او پیش‌بینی کرد که چنین کاری اولا به‌وجود انشقاق در انتخابات مجلس و شورای‌شهر وقت منجر خواهد شد و نیز افرادی این‌چنین ناهمگون اساسا قادر نخواهند بود حتی پس از فتح فرضی کرسی‌‌‌‌‌های اتاق، با یکدیگر همکاری معنادار داشته باشند. او سخن را به‌جایی رساند که گفت با این شیوه پس از انتخابات و از فردای پیروزی فرضی، دیگر نامی از این ائتلاف درمیان نخواهد بود. پیش‌بینی او امروز مشخص است که کاملا غلط از کار درآمد؛ هرچند باید تاحدی آن سخنان را در زمینه مناظره انتخاباتی تفسیر کرد که در آن هدف شکست استدلال حریف است و نه لزوما بیان حقایق خدشه‌‌‌‌‌ناپذیر، اما به هرحال خطا، خطا است‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌

نکته دیگری که امروز به‌چشم می‌آید دست‌زدن به همان سیاست از سوی تحول‌خواهان اتاق در انتخابات اخیر بود. در این انتخابات (دوره دهم) حمید حسینی، مجیدرضا حریری، محمدرضا بهزادیان، احمد پورفلاح و برخی از چهره‌‌‌‌‌های به‌شدت محافظه‌‌‌‌‌کار در‌برابر ائتلاف برای فردا، تشکیل‌دادن تیمی واحد اما به‌شدت ناهمگون را بر تکیه‌کردن بر یگانگی قول و عمل ترجیح دادند‌‌‌‌‌. به این کار خرده‌‌‌‌‌ای وارد نیست و بیشتر نشانه‌‌‌‌‌ای از ذات رقابت انتخاباتی است که تغییر را به هر شکلی به افراد تحمیل می‌کند، اما تحول‌خواهان، اگر کمی به عقب بازگردیم، در سال‌۱۳۸۹ و در آستانه انتخابات بیانیه‌‌‌‌‌ای صادر کرد که خواندن بخشی از آن خالی از لطف نیست و مهم‌تر به واضح‌‌‌‌‌تر‌شدن چهره این جریان کمک خواهد کرد.

متن این بیانیه عینا به این مضمون است: هشت سال‌پیش گردهم آمدیم و پیمان بستیم که برای ارتقای شأن و اعتلای جایگاه اتاق بازرگانی تلاش کنیم. در آن زمان اقتصاد کشور در مسیر رشد و توسعه قرارگرفته بود اما اتاق بازرگانی نه نمودی در بیرون داشت و نه تحرکی در درون. بسیاری از مدیران بخش‌خصوصی و اعضای اتاق به موفقیت ما باور نداشتند اما از صمیم قلب آرزومند پیروزیمان بودند.  عزم ما و امید آنها در اسفند سال‌۸۱ به‌بار نشست و اتاق بازرگانی درهای خود را به حکم آرای اعضای اتاق به روی ما گشود. حرکت تحول‌خواهان با به‌‌‌‌‌دست گرفتن مدیریت اتاق تهران ـ این بزرگ‌ترین تشکل بخش‌خصوصی که سال‌ها تنها به‌نامی بدل شده‌بود و در پستوی اتاق ایران خاک می‌خورد ـ‌‌‌‌‌ دوباره زنده شد و شأن و اعتبار و هویت را به قدیمی‌‌‌‌‌ترین اتاق بازرگانی کشور بازگرداند.

دستاورد ما در چهار سال‌نخست حضورمان در اتاق و بازآفرینی و توانمندسازی اتاق تهران موجب گرویدن روزافزون یارانمان در اتاق‌های شهرستان‌ها و تشکل‌ها به حرکت تحول‌‌‌‌‌خواهی در اتاق شد و این‌گونه بود که در اسفند سال‌۸۵ جریان خواستاران تحول با اقتداری دوباره پیروز و سربلند از صندوق رای بیرون آمد و این‌بار با توشه تجارب چهار سال‌قبل با درایت و اتحاد با اتاق‌های شهرستان‌ها و تشکل‌ها توانست تحول را به اتاق ایران بکشاند. امروز در آستانه پایان دومین دوره حضور خود در اتاق‌های بازرگانی سراسر کشور و اتاق ایران هنگامی‌که به عقب نگاه می‌کنیم به خود می‌‌‌‌‌بالیم که ماموریت خود را به‌‌‌‌‌درستی به انجام رسانده‌‌‌‌‌ایم و عهدمان با اعضای اتاق‌های بازرگانی را به‌جا آورده‌‌‌‌‌ایم. آیا جز این است که جریان تحول‌‌‌‌‌خواهی در اتاق تهران و اتاق‌های شهرستان‌ها و تشکل‌ها موجب دگرگونی اتاق ایران شد؟

 امروز خرسند از آن هستیم که خواستاران تحول در اتاق بازرگانی جمعی هستند از چهره‌‌‌‌‌های فعال، پرتوان و شاخص هیات‌نمایندگان اتاق‌های سراسری کشور و تشکل‌های پیشتاز بخش خصوصی. امروز افتخار ما این است که سهم تحول در تولید فکر و اندیشه و ارائه طرح و نظر در اتاق‌ها و در صحنه اقتصاد کشور بیش از گروه‌های دیگر است. امروز دستاورد ما این است که تعداد قابل‌توجهی از اعضای هیات‌نمایندگان تهران و شهرستان‌ها سخنگوی شایسته و بلیغ بخش‌خصوصی کشور هستند و موشکافانه به نقد و تحلیل اقتصاد و فضای کسب‌وکار می‌پردازند.

تحول در اتاق‌ها نهادینه شده‌است و به یک باور عمومی و یک فرهنگ سازمانی در اتاق و در اعضای آن بدل شده‌است. دوستان و همکاران گرامی! با عزمی جزم و انگیزه‌‌‌‌‌ای کامل ورود خود را به صحنه‌‌‌‌‌ انتخابات پیش‌‌‌‌‌رو اعلام می‌کنیم و با اتکا به خداوند متعال و با همراهی یاران تحول آفرین‌‌‌‌‌مان در تهران و شهرستان‌ها و با پشتگرمی به روند رو به تزاید تحول‌‌‌‌‌خواهی در بین اعضای اتاق‌ها و با احترام به تمام رقیبان از هر فکر و گروه برآن هستیم تا با رقابتی پرشور و در انتخاباتی عادلانه جریان پویای تحول و شایسته‌‌‌‌‌سالاری در اتاق را تقویت کنیم. این‌بار همه شما را در کنار و همراه خود می‌بینیم، زیرا برکات تحول در اتاق ایران را همگی تجربه کرده‌‌‌‌‌ایم و به‌‌‌‌‌دین سبب دست یکایک شما را به‌گرمی می‌‌‌‌‌فشاریم. در مطلب بعد همچنان بر این جریان اتاق و انشعاب آن تمرکز می‌کنیم‌‌‌‌‌.