هوش مصنوعی آسانسور اقتصاد جهانی

بذرهای هوش مصنوعی مدرن توسط فیلسوفان کلاسیک کاشته شد که تلاش می‌کردند تا فرآیند اندیشیدن انسان را با دستکاری مکانیکی سمبل‌ها توصیف کنند. این کار با اختراع رایانه‌های دیجیتال قابل برنامه‌ریزی در دهه ۱۹۴۰ به اوج خود رسید، یعنی ماشینی که بر پایه ماهیت انتزاعی استدلال ریاضی ساخته شده بود. این وسیله و ایده‌های پشت آن تنی چند از دانشمندان را بر آن داشت تا به‌صورت جدی امکان ساخت یک مغز الکترونیکی را به بحث بگذارند. آلن تورینگ در مقاله مشهورش در سال ۱۹۵۰ که سبب شتاب گرفتن پویش‌های مدرن برای ماشین‌های خردمند (thinking machines) شد، چنین می‌گوید که «ما تنها فاصله کوتاهی را در پیش روی خود می‌بینیم» و می‌افزاید که «اما کار بسیاری باید انجام شود».

  تلاقی دانش‌ها و رقابت کشورها

در یک نگاه کلی هوش مصنوعی را باید گستره پهناور تلاقی و ملاقات بسیاری از دانش‌ها، علوم، و فنون قدیم و جدید دانست. ریشه‌ها و ایده‌های اصلی آن را باید در فلسفه، زبان‌شناسی، ریاضیات، روانشناسی، عصب‌شناسی، فیزیولوژی، نظریه کنترل، احتمالات و بهینه‌سازی (optimization) جست‌وجو کرد. این حوزه علمی تاکنون کاربردهای گوناگون و متعددی در علوم رایانه، مهندس، زیست‌شناسی و علوم اجتماعی و اقتصادی داشته است که در این نوشتار به اثرات آتی آن در اقتصاد جهان پرداخته می‌شود.

بر اساس مطالعه‌ای که شرکت PWC یکی از شرکت‌های مشاوره بین‌المللی انجام داده است، تا سال ۲۰۳۰ حوزه هوش مصنوعی به تنهایی ۷/ ۱۵ هزار میلیارد دلار بر اقتصاد جهانی اثر خواهد گذاشت؛ یعنی چیزی بیشتر از مجموع خروجی فعلی اقتصاد کشورهای چین و هند. از این میزان تاثیر، ۶/ ۶ هزار میلیارد دلار فقط به خاطر افزایش بهره‌وری و ۱/ ۹درصد احتمالا به‌خاطر اثراتی است که این فناوری بر بخش مصرف دارد.

 تا سال ۲۰۳۰ بهره‌گیری از هوش مصنوعی و اثرات اقتصادی آن در مناطق جهان متفاوت خواهد بود که به ترتیب عبارتند از:

۱- چین که ۳۱/ ۲۶درصد از GDP آن تا ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. یعنی رقمی معادل ۷ هزار میلیارد دلار.

۲- ایالات متحده آمریکا که ۵/ ۱۴درصد از GDP آن تا سال ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. یعنی رقمی معادل ۷/ ۳ هزار میلیارد دلار.

۳- اروپای جنوبی که ۵/ ۱۱درصد از GDP آن تا سال ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. این یعنی رقمی معادل ۷۰۰ میلیارد دلار.

۴- آسیای توسعه یافته که ۴/ ۱۰درصد از GDP آن تا سال ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. این یعنی رقمی معادل ۹۰۰ میلیارد دلار.

۵- اروپای شمالی که ۹/ ۹درصد از GDP آن تا سال ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. این یعنی رقمی معادل ۸/ ۱ هزار میلیارد دلار.

۶- آفریقا، اقیانوسیه و سایر بازار آسیا که ۶/ ۵درصد از GDP آن تا سال ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. این یعنی رقمی معادل ۲/ ۱ هزار میلیارد دلار.

۷- آمریکای لاتین که ۴/ ۵درصد از GDP آن تا سال ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. این یعنی رقمی معادل ۵۰۰ میلیارد دلار.

ترتیب بالا نشان‌دهنده فعالیت جدی چین در این زمینه است و تمامی اعداد بالا حاکی از آن است که تا سال ۲۰۳۰ فقط در نتیجه هوش مصنوعی، GDP جهانی تا ۱۴درصد افزایش خواهد یافت. چنین عددی حاکی از اثرات انقلابی این فناوری در تحول اقتصادی کشورهاست.

هوش مصنوعی فناوری نوین برای سیستم‌های کامپیوتری است که مزیت درک رفتار محیط، تفکر، یادگیری و اقدام هوشمندانه را به این سیستم‌ها می‌دهد. حوزه‌های اصلی دربرگیرنده هوش مصنوعی شامل یادگیری عمیق (Deep Learning)، یادگیری ماشین (Machine learning) در ابعاد و حجم داده زیاد، زبان طبیعی (Natural Language Processing)، بینایی ماشین (Machine Vision)، نظریه بازی‌ها (Game theory) روباتیک است.

  حوزه‌های تحت پوشش

برخی از حوزه‌هایی که بیشترین تاثیر را از فناوری هوش مصنوعی خواهند داشت عبارتند از:

• سرویس‌ها و خدمات مالی، سلامت، خودروسازی، سیستم‌های حمل و نقل، تکنولوژی ارتباطات و سرگرمی، خرده‌فروشی، انرژی، کارخانه‌ها و صنایع خرد و کوچک

در حال حاضر شرکت‌های بزرگی نظیر گوگل، مایکروسافت، فیس‌بوک و آمازون به شدت در حال گسترش فعالیت خود در حوزه هوش مصنوعی بوده و سرویس‌های بسیار حیرت‌انگیزی همانند Google brain، Facebook Deep Text، AOL و دستیار هوشمند گوگل را در زمینه‌های مختلف هوش مصنوعی توسعه داده‌اند.

فناوری هوش مصنوعی پتانسیل دگرگونی بازارهای فعلی را داشته و مدل کسب و کاری خیلی از شرکت‌های بزرگ را با چالش روبه‌رو خواهد کرد. با توجه به نوظهور بودن این حوزه و پیش‌بینی تاثیر شگرف آن بر GDP کشور عدم توجه نهادهای حاکمیتی و تاثیرگذار کشورمان به این حوزه باعث از دست دادن فرصت طلایی امروز شده و چالش‌های اساسی برای صنایع و کسب و کارهای کشور ایجاد می‌کند که در آینده غیرقابل جبران است.نکته جالب درخصوص این فناوری وجود برنامه بلندمدت و ملی اکثر کشورها برای این حوزه بوده به نحوی که امارات برای حوزه هوش مصنوعی یک نهاد حاکمیتی و وزارتخانه مجزا ایجاد کرده است و برنامه‌ریزی افزایش ۳۵ درصدی GDP امارات از طریق به‌کارگیری فناوری هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ را دارد.با توجه به آنچه گفته شد، ضروری است که هوش مصنوعی به‌عنوان یکی از موضوعات بسیار جدی مورد توجه تمامی مسوولان و سیاست‌گذاران ملی قرار گیرد. بی‌تردید تحقق چنین امر مهمی می‌تواند در زمینه‌های متعدد دستاوردهای عظیمی را برای کشور عزیزمان به ارمغان آورد. دستاوردهایی که طیف زیادی از موضوعات از جمله سلامت، امنیت، مالی، بانکداری، کشاورزی و صنعت و... را در برخواهند داشت.