خیابانی در سنگر قانونگذاری
دولت ایران، مستر شوستر، خزانهدار و مستر لکوفر را از کارها برکنار کند. دولت ایران، متعهد شود که از این پس بدون اطلاع و رضایت روسیه و انگلیس، مستشار از کشورهای خارج استخدام نکند!
مخارجی را که دولت روس برای لشکرکشی به خاک ایران (رشت و انزلی) تحمل کرده، باید توسط ایران پرداخت شود!
این اولتیماتوم ننگین - که در واقع درخواست باج سبیل از ایران مظلوم بود - روز چهارشنبه ۷ آذرماه ۱۲۹۰ (۷ ذیالحجه ۱۳۲۹) به دولت ایران رسید. فردای آن روز در شهرهای تهران و تبریز و رشت، امواج خروشان مردمی به حرکت درآمد. بازارها تعطیل شد، دوایر دولتی و تجارتخانهها به حالت نیمهتعطیل درآمد و همه اعتراض میکردند. حتی زنان ایرانی نیز در کنار مردان، اعتراض خویش را بر اولتیماتوم مزبور اعلام کردند. این حرکت دستهجمعی و مردمی نخستین نمایش عمومی ایرانیان بود که زنان نیز در آن شرکت کرده بودند. دیار آذربایجان در تکوین اندیشههای روشنفکری و انقلابی پیش از مشروطه و همچنین درمسیر قیام علیه استبداد قاجاری تا پیروزی انقلاب مشروطه نقشی تاریخی داشته است؛ زیرا انقلاب مشروطه با دوراندیشی رهبران و هوشیاری و از جان گذشتگی مردمان خطه آذربایجان و تبریز نه تنها به سر منزل مقصود رسید، بلکه حکومت قاجار را از تخت سلطنت پایین کشید. در جنبش مشروطیت به واقع تبریز منجی انقلابی شد که در آستانه شکست قرار گرفته بود.
اعتبار مبارزات مردم تبریز زمانی ارزش فزونتری به خود میگیرد که به اوضاع و احوال دوران آستانه نهضت مشروطه و نظام سلطنتی که برپایه استبداد فردی استوار بود، توجه شود. در آن دوران همه قدرت دولتی اعم از قانونگذاری و اجرایی در دست شخص شاه متمرکز بود و وی صاحب اختیار بیچون و چرای مردم بود و توان سیاسی و اقتصادی فراوانی داشت. در تحلیل موقعیت و نقش تبریز در پیدایش نهضت مشروطیت باید به کانون نوگرایی این شهر کهن بهدلیل نزدیکی به اروپا، دولت عثمانی و روسیه توجه عمیقی شود. پذیرش تحولات جدید فرهنگی, صنعتی, اجتماعی و سیاسی مردم تبریز با دنیای جدید به آنها این امکان را فراهم ساخت تا در نهضت مشروطه نیز پیش قدم و البته ثابت قدم شوند. نزدیکی به روسیه و تبعات انقلاب۱۹۰۵ آن کشور، افکار انقلابی در تبریز را بیش از دیگر نقاط ایران حتی تهران رونق و رواج داده بود؛ بهطوریکه روزنامهنگاران این شهر چون حسینخان عدالت مدیر روزنامه «عدالت» و «الحدید» و محمدعلیخان تربیت مدیر مجله «گنجینه فنون» در انجمنهای سری نقش عمده داشتند. به گواه منابع موجود تبریز بزرگترین مرکز انتشار روزنامههای ملی در دوره مشروطیت بود. در آن سالها که ظلم و جور و ازهمگسیختگی جامعه ایرانی را فرا گرفته بود، مردم تبریز براساس رسالت ملی و مذهبی خود ضد استبداد مبارزهای را آغاز کرد که در آن مفاهیم ملی و حتی فراملی چون آزادیخواهی، عدالتطلبی، ستمسوزی، دیکتاتورستیزی حرف اول و آخر مبارزان بود. علما و مبارزان تبریز و علمای نجف به شاه تلگرام زدند و سرانجام اقدامات آنان موثر افتاد و شاه که از هر طرف خطر را احساس میکرد در پاسخ، اطمینان به معاودت علمای بستنشین داد و طولی نکشید که روز ۱۴ مرداد ۱۲۸۵شمسی فرمان مشروطه را صادر کرد. به این ترتیب پس از یک سال و نیم تلاش، مبارزه و تحمل سختیهای فراوان، جنبش و نهضت ملی مشروطهخواهی ایران به ثمر رسید و ایران مشروطه شد. بدون تردید آنچه در تاریخ معاصر ایران به عنوان قوای سهگانه، خانه ملت، حق مشارکت، آزادی بیان و عقیده، مطرح شده و میشود دستاورد بزرگ نهضت مشروطیت است که با رشادتها و دلاوریهای مردم تبریز و آذربایجان بهدست آمد. پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه قاجار و پخش خبر آن، در شهرهای دیگر ایران قیامهایی در سراسر کشور از جمله آذربایجان شکل گرفت. مردم تبریز با شنیدن تحولات تهران به هواداری از مشروطه و مخالفت با استبداد محمدعلی شاه برخاستند و انجمن تبریز عملا جایگزین مجلس شورای ملی شد. شاه قاجار نیروهای دولتی را برای سرکوب قیام مردم تبریز فرستاد. علی مسیو، ستارخان، باقرخان و حیدرخان عمواوغلی در تبریز اقدام به بسیج مردم و سازماندهی نیروی مجاهدان مشروطه برای مقابله با نیروهای دولتی کردند. در مدت یازده ماه یعنی از ۲۰ جمادیالاول ۱۳۲۶ق تا هشتم ربیعالثانی ۱۳۲۷ق مردم تبریز به فرماندهی ستارخان در مقابل بیش از ۳۰هزار نیروی مهاجم به فرماندهی عینالدوله و صمد شجاعالدوله و شجاع نظام مرندی مقاومت کردند. گروهی از ایرانیان مقیم قفقاز نیز به مردم تبریز پیوستند و به مجاهدان قفقاز معروف شدند. علی مسیو از یاران حیدرخان عمواوغلی و یارانش هم دسته مجاهدان تبریز را تشکیل دادند. محمدعلیشاه بعد از ناتوانی در سرکوب قیام مردم تبریز، از تزار روسیه «نیکلای دوم» درخواست کمک کرد و تبریز به محاصره نیروهای روس و نیروهای دولتی درآمد. سردار یارمحمدخان کرمانشاهی که از فعالان مشروطه بود به یاری ستارخان و باقرخان شتافت. در آذربایجان، در پی بسته شدن راه تبریز - جلفا، و محاصره کامل تبریز از طرف قوای شاه، گرسنگی و قحطی هولناکی بر مردم روی آورد و کار بر آزادیخواهان سخت شد. در اوایل ربیعالثانی سال ۱۳۲۷ ه.ق. (اردیبهشت ۱۲۸۸ ه.خ) دولتین روس و انگیس موافقت کردند که قشون روس به بهانه شکستن خط محاصره و حمایت از اتباع بیگانه و رساندن خواربار به آنان وارد تبریز شود. با ورود سپاهیان روس محاصره تبریز شکست و نیروهای شاه از شهر دور شدند. اما خاتمه کار، پیروزی قیام مردم تبریز بود؛ چراکه الگوی قیام آزادیخواهان نقاط دیگر ایران شد.
دانشنامه اسلامی