چگونه از دانشگاهها برای تبادل دانش و افزایش رشد اقتصادی استفاده کنیم؟ (قسمت آخر)
شتاببخشی به نوآوری برای توسعه
کشورهای با درآمد متوسط با تقویت تبادل دانش از طریق دانشگاههای خود، میتوانند نتایج و خروجیهای نوآوری را بهبود دهند و توسعه اقتصادی را شتاب ببخشند. دانشگاهها میتوانند از منابع زیستبوم نوآوری و درک عمیق خود از بسترها و نیازهای محلی استفاده کنند. تبادل دانش از طریق حرکت دوسویه افراد، قابلیتها و ایدهها در سراسر مرز نفوذپذیر بین دانشگاه و شرکای آن صورت میگیرد. دانشگاهها میتوانند رویههای کارآمد آموزش، پژوهش و شتاببخشی نوآوری را برای پیشبرد قابلیتهای زیستبوم، معکوس کردن وضعیت منفی کشورهای با درآمد متوسط و سوق دادن جامعه به سمت رفاه پایدار انطباق دهند.
دکتر آربن مرکوچی، مدیر و هماهنگکننده نانوآلب (واحد علم نانو و فناوری نانو آلبانی)، روشن ساخت که پرورش و به ثمر رساندن فرهنگ همکاری مستلزم ثابتقدمی، شکلگیری ارتباطات کارآمد و مداوم و عزم خستگیناپذیر برای تعیین نیازها، ایجاد قابلیتها و غلبه بر محدودیتها است. اما مهمتر از همه، پژوهشهای عملی یا اقدامپژوهی است. پژوهشگران باید طرز فکر و چارچوب ذهنی خود را تغییر دهند: «امکانات همیشه وجود دارند. اما نمیتوان در حالت و وضعیت ثابتی باقی ماند و فقط انتظار کشید. بلکه باید هر امکانی را که وجود دارد کشف کرد و کاری انجام داد.» این رویکرد پیشدستانه خصوصا برای کشورهایی بسیار مهم است که منابع کمی دارند.
یکی از برجستهترین دستاوردهای نانوآلب ایجاد تغییرات فرهنگی درباره نحوه درک و هدایت و اجرای علم است. ما شاهد وقوع تغییر و تبدیلی از «من» به «ما» هستیم: اینکه از پژوهشگر اصلی انفرادی به رویکرد علمی تیمی و از فضاهای محدود و منزوی دانشگاهی به اکتشافات بازارمحور برسیم. شواهد نشان میدهد که هیچ درک عمومی و همگانی از اینکه برای سازمانهای شبکه علمی مهاجران، موفقیت از چه چیزی تشکیل میشود، وجود ندارد، اما نتایج اساسی شامل این موارد هستند که البته فقط به اینها محدود نمیشوند: ارتباطاتی که برقرار شده، رویدادهایی که برگزار شده، دامنه دیدی که افزایش یافته، بازخوردهای مثبتی که دریافت شده، تحرکها و جابهجاییهایی که تسهیل شده، توسعه حرفهای که پشتیبانی شده، رشد سازمانی که محقق شده و اطلاعاتی که جمعآوری شده. نانوآلب در تمام این معیارها، فراتر از حد انتظارات عمل کرده است.
مورد آلبانی نتایج مرتبط دیگری را نشان میدهد: پژوهشگران محلی منابع موجود را شناسایی کرده و امکانات بالقوه را باز و آزاد میکنند؛ گروههای پژوهشی میانرشتهای که با چالشهای بزرگ ملی مقابله میکنند؛ دانشمندانی که از همافزایی با صنعت استفاده میکنند؛ مهاجران بااستعدادی که الگو شدهاند و دانشجویانی که از امکان مهاجرت کردن به عنوان تنها گزینه برای پیشرفت شغلی خود خودداری میکنند. همانطور که دکتر ماگدالنا کارا، دانشمندی که روی بهبود روشهای عیبیابی در بخش کشاورزی آلبانی کار میکند، نتیجهگیری کرد: «من میتوانم امید را در چشمان این نسل جوانتر از کسانی ببینم که معتقد هستند پژوهشهای تاثیرگذار حتی در مکانهایی مانند آلبانی امکانپذیر است.»
