جهانگردی پیشه کرزن پیش از حضور وی در مناصب رسمی انگلستان بود و از خلال این جهانگردی‌ها مقالات متعددی به نام وی در روزنامه تایمز لندن به چاپ رسیده است که بعدها مبنای تالیف چند کتاب وی نیز شد. حضور در مجلس اعیان انگلستان از دیگر مناصبی بود که کرزن آن را تجربه کرد و سرانجام این سیاستمدار بریتانیایی در بیستم مارس ۱۹۲۵ بر اثر بیماری در ۶۶سالگی درگذشت. در مجموع باید عنوان کرد کرزن از جمله شخصیت‌هایی است که چهره وی در هاله‌ای از ابهام در ایران باقی مانده است.

 ایران در آیینه اندیشه کرزن

جالب است که نخستین سفر کرزن به ایران در قامت خبرنگار و ژورنالیست رقم خورد؛ کرزن خود معتقد است ایران از جمله کشورهایی است که منابع اطلاعاتی انگلستان درباره آن بسیار اندک است و همین مساله است که ضرورت سفر وی به ایران را از نگاه خودش دوچندان می‌کند. وی پس از سیاحت بخشی از قفقاز و استانبول و مناطقی از ترکمنستان از راه عشق‌‌آباد وارد خراسان شد و پس از بازدید و سیاست از چند شهر آن ایالت، راهی تهران شد. وی توانست همراه نمایندگان سیاسی انگلیس در ایران در یکی از آیین‌های سلام رسمی «ناصرالدین‌شاه» قاجار در کاخ گلستان حضور یابد. پس از مدت ۶ماه توقفش در ایران، اطلاعات مورد نظرش را گردآوری کرد و پس از بازگشت به کشورش و تکمیل اطلاعات از سایر منابع پیش از خودش، به تدوین نام‌‌آورترین اثرش به نام «ایران و قضیه ایران» در دو جلد پرداخت. این سفر دستاورد مهم دیگری هم برای کرزن و هم برای دستگاه سیاستگذاری خارجی بریتانیا داشت و آن هم این بود که باید تا جایی که امکان‌پذیر است زمینه سلطه انگلستان را در ایران فراهم کرد و از این طریق نفوذ روسیه را در این زمینه از میان برد. برای کرزن ایران یک شاهراه ارتباطی بود که انگلستان باید بر آن مسلط می‌شد.

 اجرایی کردن ایده‌ها

کرزن پله‌پله مراتب ترقی را در دستگاه سیاست خارجی انگلستان طی کرد. تفاوت سفر اول وی به ایران با سفر دومش این بود که اگر وی بار اول صرفا مشاهده‌گر و روایتگر وقایعی بود که در ایران رخ می‌‌داد این بار وی در مقام سیاستگذار به ایران سفر می‌کرد و فرصتی دست داده بود تا اندیشه‌ای در باب شرق به‌صورت عام و ایران به صورت خاص را اجرایی کند. سفر دوم کرزن به ایران با واقعه دیگری نیز همزمان شده بود و آن این بود که روس‌ها نیز درصدد بودند تا گستره نفوذ خود را به ویژه در مناطق جنوبی ایران افزایش دهند. روس‌ها در این برهه به‌دلیل آنکه مظفرالدین‌شاه را غرق در قرض‌های خود کرده بودند فعالیت کنسولگریشان در بوشهر دوچندان شده بود. علاوه بر این زمزمه‌هایی در برهه حضور کرزن شکل گرفته بود که مظفرالدین‌شاه قصد دارد به‌دلیل استقراض های فراوانی که از روس‌ها کرده است احداث راه‌آهن سراسری ایران تا خلیج‌فارس را به روس‌ها واگذار کند. کرزن اما در مقام یکی از سیاستگذاران بلندپایه انگلیسی به ایران برای بار دوم سفر کرده بود تا از «کلید بازرگانی انگلیسی‌ها در هندوستان» محافظت کند.

