مشارکت تشکل‌ها در اتاق و نحوه حضور آنها، موردبحث بسیار بوده و بعضا مربوط به مسائل داخلی و پیچیده اتاق بازرگانی است و اظهارنظر درباره آن به‌سادگی ممکن نیست و حدی از آشنایی با مسائل اتاق را می‌طلبد، به‌ویژه آشنایی با تاریخ تحولات قانونی اتاق بازرگانی‌‌‌‌‌‌‌‌. برای نمونه بند‌معروف به بند‌«ادب»که مدت‌هاست موردمناقشه فعالان تشکلی اتاق قرار دارد، یکی از مسائلی است که نیازمند آشنایی با مسائل اتاق از نزدیک است؛ همچنین بحثی که اخیرا درمیان فعالان تشکلی درگرفت مبنی‌بر اینکه تعداد زیاد تشکل‌های اتاق را باید با ادغام انجمن‌ها و تشکل‌های کاهش داد که هم موافقان و هم معترضانی دارد، اما چنانچه این بحث را از یادداشت گذشته پی بگیریم که اتاق را به دو بخش اپوزیسیون و طیف حاکم کنونی (با نظر به اتاق تهران و نمونه‌‌‌‌‌‌‌‌گیری از آن به‌عنوان نمونه کشور) طیف اول را به سیاسی و طیف دوم را به استراتژیست تقسیم کنیم، نشان‌داده خواهد شد که طیف حاکم و استراتژیست بخش عمده‌ای از همت خود را مصروف و متمرکز بر امور تشکل‌ها کرده‌بود.  در این دوره نیز آثار نزدیکی با تشکل‌ها در انتخابات آشکار بود‌‌‌‌‌‌‌‌، به‌ویژه در انتخاب رئیس اتاق ایران که نقش تشکل‌ها با حدود نزدیک به ۲۰۰رای و اقبال از رئیس کنونی، عامل اصلی تعیین رئیس شد.  چنانچه به سابقه این مساله بازگردیم ،خواهیم دید این رویکرد به هیچ‌عنوان تصادفی نیست. پدرام سلطانی در اولین حضور انتخاباتی مستقل خود و در مقام کاپیتان تیم ائتلاف، به حمید حسینی، در زمینه موزائیکی بودن و اتهام «جریان نبودن» ائتلاف برای فردا پاسخ می‌گوید: «ما با افرادی که سابقه عملکرد سیاسی دارند مشکل نداریم و مادامی‌که آنها از دولت خارج شده‌اند، بنگاه خود را راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌انداخته‌‌‌‌‌‌‌‌اند و در بخش‌خصوصی کار می‌کنند. حق آنهاست که کاندیدا شوند و اگر رای آوردند عضو هیات‌نمایندگان و حتی رئیس اتاق شوند اما در آنجا باید مشی سیاسی خود را کنار بگذارند. در جایی دیده‌شده افراد مشی سیاسی خود را در کار دخالت دادند که ما به همه آنها نقد داریم.»

سلطانی در ادامه خود را «بنیان‌گذار ائتلاف برای فردا» خوانده و می‌گوید: «من بحثم تایید افراد نیست. می‌خواهم بگویم تفکر ما این است که می‌خواهیم اتاق را به این شیوه اداره کنیم و یکی از دلایلی که ما از خواستاران تحول فاصله گرفتیم، حاکمیت همین افکاری است که آقای حسینی آن را در گروه خواستاران تحول اعلام کردند. من به‌عنوان مدعی بنیان‌گذاری ائتلاف برای فردا در این میزگرد حضور ندارم، من به‌عنوان یکی از اعضای آن هستم، بنابراین نمی‌‌‌‌‌‌‌‌خواهم این‌گونه تلقی شود که ما از خواستاران تحول جدا شدیم و این گروه را بنیان گذاشتیم. ما گفتمانی را در اتاق باب کردیم که حاصل آن ائتلاف برای فردا شد، اما شاخص‌هایی که برای افراد گذاشتیم تا ائتلاف برای فردا شکل بگیرد این بود که بیش از ۶۰تشکل حمایت خود را از این ائتلاف با نامه رسمی اعلام کنند. هیچ‌‌‌‌‌‌‌‌کدام از جریان‌های انتخاباتی اتاق  خواهان چنین حمایتی از سوی تشکل‌ها نشده‌‌‌‌‌‌‌‌اند. حتی یک جریان که ادعا می‌کند تشکل‌ها از آن حمایت کرده‌اند فقط لوگوی تشکل‌ها را در آن سایت می‌توان دید که بعضی از آن تشکل‌ها این موضوع را هم تکذیب کردند.» او کاملا عکس حرفی که حسینی به او نسبت داده بود، به او نسبت می‌دهد و می‌گوید: «در دوره پنجم که من خدمت دوستان نبودم، فردای انتخابات بلافاصله افرادی به سمت طیف سنتی رفتند. افرادی که در لیست ما هستند چون پایگاه تشکلی دارند و در صنف خودشان محترم و معتبرند، بعید می‌دانم کسی این احترام و اعتبار را زمین بگذارد و بخواهد فردای روز انتخابات حرکتی را انجام دهد که آقای حسینی پیش‌بینی آن را می‌کنند.» اما تحلیل و نسبت اپوزیسیون با تشکل‌ها چیست، در یادداشت بعدی بررسی خواهد شد.