مراکز پژوهش، آموزش و نوآوری
مراکز پژوهش، آموزش و نوآوری متشکل از جوامع پژوهشی هستند که دانشمندان، کارشناسان صنعت، دولت و سایر گروهها را گرد هم میآورند. این شرکتکنندگان آهنگ تبادل دانش و تولید راهحلهای مستقیما قابل اجرا و تاثیرگذار را که به بررسی مسائل مهم در صنعت، توسعه اقتصادی و جامعه میپردازند، سرعت میدهند.
این شیوه عمل مستلزم جذب و بهکارگماری نمایندگانی از همه ذینفعان در مراحل اولیه است، بهطوری که باعث میشود تعریف آن موضوع و مساله اجتماعی هر چه بیشتر روشن شود، راهحلها هر چه بیشتر تسهیل شوند و به تبادل سریع نتایج حاصله پرداخته و به سمت کاربردهای مناسب سوق داد. دانشگاهها و پژوهشگران آنها با توانمندسازی مراکز یکپارچه در مقیاسی بزرگتر، راهحلهای کارآمد و اثرگذار را تولید میکنند که نیازهای مهم جامعه را برطرف میکنند و به صورت مستقیم قابل اجرا هستند و اکتشافاتی را انجام خواهند داد که ابزارهای کارآمدتری برای تبادل دانش و نوآوری هستند.
رشد و گسترش یک جامعه پژوهشی، آموزشی و نوآوری، تلاشهای آموزشی و تبادل چند جهته افراد، رویهها و ایدهها، همه اینها به آمادهسازی کادری از رهبران آینده کمک میکنند. چنین همکاری و تشریکمساعی بین صنعت و دانشگاه میتواند یک نیروی اصلی در مسیر توسعه اقتصادی باشد. ترکیب دانشگاهها به علاوه صنعت، بستر و سکویی برای تشکیل یک گروه گستردهتر فراهم میکند. نقش دانشگاهها، صنعت و دولت بهطور فزایندهای در هم تنیده میشود.
اقدامات اساسی برای اجرا و پیادهسازی مراکز پژوهشی، آموزشی و نوآوری شامل موارد زیر است:
• شناسایی موضوعات اساسی نیازمند توجه و رسیدگی که محرک و انگیزهشان رفع نیازهای جامعه و رسیدن به اهداف کلی به شکل یک «چالش بزرگ» است.
• ایجاد یک جامعه یکپارچه از پژوهشگران دانشگاه و دانشجویان، صنعت، دولت، نهادهای تنظیمگر، گروههای منافع عمومی و دیگران که در شراکت نزدیک با هم کار میکنند.
• شرح و بسط نتایج با آهنگ پرشتاب و آزمایش کردن آنها در محیطهای واقعی.
• ساختارمندی یک سازمان کارآمد و به خوبی تعریف شده برای رهبری پروژهها، مدیریت تعاملات و جذب منابع.
موفقیت برای مراکز پژوهش، آموزش و نوآوری مستلزم چیزی بیش از بهبود بهرهوری در سطح شرکتی است. مزایای تبادل دانش از طریق این مراکز میتواند به زیستبوم نوآوری شکل دهد. تاکید بر تاثیرگذاری روی فرهنگ نوآوری، ارتقای قابلیت در جامعه برای همکاری مشترک و تشکیل نسل جدیدی از تغییردهندهها و تحولآفرینها است.
