند که انسانها موجوداتی غیرمنطقی هستند. همواره واضح بوده که چنین است و این باور سودی دربر نداشته است. او نشان میدهد که انسانها به شیوههای قابل پیشبینی غیرعقلانی رفتار میکنند، در نتیجه میتوان رفتار انسانها را پیشبینی کرد و الگوهایی برای آنها پیدا کرد.
پروفسور کاسساناشتاین، استاد حقوق دانشگاه هاروارد که به همراه پروفسور تیلر کتاب تلنگر را به رشته تحریر درآورده است، میگوید: «تیلر بیش از هرکس دیگر ایده الگویابی برای رفتار انسان را نظم بخشیده است. در کتاب تلنگر (سال ۲۰۰۸) استدلال میشود که دولتها میتوانند از الگوهای رفتاری انسانها برای بالا بردن کارآیی و کیفیت خدمات عمومی استفاده کنند.»دو سال بعد، دولت انگلستان نهادی را تاسیس کرد تا این ایده را به آزمایش بگذارد. دیگر کشورها از جمله آمریکا نیز در این مسیر حرکت کردند. برخی تلنگرها نسبتا کوچک هستند. برای مثال دولت انگلستان متوجه شد اگر در صورتحساب عوارض خودرو، عکس خودرو چاپ شده باشد، احتمال آنکه مردم آن را پرداخت کنند بیشتر است.
برخی دیگر از تلنگرها دور از دسترس هستند. مشاهده شد که تمایل به سکون سبب میشود میزان مشارکت افراد در برنامههای پسانداز بازنشستگی یا برنامه غذای مدارس اندک باشد. تیلر پیشنهاد داد دولتها و کارمندان، مشارکت در این برنامه را گزینه از پیش انتخابشده قرار دهند. مردم آزاد هستند که مشارکت نکنند اما تمایل به سکون سبب میشود آنها گزینه از پیش انتخابشده را انتخاب کنند.یک پیشنهاد مشابه: «بعدا بیشتر پسانداز کنید: سبب میشود تمایل به ارزش قائل شدن بیش از حد برای درآمد کنونی کاهش یابد و به مردم اجازه میدهد سال آینده پول بیشتری پسانداز کنند.»
پروفسور تیلر در جایی نوشته است، «از جوانی تمایل من به فکر کردن به نوع دیگر آغاز شد و از مردم درباره انتخابهایشان سوال میکردم. مشاهده میکردم آنچه مردم میگویند با آنچه در کتابهای درسی نوشته شده سازگار نیست.»تیلر در سال ۱۹۹۵ به دانشکده اقتصاد دانشگاه شیکاگو پیوست. در آن زمان تفکر غالب در این دانشگاه آن بود که رفتار انسانها عاقلانه است. پروفسور تیلر در یک مصاحبه گفته است: «میدانستم که باید مبارزهای را آغاز کنم و معتقد بودم این مبارزه هم برای من و هم برای آنها خوب است. بهترین راه برای بالا بردن مهارت این است که آن را به بوته نقد بگذاریم.»
کار آکادمیک پروفسور تیلر را میتوان در مجموعه بزرگی از اثباتها خلاصه کرد. او نشان میدهد که نظریههای استاندارد اقتصاد، رفتار عملی انسانها را توصیف نمیکنند. برای مثال او نشان داد مردم تصور نمیکنند همه پولها بهطور یکسان ایجاد میشوند. هنگامی که قیمت بنزین کاهش پیدا میکند، نظریه استاندارد اقتصاد پیشبینی میکند که مردم از پسانداز حاصل شده برای خرید آنچه بیشترین نیاز را به آن دارند استفاده میکنند که به احتمال زیاد بنزین اضافه نیست. اما مردم بخش بزرگی از پسانداز حاصل شده را صرف خرید بنزین میکنند. به عبارت دیگر آنها با بخشی از پول خود بهعنوان پول بنزین رفتار میکنند.
یافتههای پروفسور تیلر کاربردهای بسیار مهم اقتصادی دارد. برای مثال نظریه استاندارد اقتصاد پیشبینی میکند که در دوره رکود اقتصادی کارفرماها دستمزدها را به سطحی کاهش میدهند که با تقاضای کارکنان برای کالاها و خدمات سازگار باشد. به این ترتیب دلیلی ندارد تصور کنیم در دوره رکود اقتصادی نرخ بیکاری افزایش مییابد. اما کارکنان کاهش دستمزدها را اقدامی غیرمنصفانه میدانند در نتیجه کارفرماها که تمایلی ندارند کارمندان خشمگین شوند، تصمیم میگیرند از تعداد کارمندان بکاهند، نه از سطح دستمزدها.به باور اقتصاددانها، در آینده استفاده از اصول روانشناسی در علم اقتصاد بیشتر خواهد شد و نظریههایی که در آینده مطرح میشوند، سازگاری بیشتری با واقعیتهای رفتار انسانی دارند.
ارسال نظر