بررسی میدانی «دنیایاقتصاد» از کسب و کار عکاسیها
نرخ عکاسی براساس منطقه تعیین میشود
۶ قطعه عکس پرسنلی ۶۰هزار تومان
عصر گرم تیرماه، خیابان کارگر جنوبی. باد ملایمی میوزد، اما کفاف گرمای تابستان را نمیدهد. برق رفته و چراغ مغازهها خاموش است. نرسیده به میدان انقلاب، یک عکاسی است که عکاس آن در مغازه تاریکش نشسته است. او جوانی با موهایی ریخته و جثهای درشت است. سعید درباره شرایط کسبوکار میگوید: «هیچ خبری نیست. پارسال که کرونا بود و شرایط همه خراب. اگر بگویم دخلم نسبت به دوسال پیش بیشتر از ۵۰درصد آب رفته است، دروغ نگفتهام.» به گفته این عکاس میزان مراجعات برای عکس پرسنلی ۶۰درصد کاهش پیدا کرده و «مردم ترجیح میدهند عکسهایی که قبلا گرفتهاند را دوباره چاپ کنند. مشتری گذری کم دارم و معمولا ساکنان محله مشتری دائم هستند که با دادن کد عکسی که قبلا گرفتهاند، دوباره همان عکس را چاپ میکنند.» سعید میگوید نرخ چاپ ۶قطعه عکس قبلا گرفتهشده ۴۰هزار تومان است و «نرخ عکس تازه پرسنلی همان ۶عدد ۶۰هزار تومان. پارسال ۵۰هزار تومان بود. او میگوید: «صنف نرخنامه جدید را اعلام کرده اما لفظی. هزینه کاغذ و چاپ آنقدر بالا رفته که اگر نرخنامه براساس هزینهها باشد، عملا مردم توان مراجعه نخواهند داشت.» این عکاس، عکس پرتره همراه با قاب را ۷۰هزار تومان میگیرد و اگر همان عکس را روی شاسی بیندازد «۱۰۰هزار تومان»: «قیمت شاسیهای چوبی تا پارسال ۵هزار تومان بود، الان رسیده به ۲۰هزار تومان.» به گفته سعید «عملا میهمانیها و مراسم از دخل ما حذف شده است. دیگر خبری نیست مگر مهمانی خصوصی باشد که آن هم از پارسال تا الان مراجعهکنندهای نداشتیم.» او درباره نرخ عکاسی و فیلمبرداری از مراسم میگوید: «یکجوری با مشتری کنار میآییم. الان کسی روی نرخنامه کار نمیکند و صنف هم اصراری ندارد. بالاخره شرایط هر عکاسی فرق میکند.» سعید عکس آتلیه را «بهطور متوسط ۱۵۰هزار تومان» میگیرد که «البته به عکسی که مشتری میخواهد بستگی دارد.»
عدمثبات قیمتی مواد اولیه
خیابان قائممقام فراهانی. اینجا برق نرفته و کسبه مشغول فعالیت هستند. یکی از عکاسیهای این خیابان درمورد شرایط دخل خود میگوید: «نسبت به دوسال پیش ۵۰درصد کاهش درآمد داشتهایم.»به گفته حسین هزینههای عکاسی آنقدر بالا رفته «که اگر کسی براساس نرخنامه کار کند باید کرکره را بکشد پایین. حداقل برای ما نمیصرفد.» این عکاس ۶قطعه عکس پرسنلی را با قیمت «۸۰هزار تومان» میگیرد: «برخی از همکارهای ما بیشتر هم میگیرند. برای مثال یک عکاسی در خیابان ظفر همین ۶قطعه عکس را ۱۵۰هزار تومان میگیرد.» حسین در مورد نرخ عکسهای پرتره و آتلیه میگوید: «بستگی دارد مشتری چه عکسی بخواهد. گاهی اوقات لازم است برای عکس بیرون از آتلیه به طبیعت یا جایی دیگر برویم که قیمت میرود بالاتر.» کف قیمتی این عکاس برای عکس آتلیه «۲۰۰هزار تومان» است و سقف قیمتی او «۲میلیون تومان». او درباره عکاسی از مهمانیها و مراسم به خبرنگار «دنیایاقتصاد» میگوید: «اولا میزان درخواست عکاسی از مهمانیها بیش از ۷۰درصد کمتر شدهاست. اگر مراجعهکنندهای هم باشد برای مهمانیهای خصوصی است؛ مثل تولد و جشن خداحافظی و اینجور مراسم. نرخ عکاسی از مراسم هم از یکمیلیون تومان شروع میشود تا ۱۰میلیون تومان. بنا به درخواستهایی که مشتری دارد متفاوت است.» او درمقابل این سوال که چرا نرخنامه را براساس هزینههای واحد صنفی تنظیم نمیکنند که همه براساس آن عمل کنند، پاسخ میدهد: «هزینههای عکاسی کاغذ و رنگ و چاپ است که ثبات قیمتی ندارد. ماه گذشته یکی از کاغذهای عکاسی را ۲۰۰هزار تومان خریدم، این ماه ۲۵۰هزار تومان. نرخنامه را نمیتوان ماه به ماه بهروز کرد که!» مشاهدات میدانی خبرنگار «دنیایاقتصاد» نشان میدهد، باوجود اعلام نرخنامه از سوی صنف، عکاسیها براساس هزینهها دستمزد دریافت میکنند. یکی از عوامل این موضوع بیثباتی قیمت مواد اولیه و عامل دوم هزینههای متفاوت است. برای مثال عکاسی که در خیابان قائممقام فعالیت میکند به سبب هزینه بیشتر، نسبت به عکاسی که در خیابان کارگر جنوبی کاسبی میکند، نرخ بیشتری تعیین کرده است.