مطالعه موردی مراکز پژوهش، آموزش و نوآوری: کلمبیا
برخی از کشورهای با درآمد متوسط هنوز هم وابستگی بسیار بالایی به صادرات نفت، مواد معدنی و کالاهای اولیه دارند، در حالی که بخشهای تولیدات کارخانهای آنها نهایت تلاش خود را برای رقابت کردن در چنین شرایط نابرابری انجام میدهند. دانشگاهها با ایجاد جوامع پژوهشی و بهبود نوآوری فرآیند در بنگاههای کوچک و متوسط میتوانند به توسعه اقتصادی و افزایش بهرهوری تولیدات کارخانهای شتاب ببخشند.
یکی از عوامل اصلی تداوم و فراگیر شدن دام درآمد متوسط در اکثر کشورها، نوآوری ضعیف است. فقدان سرمایهگذاری در علم، فناوری و آموزش و توسعه ناکافی زیستبومهای نوآوری مخصوص خود، به مناطق گوناگون کشورهای در حال توسعه اجازه نمیدهد تا از دور باطل تله درآمد متوسط فرار کنند. بهطور مشخص، صنایع و بنگاههای فعال در کشورهای با درآمد متوسط، نسبت به همتایان خود در اقتصادهای پیشرفته میزان نوآوری بسیار کمتری داشته و بهرهوری پایینی دارند. شکافهای بهرهوری به ویژه برای بنگاههای کوچک و متوسط موضوع چالشی جدی است.
علاوه بر این، در کشورهای با درآمد متوسط، وابستگی بیشتر به منابع طبیعی تجدیدناپذیر با سطوح بالاتر نابرابری درآمد و تولید ناخالص داخلی سرانه کمتر همراه است. در اقتصادهای متکی به منابع طبیعی تجدیدناپذیر میزان بهرهوری در تولید و خدمات کمتر است. اگرچه احیا و بهبود رشد و رقابت در بخش تولیدات کارخانهای راهی کارآمد برای افزایش تولید ناخالص داخلی است، اما اتکای بیش از حد به درآمد حاصل از صادرات کالاهای اولیه، توانایی هر منطقه را برای آزمایش کردن و اجرای سازوکارهای جایگزین برای افزایش بهرهوری بنگاههای کوچک و متوسط محدود میکند.
خوشبختانه، مناطق با درآمد متوسط که مشتاق تقویت نوآوری و افزایش بهرهوری هستند، میتوانند از آموزش عالی و همکاری گسترده ذینفعان برای معکوس کردن وابستگی به درآمد حاصل از منابع تجدیدناپذیر استفاده کنند و با تاثیرگذاری بر سیاستها و تشویق نوآوری در بنگاههای کوچک و متوسط، با موقعیتهای پیچیده محلی که دام درآمد متوسط را تداوم میبخشند مقابله کنند. دانشگاهها میتوانند خود را به عنوان بازیگران فعال و نه فقط به عنوان عاملان اصلاحات ملی و مطالبات سیاسی معرفی کنند. فعالیت مراکز پژوهشی، آموزشی و نوآوری، باعث تسهیل در شکلگیری ائتلافها، اطلاعرسانی در مورد فرآیند تحول صنعتی و تقویت قابلیتهای فناورانه در حال تکامل میشود. این فرآیند با این پرسش اساسی شروع میشود: آیا دانشگاه میتواند پروژهای را با دامنه و قلمرو فعالیت مناسب و شانس تاثیرگذاری معقول چارچوببندی و تعیین کند، ذینفعان کلیدی را با آن همسو ، منابع مالی لازم را تهیه و تیمی با قابلیتهای مناسب ایجاد کند؟
این پرسش به ویژه در منطقه آمریکای لاتین، جایی که شهرها برای افزایش رشد اقتصادی به نرخ بهرهوری بالاتری نیاز دارند، مهم است. یک مرکز کلمبیایی برای توسعه فناوری، به نام اینوستیگا (Innvestiga) در ابتدا سعی کرد به این پرسش اینگونه پاسخ دهد: تقویت همکاری و تشریکمساعی دانشگاه، صنعت و دولت برای شتابدهی به پژوهشها و انتقال فناوری برای بهبود رقابت و نوآوری صنعت در واحد دانشگاهی کالداس که شامل شهر مانیزالس هم میشود. اینوستیگا که از طریق اتحاد بین دانشگاه ملی کلمبیا و دانشگاه مستقل مانیزالس تشکیل شده بود، یک تیم بین رشتهای بسیار آموزشدیده از حوزههای مختلف دانش علمی و مهندسی برای بهبود فرآیندهای نوآوری و بهرهوری در بنگاههای اقتصادی ایجاد کرد. این تیم توانست از سرمایه فکری ۱۷۶ گروه پژوهشی در این منطقه نهایت بهرهبرداری را به عمل آورد.
