ببریخان؛ گربه محبوب ناصرالدینشاه
اسم این گربه «کفتر خان» بود. این گربه هم کارهای بسیاری برای مردم انجام میداد، مثلا هرگاه یکی از بستگان شاه، غلام بچهها و کارکنان حرم خانه و غیره خواسته یا شکایتی داشتند، آن را در عریضهای نوشته و به گردن کفترخان آویزان میکردند، برای «ببری خان» نیز همین طور بود، عصر که شاه از کارها فراغت مییافت به حرم خانه میرفت، اول ببریخان و کفترخان را صدا میکرد. به صدای شاه هر جا بودند حاضر میشدند و دیگر از پهلوی شاه جای دیگر نمیرفتند. گربهها همین که به شاه میرسیدند فورا روی شانه اش میپریدند و خود را لوس میکردند و خود را به بدنش میمالیدند تا هنگام خواب شاه همراهش بودند. هر وقت شاه عریضهای به گردن ببریخان میدید، باز میکرد و میخواند و حاجت شاکی را برآورده میساخت. اگر احسان و خلعت و انعامی میخواستند، فورا به آنها میداد. اغلب هم اهل اندرون یا بیرونی گربه را میدزدیدند، چند روزی او را قایم میکردند، بعد مبلغی انعام و خلعت میگرفتند و گربه را رها میکردند، یواش یواش گربه هم اسباب حسد و بخل درباریها شده بود. با این گربه هم بهخاطر امین اقدس عداوت داشتند، آخرالامر گربه را دزدیدند و نابودش کردند. مدتها تفحص کردند؛ ولی اثری از او پیدا نشد.