گفتهها
جنبش مشروطهخواهی در چنین شرایط پرمخاطرهای به پیروزی رسید؛ اما چنانکه پیشتر گفتم آن «جنبش» و نمایندگان بزرگ آن، آن را «انقلابی» ضداستعماری - و- استکباری نمیفهمیدند. آنچه تاکنون در بیشتر نوشتههای درباره مشروطیت مغفول مانده همین نکته مهم و معنای آن برای فهم مشروطیت است. با دقت در صورت مذاکرات مجلس اول میتوان به نکتههای مهمی در این باره التفات پیدا کرد. از این حیث، من کوشش کردهام آن مجموعه را بهعنوان نصی بخوانم و کوشش کنم طرحی از سنتی که آن نص ایجاد کرد، عرضه کنم. نخستین نکتهای که میتوان در آن به عیان دید این است که اگرچه در فاصله مشروطیت اول و دوم «انقلاب سفید به انقلاب سرخ تبدیل شد»، اما جنبه استعمار - و- استکبارستیزی آن هم چون امری فرعی از اصل قانون خواهی بازماند. این نکته نخست به فهم ما از «سیاسی» یا «حقوقی» بودن مشروطیت بر میگردد.
- از کتاب در دست انتشار
«ملت، دولت و حکومت قانون: جستار در بیان نص و سنت» سیدجواد طباطبایی