دومین کاری که اینوستیگا کرد تمرکز بر بنگاههای کوچک و متوسط و چالشهای رقابتپذیری بود که آنها مواجه بودند. به این ترتیب اینوستیگا توانست دامنه و قلمرو فعالیت خود را تعریف کند. همچنین هدفی که برای خود مشخص کرد پشتیبانی از بیش از ۸۰۰ بنگاه تولیدی محلی در این منطقه در صنایعی مانند مواد غذایی، نساجی، شیمیایی، فلزکاری و داروسازی بوده است. اینوستیگا به عنوان نخستین مرکز در نوع خود در کلمبیا، انواع راهحلها در علم مواد و فرآیندها را تهیه میکند و خدمات گوناگونی از پژوهش گرفته تا نمونهسازی و خدمات آزمایشگاهی ارائه میدهد. علاوه بر اینها، بنگاههای کوچک و متوسط را در زمینه توسعه و گسترش پروژههای مشترک برای دریافت کمکهای مالی و بودجه راهنمایی میکند. سومین اقدام اینوستیگا به صورت ایجاد یک استراتژی مختلط تامین مالی و نیز یک رویکرد تعهد دوجانبه بوده است. طبق قانون، دولت کلمبیا تا ۱۰ درصد از درآمد حاصل از منابع تجدیدناپذیر کشور را به حوزههای علم، فناوری و نوآوری اختصاص میدهد. اینوستیگا در ازای ترویج اثربخش نوآوری در صنایع و توسعه پروژههای کارآفرینی که به تدریج منابع درآمدی جایگزین و اشتغال برای نیروی کار محلی ایجاد میکند، توانست از این ابتکار عمل سیاستی بودجهای نیز برای خود به دست آورد. او مناطقی از کشور را هدف قرار میدهد که در آنها اکتشاف و بهرهبرداری از منابع طبیعی تجدیدناپذیر در حال انجام است. هر دو دانشگاه همچنین بیش از ۴۰ درصد از بودجه مورد نیاز را تهیه و تکمیل کردهاند. برای افزایش مقیاس پروژهها و بهبود محصولات، بنگاههای نفعبرنده منابع اضافی را اختصاص میدهند.
اگرچه هنوز زود است تا تاثیر بلندمدت اینوستیگا اندازهگیری شود، تعداد فزایندهای از بنگاههای کوچک و متوسط به این مرکز به عنوان شریک مورد اعتماد پژوهشهای کاربردی برای شتابدهی به نوآوری و بهبود رقابت متکی هستند.
امروزه کالداس یک واحد دانشگاهی کلمبیایی با گستردهترین پوشش آموزش عالی با کیفیت بالا است. کالداس سرانه پژوهشگر بیشتری دارد و از نظر درصد بنگاههای اقتصادی که در فعالیتهای نوآوری با سازمانهای دانشی و سازمانهای بینالمللی همکاری میکنند، دومین رتبه را در کشور کلمبیا داراست. کالداس به احتمال زیاد در آینده برای رویارویی با چالشهای نوآوری آمادگی بیشتری دارد. همانطور که این اتحاد دانشگاه-دولت-صنعت نشان میدهد، مجامع پژوهشی میتوانند دانشمندان، کارشناسان صنعت، دولت و سایر گروهها را برای شتابدهی به تحول صنعتی گرد هم بیاورند. احیای صنایع و تولیدات کارخانهای با نیرو بخشیدن به این مجامع و تقویت روابط بلندمدت متقابل آغاز میشود.