کرزن البته در این سفر و در راستای عملیاتی کردن منویات دولت انگلستان سد نفوذ روس‌ها را فقط در ایران مسدود نکرد، بلکه کوشید حلقه‌ای در اطراف ایران تشکیل دهد و به همین دلیل براساس اسناد تاریخی بلافاصله به کشورهای عربی اطراف ایران نیز سفر کرد و قراردادهای متعددی مبنی بر همکاری با شیوخ منطقه منعقد کرد و آنان را نیز رسما جیره‌خوار انگلستان کرد. این سیاست پیاده‌سازی‌شده از سوی کرزن بعدها تاثیر خود را در سیاست خارجه انگلستان گذاشت.

 کرزن؛ پرچمدار سلطه مطلق بر ایران

در میان سیاستمداران انگلیسی شاید معدود افرادی را مانند کرزن بتوان یافت که معتقد بودند باید تحت هر شرایطی سلطه مطلق انگلستان بر ایران حفظ شود و حتی گسترش یابد. نمونه این مساله را می‌توان در جریانات پس از جنگ جهانی اول و وقوع انقلاب بلشویکی در روسیه مشاهده کرد. پس از این جریانات کرزن همچنان معتقد بود که نباید از ایران خارج شد؛ زیرا این مساله ممکن است مجددا زمینه سلطه روس‌ها بر ایران را با وجود شکست‌های آنها فراهم کند. البته گروهی از سیاستمداران انگلیسی نیز معتقد بودند حال که روس‌ها از ایران خارج شده‌اند بهترین فرصت است تا هزینه‌های متعدد و بی‌پایان صورت‌گرفته در ایران پایان بیاید و انگلیس نیز از ایران خارج شود.

 کرزن و مساله قرارداد ۱۹۱۹

اوج فعالیت استعماری کرزن در باب ایران را باید در قضیه قرارداد۱۹۱۹ میان وثوق‌الدوله و سرپرسی کاکس جست‌وجو کرد. انتصاب لرد کرزن به وزارت امور خارجه‌ انگلیس در این میان تحولی اساسی بود تا وی تمام ایده‌هایی را که درباره ایران داشت، پیاده‌سازی کند. کرزن که قبل از این به کمیته‌ ایران -شعبه‌های از کمیته وزارت امور خارجه‌ انگلیس- دستور داده بود سیاست جدید انگلیس در ایران را تدوین کند، اکنون فرصت ایده‌‌آلی یافته بود تا سیاست مستعمره‌‌سازی ایران را عملی کند. کرزن در این برهه براساس سیاست مصوب دستگاه سیاست خارجی انگلستان به دنبال این بود که روش و نظام مستشاری را جایگزین قیمومیت مستقیم انگلستان بر ایران کند؛ زیرا عملا در این زمان انگلستان نمی‌توانست به‌صورت مستقیم بر ایران سلطه داشته باشد.

مذاکرات میان انگلستان و وثوق‌الدوله البته به‌صورت محرمانه دنبال شد. در تمام این مذاکرات که کرزن به صورت مستقیم بر آن نظارت داشت، ایجاد نظام مستشاری کامل انگلستان در ایران به‌عنوان یک هدف اصلی از سوی مذاکره‌کنندگان دنبال می‌شد. مذاکره‌کنندگان انگلیسی از فترت میان مجلس سوم و چهارم ایران نهایت استفاده را بردند و مذاکرات را در منطقه‌ای به نام پس‌قلعه که فرسخ‌ها از مرکز شهر تهران دور بود دنبال کردند تا از این طریق رسانه‌ها و مطبوعات بویی از مذاکرات نبرند. قرارداد۱۹۱۹ مدنظر انگلیسی‌ها و لرد کرزن ایران را تبدیل به سایه و بدلی از دولت انگلستان می‌کرد که در تمام امور اقتصادی و مالی کاملا تحت سلطه انگلستان بودند.

 محمداسماعیل شیخانی