چین به لطف توسعه سریع اقتصادی خود در سال‌های اخیر موفق شده است خود را به‌عنوان ابرقدرت نوظهور در جهان معرفی کند و در استراتژی این کشور برای تبدیل‌شدن به برترین کشور جهان، اقتصاد جایگاه بسیار مهمی خواهد داشت. بسیاری از نهادها، موسسات و شرکت‌های خارجی در سال‌های اخیر حضور خود را در چین گسترش داده‌اند و حتی احتمال دارد که شهرهای پکن و شانگهای به قطب‌های مالی و اقتصادی جدید جهان تبدیل شوند.  آلبرت کایدل، اقتصاددان بنیاد کارنگی، با بیان اینکه رشد اقتصادی چین در سال‌های پیش رو پایدار خواهد بود، بازار بزرگ داخلی و افزایش تقاضای خارجی برای واردات محصولات چینی را موتور محرک رشد اقتصادی این کشور دانست. به گفته کایدل، حجم تولید ناخالص داخلی چین تا سال۲۰۵۰ به حدود ۸۲تریلیون دلار خواهد رسید که تقریبا دو برابر تولید ناخالص داخلی آمریکا در آن سال خواهد بود و رقمی حدود ۴۴تریلیون دلار برآورد می‌شود.

به گفته کارنگی، آمریکا در سال‌های آینده نفوذ اقتصادی و مالی خود را روی اروپا حفظ خواهد کرد، اما در برخی مناطق دیگر نظیر شرق آسیا و آفریقا، شاهد سنگین‌شدن کفه به نفع چین خواهیم بود. چین در حال حاضر شریک نخست تجاری بسیاری از این کشورها است و این مساله در آینده هم ادامه خواهد داشت. سطح استاندارد زندگی در آمریکا در آینده بهتر از چین خواهد بود و انتظار می‌رود کیفیت زندگی شهروندان آمریکایی در سال۲۰۵۰ حدود ۳۰درصد بهتر از شهروندان چینی باشد.