مبادرت به کارآفرینی دانشگاه-محور
نقش اولیه دانشگاهها در تقویت توسعه اقتصادی از طریق شتابدهی به نوآوری و کارآفرینی است. مبادرت به کارآفرینی دانشگاه-محور از طریق رشد و گسترش و مربیگری کارآفرینان جدید باعث پشتیبانی از فرآیند ایجاد کسبوکارهای پرمخاطره درون دانشگاه توسط اساتید، کارکنان، دانشجویان و کارشناسان ارشد میشود. دانشگاه امکان دسترسی به اکتشافات و خلاقیتها، مراکز رشد و امکانات را تسهیل میکند؛ کمکهای مالیه اولیه(سرمایه بذری) و شبکههای کارآفرینی حرفهای. سرمایهگذاریهای استارتآپی یک بخش معقول و منطقی از ماموریت نوآوری دانشگاه است. موفقیت آنها از سوی ذینفعان ارزشگذاری خواهد شد و سرمایهگذاریهای قابل توجه در پژوهش را توجیه میکند و نوآوری را شتاب میبخشد.
دانشگاهها به ویژه اگر نگاهی بلندمدت به ایجاد رابطه مناسب با یک استارتآپ داشته باشند منتفع خواهند شد. دانشگاهها به جای تاکید بر درآمدزایی کوتاهمدت، باید به دنبال برقراری روابط خوبی باشند که احتمال دارد منجر به بازنمایی و سرمایهگذاری مجدد در دانشگاه شود. داراییهای دانشگاهی که میتوانند به فعالیت یک استارتآپ شتاب ببخشند عبارتند از: درک و مفاهمه عمیق و دسترسی به خلاقیتها و اکتشافات؛ مالکیت معنوی (IP)، محصولات پژوهشی ملموس و دانش فنی؛ همراه با یک ترکیب برگزیده قوی از دانشجویان و اساتید. درک فناوری و بازار از عوامل ضروری است. دانشگاه میتواند با فراهم کردن دسترسی به فضای مراکز رشد، کارگاههای آموزشی، تجهیزات سرمایه مشترک و بودجه اولیه کمک کند. اینها نباید مستقیما توسط دانشگاه ارائه شوند، بلکه میتوانند از محل منابع غیرانتفاعی، انتفاعی و دولتی نیز تامین مالی شوند. دانشگاهها در کنار دسترسی به شبکههای حرفهای که به عنوان پلتفرمهایی برای اشتراکگذاری بینشها، ایدهها و منابع عمل میکنند، میتوانند زیستبوم حمایت از کارآفرینی را نیز تسهیل کنند که در عمل امکان دسترسی به خدمات پشتیبانی و بودجه مورد نیاز را فراهم میکنند. مهم است که این گروهها به شکل باز و در دسترس کارشناسان باقی بمانند و با هزینه اندکی برای مشارکت فعالیت کنند. کارآفرینان باید دریابند که آنها در حال بسط و گسترش روابط حرفهای مهمی هستند که برخی از آنها به مشاوره، تامین منابع و به توافق رسیدن و انجام معاملات منجر میشود. این شبکهها متشکل از افراد حرفهای با منافع شخصی دوجانبه هستند. هیچ جایگزین مناسبی برای مربیان باتجربه که به یک کارآفرین جدید مشاوره میدهند قابل تصور نیست.
اقدامات اساسی برای پیادهسازی مبادرت به کارآفرینی دانشگاه-محور شامل موارد زیر است:
• رشد و گسترش کارآفرینان جدید از طریق ترکیبی از چارچوبهای ساختاریافته، تجارب مکرر پیشکارآفرینی و مربیگری.
