رونق تجاری سبزوار در دوره قاجار
کلنل ییت که در سال ۱۸۹۸م بازار سبزوار را دیده است درباره آن مینویسد: «سبزوار دارای بازاری است تقریبا به طول نیممایل در وسط شهر که از این دروازه تا دروازه دیگر کشیده شده است دکانهای موجود در این بازار آجری و سقف آنها گنبدی شکل بود. میگفتند این بازار کلا دارای ۷۵۰ مغازه است.» سیاح محلاتی و عینالسلطنه نیز بازار سبزوار را آباد و طولانی با دکانهایی بسیار وصف میکنند.
اظهارات مجدالاسلام کرمانی شکل طولی بازار سبزوار را تایید میکند: «در بازار از چاپارخانه که سوار شویم بایستی طول بازار سبزوار را طی کنیم تا از دروازه بیرون برویم.» علاوه بر دادوستد محصولات کشاورزی و دامی، صنایع دستی مورد نیاز مردم شهر و نواحی وابسته ساخته میشد. هر بخش از بازار به صنف مخصوصی از قبیل نمدمالان و نجاران و خراطان و آهنگران و سراجان (زین سازها) اختصاص داشت.
سبزوار در اواخر دوره قاجاریه به تدریج به شهری تجاری تبدیل میشد. این شهر افزون بر اینکه از نظر تجارت خارجی مستقل و بدون واسطه عمل میکرد، مازاد تولید شهرهای دیگر را جذب و به خارج صادر میکرد. پنبه یکی از کالاهای اساسی ایران برای صادرات در اواخر عهد قاجار بود. از این رو یکی ازکالاهایی که کشت آن در دشت سبزوار رواج یافته و در نقاط مختلف بهطور گسترده کشت میشد، پنبه بود. کرزن مینویسد « اخیرا کار تجارت در آنجا رونق فراوان یافته؛ زیرا مرکز عمده کشت پنبه شده بود.» تجارت پنبه در سبزوار به اندازهای بود که در سیاحتنامه خیالی ابراهیم بیک هم به آن اشاره است. سیاح محلاتی سبزوار را محل تجارت و عبور و مرور «قوافل به سمت ترکستان و عشقآباد و راهآهن ترکستان روسیه» میداند. تجارت خارجی سبزوار منحصر به پنبه نبود، بلکه صادرات «پشم، ابریشم، میوههای خشک که از فرآوردههای باغی ناحیه سبزوار و نواحی پیرامون به دست میآمد و واردات اجناسی همچون قند و چیت از اقلام تجاری خارجی به شمار میرفتند. در سال ۱۸۹۸م، سال دوم سلطنت مظفرالدین شاه، نزدیک به سی ارمنی تبعه روس که هر یک نماینده شرکتی در روسیه بودند در سبزوار مشغول فعالیت بودند. میزان مبادله تجاری سبزوار از این طریق پانصدهزار تومان، معادل صد هزار پوند، در سال بود درآمدی که دولت از این ناحیه بهطور سالانه انتظار داشت، عبارت بود از ۳۳۰۰۰تومان نقدی و ۴۰۰۰خروار غله.نواحی پیرامون و شهرهای همسایه، سبزوار را محل مناسبی برای فروش پنبه و اقلام تجاری دیگر میدانستند. بهعنوان مثال در سال ۱۸۷۷م یکی از بزرگان نیشابور برای وصول وجه پنبه خود به سبزوار آمده بود.
محصول پنبه جاجرم از طریق سبزوار به روسیه صادر میشد. ارامنه روس که در شاهرود بودند بخشی از خوراک کارخانههای پنبهپاککنی خود را از سبزوار وارد میکردند. آنها پس از جداسازی غوزه از پنبه، پنبهها را با شتر و قاطر از راه چلچیلیان از کنار رودخانه نکا به بندرگز میرساندند و از آنجا با کشتی به حاجی طرخان میبردند. بخشی از تجارت قاین از طریق سبزوار انجام میشد. شکر از اقلامی بود که فقط از روسیه و از طریق سبزوار به این ناحیه آورده میشد. حجم قابل توجهی پشم گوسفند و موی بز از ایران صادر میشد. خراسان از مراکز عمده این دو کالا بهشمار میرفت. از گلههای ناحیه خراسان، بهویژه ناحیه تربت حیدری و گلههای طوایف صحرانشین مرزی ایران و افغانستان، بهترین پشم بهدست میآمد. سبزوار مرکز این تجارت بود. دالمانی از کاروانسرایی در سبزوار یاد میکند که به تجارت پشم اختصاص داشت و تجار آنجا را انبار پشم خود قرار داده بودند.
ارامنه مقیم سبزوار سالانه ۱۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰عدل پشم صادر میکردند. مقدار زیادی از این پشم از راه روسیه به انگلستان میرسید. پشمهایی که به سبزوار آورده میشد با شتر برای صادرات به عشقآباد فرستاده میشد. کلنل ییت در سال ۱۸۹۸م تعداد زیادی از این شترها را که با بار پشم از سبزوار به سمت عشقآباد در حرکت بودهاند، دیده است. هرچند گفته میشد تمام تجارت بیرجند از طریق بندرعباس انجام میشود، اما کلنل ییت این نقل قول را صددرصد صحیح نمیداند؛ زیرا پشم آنجا به سبزوار میرفت و از آنجا به خارج صادر میشد. افزون بر این شکر روسیه از راه سبزوار از سیستان با قیمتی ارزانتر نسبت به شکر فرانسه که از راه بندرعباس میآمد به بیرجند آورده میشد. از سیستان سالانه ۷۰۰۰ بار شتر چرم، پشم و پوست بز برای صدور به روسیه به سبزوار فرستاده میشد. لباسهای پشمی برای فروش در بازار سبزوار و مصرف داخلی بافته میشد.
از اقلام دیگری که تجارت آن در سبزوار شهرت جهانی داشت، ابریشم و تخم نوغان بود. محققی فرانسوی در سال ۱۹۰۹م پس از بررسیهای خود معروفترین نوغان ایران را نوغان موسوم به نژاد سبزواری میداند که پیلههای آن به بزرگی یک تخممرغ کوچک میرسد.
در آن زمان نوغان گیلان که پیشتر مشهور بود ضعیف و ضایع شده بود تجارتخانه تومانیانس سبزوار در تجارت تخم نوغان هم دست داشت. وقتی در سال ۱۸۷۳م معلوم شد تخم نوغان سبزوار بهتر از نمونه ژاپنی آن است، برخی تجار نوغان ضعیف گیلان را میخریدند و به تجار سبزوار میفروختند و آنها هم دوباره به عنوان نوغان سبزوار در گیلان به فروش میرساندند.
از دلایل اهمیت تجاری سبزوار در اواخر دوره قاجار، تاسیس موسسات پولی و بانکی در این شهر بود که از لوازم کار تجارت به شمار میروند. این موسسات که منشأ خارجی داشتند و با پشتوانه روسها ایجاد شده بودند نشاندهنده ارادهای بیرونی برای رونق تجارت در سبزوار بودند.
از مقالهای به قلم یعقوب تابش و فاطمه احمدوند