قرار بود قسمت عمده بودجه‌ کانون به مصارف تحصیلی اطفال برسد و لوازم خوراک و پوشاک و وسایل زندگی آنان، ساده و کم‌خرج باشد.

همچنین هیچ‌یک از اطفال، پس از رسیدن به سن هجده سال‌ و خاتمه تحصیلات تعهدی در مقابل کانون نخواهند داشت‌‌‌‌‌‌‌‌‌، بنابراین از هر لحاظ مختارند که در اجتماع واردشده و به آبرومندی زندگی کنند. تنها انتظار موسسه از این کودکان این بود که آنها نسبت به تحصیل دانش، جدی بوده و ادب و آراستگی و تمسک به دیانت مقدسه اسلام و امانت و صداقت و حسن‌اخلاق را پیشه خود ساخته و تمام بیست نفر یکدیگر را برادرانه دوست بدارند و همچون برادر تنی، باهم رفتار کنند‌‌‌‌‌‌‌‌‌.

ایروانی با وقوع انقلاب، بچه‌های کانون مشاوره را - که بین ۱۵ تا ۱۸‌ساله بودند - با خود به خارج از کشور برد. دبیران آنها از بین افراد توانا و باتقوی انتخاب شدند و تصمیم گرفته شد که همچنان هزینه تحصیل آنها بر هر چیز دیگر مقدم باشد.

تا سال‌۱۳۵۴ کفش ملی حدود ۵۰ شرکت در زمینه توزیع و خدمات داشت. در اواخر این سال ‌آنها را به سه زیرمجموعه سرمایه‌گذاری تقسیم کرد و هریک از آنها را زیر یک شرکت هلدینگ قرار داد. گروه صنعتی ملی (سهامی عام) در آذرماه ۱۳۴۸ تاسیس و در اواخر دی ماه ۱۳۵۱ به سهامی عام تبدیل شد. در اواخر سال‌۱۳۵۵ با هدف سرمایه‌گذاری در حوزه کفش و صنایع وابسته در بورس پذیرفته شد. موسسان و سهامداران اصلی شرکت خانواده رحیم متقی‌ایروانی، شرکت گرافتن اکسپورت و شرکت نورث وست اینوستمنت بودند.

از سال‌۱۳۵۴ تا اواخر ۱۳۵۷ مدیرعامل شرکت روی کارلسن، کارشناس آمریکایی (معاون وقت بانک آمریکا) بود. سود شرکت در سال‌۱۳۵۶ - نسبت به سال‌قبل ـ به میزان ۵۰ درصد افزایش یافت؛ این امر در نتیجه بالا‌رفتن حجم فروش در شرکت‌های تابعه بود. در این زمان، شرکت ۴۹‌درصد از سهام خود را به سازمان مالی گسترش مالکیت واحدهای تولیدی و شرکت سرمایه‌گذاری سپرد. هدف از این کار گسترش مالکیت واحدهای تولیدی بود.

همزمان با سرمایه‌گذاری بیشتر توسط برخی از سهامداران سرمایه شرکت در مقایسه با سال‌۱۳۵۵ به میزان هفتصد و چهل و یک‌میلیون ‌ریال افزایش یافت و موجب شد اکثریت سهام کفش گنجه را خریداری کنند.

در اسفند۱۳۵۴ شرکت سرمایه‌گذاری آذرین (سهامی عام) برای سرمایه‌گذاری در حوزه چرم و شرکت سرمایه‌گذاری الوند برای سرمایه‌گذاری در حوزه تجارت و خدمات تاسیس شد. مدیران و موسسان اولیه شرکت ایرانی سهامداران آن عمدتا از خانواده ایروانی بودند. هوش، سرسختی، ابتکار، نوآوری و توانایی رهبری ایروانی در نزد همکاران مشهور بود. بسیاری از مدیران به او از دریچه شخصیتی کاریزماتیک نگاه می‌کردند.

نحوه رفتار وی در جهت برقراری ارتباط مستمر با افراد پیش‌می‌رفت و همین امر در بسیاری موارد سبب می‌شد دیگران جذب شخصیت و کار او شوند. او سعی می‌کرد استعداد افراد را تشخیص دهد و آنها را در برنامه‌های اقتصادی خود به‌کار برد. همچنین وسایل پیشرفت افراد را تا حد امکان فراهم می‌کرد تا رضایت آنها حاصل شود.

او در عین رضایت‌طلبی می‌کوشید با شیوه‌های مختلف، حس وفاداری افراد به گروه را بالا ببرد. این مرحله برای خانواده کفش ملی ضرورت داشت. شیوه مدیریتی او ترکیبی از الگوی پدرسالاری با عقل‌گرایی و حسابگری بود. البته، او در عین‌حال می‌کوشید با کارآیی بالا از ابزارهای مدرن مدیریتی در جامعه سنتی ایران استفاده کند. او همچنین نفوذ شخصیتی بالایی داشت؛ به‌نحوی‌که کمتر در‌برابر تصمیمش مخالفت می‌کردند. برای ایروانی حسابداری به‌شدت اهمیت داشت؛ به همه مدیران در بدو استخدام توصیه می‌کرد کارآموزی حسابداری را با نوشتن دفتر روزانه شروع کنند؛ بنابراین از دقت و محاسبه‌گری در کارها به‌شدت استقبال می‌کرد.

ایروانی علاوه‌بر تاسیس فروشگاه کفش ملی در سطح ایران و یکسان‌سازی قیمت‌ها در کل فروشگاه‌ها توانسته بود به شوروی و اروپای‌شرقی پوتین صادر کند.  او تا سال‌۱۳۵۶ که بیش از ۳۰ سال ‌از فعالیتش می‌گذشت، توانسته بود قریب به ۱۰‌هزار نفر را مشغول به‌کار کند. او گروه کفش ملی را یک خانواده می‌دانست. ایروانی و مدیران عالی و میانی، نسبت به گروه کفش ملی تعصب فوق‌العاده‌ای داشتند. بر همین اساس نیز پوشیدن کفشی غیرملی توسط پرسنل با توبیخ همراه بود. آنها حق نداشتند شرکت‌های دیگر صنعتی را با نام کامل صدا کنند و تنها از حرف اول آن گروه‌ها یاد می‌شد، در غیر ‌این‌صورت ۲‌تومان جریمه می‌شدند. این تعصب گروهی پس از انقلاب نیز حفظ شد؛ به‌طوری که او ۲۵‌سال ‌پس از مصادره شرکت با آمدن هر مدیر جدید به او تلفن می‌زد؛ تبریک می‌گفت و او را تشویق به حفظ موسسه می‌کرد، زیرا معتقد بود که چند‌هزار نفر از طریق کار در آن شرکت زندگی می‌کنند.

برند کفش ملی از سوی برخی از تولیدکنندگان کارگاهی مورد سوءاستفاده قرار می‌گرفت. محمد ملا آقاجانی در قم کارگاهی داشت. او مدل دمپایی را در داخل قالب‌سازی و با نام کفش ملی و با قیمتی کمتر روانه بازار کرد. با وجـود بازرسی، به دلیل اینکه ساواک قم به آنها گزارش داده بود به دلیل مخفی‌کاری، ماموران نتوانستند قالب‌ها را پیدا کنند. ایروانی برای آنها پیام داد که بازار را خراب نکنید و محصول خود را از طریق فروشگاه کفش ملی توزیع کنید.