• امکانپذیری مبادرت به سرمایهگذاری موفق جدید بر اساس خروجیهای دانش، تخصص اعضای هیات علمی و تلاشهای یکپارچه و مشتاقانه دانشجویان.
• فراهم کردن دسترسی به مراکز رشد، کارگاههای آموزشی، تجهیزات سرمایهای و مقادیر اندک بودجه دانشگاه یا سرمایهگذار.
• حمایت از شبکههای کارآفرینی حرفهای که برای به اشتراک گذاشتن بینشها بین کارآفرینان، اعضای هیات علمی، کارکنان، دانشجویان، کارشناسان ارشد، دانشآموختگان، سرمایهگذاران و تامینکنندگان طراحی شدهاند.
مطالعه موردی مبادرت به کارآفرینی دانشگاه-محور: آفریقای جنوبی
دانشگاهها نوآوری دیجیتال را برای جامعهای عادلانهتر در آینده تصور میکنند و فرصتهایی را برای کارآفرینی هم برای جامعه دانشگاهی و هم برای آنهایی که در هسته مرکزی شهر هستند و نیروی کار ماهر ایجاد میکنند.
اقتصاد دیجیتال معمولا مختص کسانی است که مهارتهای دیجیتالی لازم را برای استفاده از فرصتهای نوظهور دارند. برای افزایش دادن شمولیت افراد کم برخوردار و تسهیل در ادغام آنها درون اقتصاد دیجیتال، نیاز به ارائه برنامههای آموزشی کارآمد و حذف موانع نظاممند منابع آموزشی محدود است در عین حال که استارتآپهای دیجیتالی با تناسب محصول با بازار افزایش مییابد.
«قطبهای فناوری دیجیتال» برای عده بسیاری در کشور آمریکا و اروپا مفهوم آشنایی خواهد بود. این ایده به منطقهای تبدیل شد که سختافزار، نرمافزار و نوآوری محتوای دیجیتال را با موفقیت تجاری پیوند میدهد. مرکزی که میتوان کسبوکارهای فناوری و محصولات دیجیتال را پرورش داد و ایدهها میتوانند کسبوکارهای قابل دوام را برانگیزند. با این حال، تا سال ۲۰۱۸، ژوهانسبورگ، مهمترین مرکز اقتصادی آفریقا، هنوز چنین منطقهای نداشت که افراد برای یادگیری، کار و نوآوری بتوانند دور هم جمع شوند.
از سال ۲۰۱۸، پارک فناوری در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی به نام Tshimologong Precinct به عنوان یک زیستبوم نوآوری دیجیتال در ناحیه مرکزی ژوهانسبورگ در منطقه امروزی برانفونتین که پردیس «دانشگاه ویتواترسرند» در مرکز آن واقع است، از طریق همکاری بین مرکز مهندسی نرمافزار ویتواترسرند ژوهانسبورگ، استان خائوتنگ و بخش تجاری(از جمله شرکت آیبیام، سیسکو، تلکام، مایکروسافت، امامآی و...) کاملا عملیاتی شده است. ملاحظات مربوط به طراحی این قطب عبارت بودند از نزدیکی به یک دانشگاه پژوهشی بزرگ، زیرساختهای شهری موجود، احتمال حمایت دولت برای افزایش مقیاس و پتانسیل توسعه یک زیستبوم تقویتکننده کسبوکار و سبک زندگی مطلوب بود.
