چالش NEETها در ایران
ارائه آمارهای بسیار متفاوت از تعداد NEETها در ایران توسط سازمانهای مربوطه، به روشنی مبین عمق سهل انگاری و کمتوجهی به این شاخص مهم است، تا جایی که ما بعد از ۲۳ سال از تعریف چنین شاخص کلیدی، هنوز در ارائه آمارهای اولیه آن در کشور ناموفق هستیم! به هرحال، چه دادههای مرکز آمار(حولوحوش ۳۰ درصد) را صحیح بدانیم و چه دادههای مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی(۷۰ درصد تا ۷۷ درصد) را، میتوانیم به جرات بگوییم که وضعیتمان در این شاخص بسیار بد و خطرناک است! چون بنا به اثبات دهها مقاله علمی معتبر، آمار بالای NEETها، میتواند با بروز مشکلات کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت متعددی در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی، ارتباط داشته باشد. ساختار NEETها و علل کلیدیNEET شدگی در کشورهای مختلف با هم یکسان نیستند و همین موضوع لزوم انجام تحقیقات داخلی و داشتن برنامههای ویژه با توجه به نوع NEETهای ایران را بیشتر نمایان میسازد. آمار بسیار بالای جوانان تحصیل کرده با مدارک دانشگاهی در میان NEETهای ایرانی به وضوح نشاندهنده شکاف عظیم بین نیاز واقعی بازارکار و خروجی دانشگاهها است و متاسفانه با وجود برنامههای مختلف که مدعی پر کردن این خلأ بودهاند، تا به امروز شاهد توفیق چشمگیری نبودهایم. در اینجا لازم میدانم به عنوانی فردی که سالهاست از نزدیک با قشر وسیعی از جوانان و بهطور خاص با دانشجویان در ارتباط مستقیم بوده است، بیان کنم که از نظر من، NEETهای ایرانی مظلومترینNEETهای جهان هستند!
چرا که بسیاری از NEETهای ایرانی بر خلاف تصور رایجی که از این مفهوم وجود دارد، فراری از تحصیل، مهارتآموزی و کار نیستند، بلکه خیلی از آنها به هر سختی که بوده و با وجود تمامی مشکلات اقتصادی و... دست از تکمیل تحصیلات خود نکشیدهاند، ولی به دلیل سوءمدیریت در سیستمهای آموزشی(از آموزش و پرورش گرفته تا وزارت علوم و...) و کاربردی و بهروز نبودن آموزهها، به مهارتهای لازم برای کسب یا ایجاد شغل مناسب و پایدار نرسیدهاند. یا اینکه به دلیل عدم تناسب میزان فرصتهای شغلی ایجاد شده با جنسیت، تعداد خانمهای NEET در ایران به مراتب از آقایان بیشتر است. با توجه به مثالهای فوق و با توجه به دولتی بودن بخش عظیمی از اقتصاد ایران، اینگونه به نظر میرسد که برای مقابله با این پدیده بهتر است به جای اینکه انگشت اتهام خود را به سوی جوانان NEET بگیریم، با مطالبهگری بحق از مسوولان، به دنبال کاهش این آمار شوم باشیم.
اگر امروز مجلس به فکر تصویب مصوبات کاربردی در راستای کاهش آمار NEETها نباشد، بیتردید فردا قوهقضائیه درگیر تبعات بیشمار آن خواهد شد! البته با توجه به اینکه طبق اصل بیست و هشتم قانون اساسی، فراهم کردن امکان اشتغال برای همه افراد جامعه، در زمره وظایف اصلی دولت قلمداد شده است، قطعا مسوولیت دولت در این زمینه بیش از سایر قوا است و ناگفته پیداست عدم توجه به این مطلب باعث موفق نشدن بسیاری از سیاستگذاریهای دیگر دولتی هم خواهد شد، به عنوان نمونه سیاست افزایش رشد جمعیت و فرزندآوری بدون توجه به وضعیت اشتغال جوانان و NEETها، توفیق چندانی نخواهد یافت، زیرا بدیهی است که میزان تمایل به ازدواج و فرزندآوری در میان جوانان فاقد شغل، نسبت به جوانان شاغل کمتر باشد. بررسیها نشان دادهاند که طرحهای کوتاهمدت و کارشناسی نشده دولتها مانند طرح بنگاههای زودبازده یا طرح ضربتی اشتغال در دهههای گذشته برای کاهش نرخ بیکاری چندان(یا به بیان بهتر، اصلا!) موثر نبودهاند، از اینرو توصیه میشود دولت به جای روی آوردن به اجرای طرحهایی که بیشتر جنبه نمایشی و تبلیغی دارند با کار اصولی و کارشناسانه پیش از هر اقدامی به شناخت دقیق و درست ترکیب ساختاری NEETها در ایران بپردازد و بعد از آن با شناسایی علل و عوامل NEET شدگی گروههای مختلف، به جای پاک کردن صورت مساله (بازی با آمار و دستکاری تعاریف)، راهکارهای درمان (و نه تسکین) درد را اجرا کند. سیاستگذاران باید به این مهم توجه داشته باشند که ما تقریبا در اواسط «فرصت طلایی پنجره جمعیتی» در ایران هستیم و با در نظر گرفتن تغییرات جمعیتی صورت گرفته در دهههای اخیر، این حجم از افزایش عرضه نیروی کار و کاهش نسبتهای وابستگی (بار تکفل) و... همیشگی و پایدار نخواهد بود! با در نظر گرفتن این موضوع که در طول پنجره جمعیتی که از اواسط دهه ۸۰ در ایران آغاز شده، نسبت جمعیت در سنین فعالیت افزایش یافته و به حداکثر خود یعنی بالای ۷۰درصد میرسد، مکانیزمهای عملکردی این پنجره جمعیتی میتواند پتانسیلهای زیادی برای اثرگذاری مثبت بر رشد و توسعه اقتصادی کشور فراهم کند، البته دستیابی به این هدف نیازمند بسترهای مناسب اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است.
دو تجربه متضاد تحول شگرف و پیشرفت اقتصادی آسیای جنوب شرقی از یکسو و فاجعه اقتصادی آمریکای لاتین از دیگر سو، به روشنی مبین نقش کلیدی سیاستگذاری عالمانه و اصولی در این دوران طلایی جمعیتی است. بررسی اقدامات کشورهای پیشرو در کاهش آمار NEETها نشان میدهد که تمرکز همهجانبه روی ترویج دورههای آموزشی کاربردی با هدف توانمندسازی افراد برای ورود به بازار کار میتواند نقش مهمی در بهبود تعداد NEETها در ایران ایفا کند، بنابراین به افرادی که در حال حاضر در شمار NEETها به حساب میآیند و کسانی که این خطر را در نزدیکی خود احساس میکنند، توصیه میشود به جای دلخوش کردن به مدارک دانشگاهی غیر کاربردی، هر چه بیشتر به دنبال کسب دانش و مهارتهای به روز، کاربردی و مفید باشند که شرکت در دورههای آموزشی کوتاهمدت با کیفیت، یکی از بهترین راهها برای رسیدن به این هدف است. هنگامی که دریابیم برای رسیدن به اهداف، راهی به جز درست راه رفتن در راه درست را نداریم، قسمت اعظمی از راه را طی کردهایم.