نقادی تاریخنویسی رسمی دانشگاهی
البته علاقه ایرانیان به خاطره باستانی خود را نباید با حافظه تاریخی اشتباه کرد؛ زیرا آنان پیوسته خاطرهای از تاریخ باستانی خود داشته و به نمودهای فرهنگی سدههای پیش بالیدهاند، اما حافظه تاریخی، خاطرهای ناروشن و پریشان از گذشته نیست، بلکه شالوده آگاهی تاریخی است و میتواند به آگاهی ملی تبدیل شود.
پیش از آنکه تاریخنویسی با اسلوب جدید اروپایی در ایران رواج پیدا کند، تاریخ جزئی از ادبیات تنکمایه سدههای متاخر به شمار میآمد و در بهترین حالت از محدوده شرح وقایع و گزارش حوادث فراتر نمیرفت.
وابستگی تاریخ به این ادبیات موجب شد تا حافظه تاریخی، به گونهای که نطفه آن در عصر زرین فرهنگ ایران بسته شده بود، در چاه ویل خاطرهای از گذشتهای موهوم سقوط کند و همین سقوط در خاطره گذشته، هبوط از آگاهی خیالاندیشانه را به دنبال آورد.
به نظر نمیرسد هنوز با گذشت یکسده از نخستین آشناییها با اسلوب تاریخنویسی اروپایی دگرگونی مهمی در دانش تاریخ در ایران صورت گرفته باشد. تاریخنویسان ما هنوز در بهترین حالت اهل ادباند و مهمترین بخش پژوهشهای آنان نیز تصحیح متن ادبی تاریخی است. با چاپ و انتشار مهمترین متنهای تاریخ سدههای پیش، بهطور فزایندهای شاهد انتشار نوشتههای متوسطی هستیم که حاصلی جز اتلاف منابع ندارد.
باری، نخستین گام در رویکرد جدی به تاریخنویسی در ایران، نقادی تاریخنویسی رسمی دانشگاهی است که تاکنون هیچ پژوهشی که اهمیتی داشته باشد، از آن صادر نشده است.
از کتاب «نظریه حکومت قانون در ایران»، جواد طباطبایی، صص ۵۳۱-۵۳۰.