واژه Tshimologong به زبان تسوانایی به معنای «محل شروع جدید» است، یک جامعه شهری از اندیشمندان مترقی که نوآوری دیجیتال را برای جامعهای عادلانهتر در آینده تصور میکنند. کنجکاوی و چالشهای پیچیده میانرشتهای اعضا را به سمت تصور کردن امکانات جدید سوق میدهد. افراد از طریق پژوهش و همکاری، ایفای نقش میکنند، میسازند، یاد میگیرند، رشد پیدا میکنند و نوآوری میکنند و در عین حال بازسازی منطقه درون شهری ژوهانسبورگ را ترویج میکنند. راهنمایی و مشاوره مستقیم از مربیان فنی و تجاری با تجربه، در کنار تجربه قوی، کارآمد و عملی برنامههای ساختاریافته این حوزه - ایدهپردازی، مرکزیت رشد و شتاب - از یادگیری و رشد مداوم پشتیبانی میکند.
هدف این است که دانشگاه نه تنها به دانشجویان خود نفع برساند، بلکه به نقطه کانونی برای نوآوری دیجیتال برای همه شهروندان ژوهانسبورگ، از پیر و جوان، شاغل و بیکار، آفریقای جنوبی و سایر آفریقاییها تبدیل شود. مردان و زنانی با پیشینههای فرودستانه که ایدهای دارند، مکانی برای اجرای این مفهوم و شاید تغییر جهان پیدا میکنند. این مرکز از طریق برنامههای متعدد، کارآفرینان را قادر میسازد تا شبکههای کارآمدی ایجاد کنند، دسترسی به بودجه، مشارکت و بازارها را فراهم کنند.
برنامه «آکادمی مهارتهای دیجیتال» آموزش رایگان در حین کار را به جوانان بیکار از خانوادهها و مکانهای محروم ارائه میدهد. برخی از این برنامهها برای قرار دادن زنان و دختران در معرض فرصتها در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) طراحی شدهاند که از مشارکتهای موجود استفاده میکنند. این برنامهها مهارتهای اساسی کدنویسی را ارائه میدهند که مجموعهای از زبانهای برنامهنویسی از جمله جاوا و محیط مایکروسافت ویژوال سی، شبکهسازی، امنیت سایبری و انیمیشن دیجیتالی را پوشش میدهد. این دورهها بخشی از فرآیند آموزش و توسعه یکپارچه است که آکادمی مهارتهای دیجیتال را راهنمایی میکند.
این انجمن بیش از ۱۰۵ استارتآپ را با حداکثر چهار شرکتکننده در مراحل مختلف سیر تکامل خود ایجاد کرده است. برنامههای توسعه مهارتها روزانه حدود ۱۵۰ دانشجو را وارد این حوزه میکند. فعالیتهای موردی بهطور متوسط روزانه ۵۰ تا ۱۰۰ بازدیدکننده اضافی را به همراه دارد. این مرکز با ایجاد توسعهدهندگان، کارآفرینان و مبتکران فناوری دیجیتال در سطح جهانی، در تحقق سرنوشت «برآمدن و خیزش آفریقا» مشارکت میکند و در عین حال مراکز رشد دانشگاهی را در سراسر قاره تقویت میکند. منطقه Tshimologong جایزه استان خائوتنگ را برای بهترین عملکرد در مشارکت عمومی و خصوصی دریافت کرد. در سال ۲۰۲۱، دولت فرانسه برای قدردانی از تعهد پایدار و فوقالعاده در هنرها در جنوب آفریقا، نشان ملی شایستگی را به حوزه نوآوری دیجیتال اعطا کرد.
نتیجهگیری
کشورهای در سطح درآمد متوسط با ترویج تبادل دانش، میتوانند دستیابی به قابلیتهای نوآوری بیشتر و بهتر را ارتقا داده و توسعه اقتصادی را از طریق دانشگاههای خود شتاب بخشند. دانشگاهها اقدام به استفاده از منابع زیستبوم نوآوری و درک عمیق خود از زمینه و نیازهای محلی میکنند. تبادل دانش را نمیتوان به عنوان یک عملکرد اضافی یا جداگانه در نظر گرفت، بلکه میتواند در آموزش، پژوهش و ماموریتهای نوآوری دانشگاه جایگیر شود. تبادل دانش از طریق حرکت دوطرفه افراد، قابلیتها و ایدهها در سراسر مرز نفوذپذیر بین شرکا و دانشگاه صورت میگیرد. رویههای نظاممند، کارآمد و سازگار باعث ایجاد قابلیت در تبادل دانش میشوند.
این رویههای علمی و دانشگاهی پیشنهادهای خاصی برای اقدام ارائه میکنند که بهطور گسترده قابل اجرا بوده، اما تجویزی نیستند. آنها مراجعی هستند که میتوانند مورد توجه و ملاحظه دانشگاه قرار بگیرند و با زمینه و آرمانهای خود تطبیق داده شوند. رویه محتوای آموزشی یکپارچه در مورد تعیین اهداف یادگیری که از اطلاعات ذینفعان کمک میگیرد و عناصر محتوای آموزشی یکپارچه از جمله دورهها، پروژهها و تجربیات محتوای آموزشی را به خدمت میگیرد. پژوهشهای مشارکتی در درون و بین رشتههای علمی شامل حضور پژوهشگران علمی از حوزهها، رویکردها و گاهی اوقات موسسات مختلف میشود. آنها برای انجام اکتشافات و بهرهبرداری از ایدهها و فناوریهای نوظهور، اغلب در لبههای رشتههای موجود و در زمینههای فکری نوظهور جدید، همکاری میکنند.
مراکز پژوهش، آموزش و نوآوری متشکل از جوامع پژوهشی هستند که دانشمندان، کارشناسان صنعت، دولت و سایر گروهها را گرد هم میآورند. این شرکتکنندگان آهنگ تبادل دانش و تولید راهحلهای مستقیما قابل اجرا و تاثیرگذار را که به مسائل مهم در صنعت، توسعه اقتصادی و جامعه میپردازند، سرعت میبخشند. سرمایهگذاری کارآفرینی مبتنی بر دانشگاه از فرآیند ایجاد سرمایهگذاری در دانشگاه توسط اساتید، کارکنان، دانشجویان و پژوهشگران فوق دکتری، از طریق توسعه و راهنمایی کارآفرینان جدید و در عین حال بهرهبرداری از منابع زیستبوم، پشتیبانی میکند.
با اجرای این رویهها، دانشگاهها در کشورهای با درآمد متوسط، اتحادهای بین دانشگاه-دولت-صنعت را ترویج میکنند و همکاریها را همسو میسازند، یادگیری را از بسترهای رسمی آزاد میکنند و از دستاندرکاران برای ارتقای نوآوری استفاده میکنند. دانشگاهها با بهرهگیری از شبکههای مهاجران، نقشی کلیدی در تبدیل مهاجرت به توسعه، ایجاد فرهنگ همکاری بین دانشمندان و انگیزهدهی به سرمایهگذاری دارند. دانشگاهها با ایجاد جوامع پژوهشی و بهبود نوآوری فرآیند در بنگاههای کوچک و متوسط، بهرهوری تولید را افزایش میدهند. دانشگاهها در حال تجدیدنظر و بازآفرینی نوآوری دیجیتال برای جامعهای عادلانهتر در آینده، ایجاد فرصتهایی برای کارآفرینی و توسعه نیروی کار ماهر هستند.
تبادل دانش عامل اصلی شتابدهی به نوآوری برای توسعه و تقویت رشد اقتصادی است. همانطور که در موردکاویهای اندونزی، آلبانی، کلمبیا و آفریقای جنوبی ملاحظه شد، دانشگاهها میتوانند از رویههای کارآمد آموزش، پژوهش و تسریع نوآوری برای معکوس کردن شرایط منفی کشورهای با درآمد متوسط، ارتقای قابلیتهای زیستبوم و سوق دادن جامعه به سمت رفاه پایدار استفاده کنند.
منبع: بانک جهانی، مقاله پیشزمینه برای گزارش توسعه جهانی ۲۰۲۴