خاطرات عمار لوئی از دوران مشروطه
وی با اینکه تحصیلکرده نجف البته در مدتی کوتاه بود، در جریان مقاومت تبریز که مورد حمایت سخت آخوندخراسانی و شیخعبدالله مازندرانی بود به این شهر رفت و پس از پیروزی توانست در دوره دوم و سوم مجلس، از سوی مردم قزوین و یزد به مجلس راه یابد. سرنوشت این روحانی در گیرودار این تحولات و بعدها همراه شدنش با مهاجران به کرمانشاه و از آنجا به استانبول چیزی شبیه اسدالله ممقانی بود که لباس روحانیت را کنار گذاشت و بعدها تا پایان عمر در سال ۱۳۱۱ در مشاغل مختلف سیاسی فعالیت کرد. چنین افرادی مانند شیخ ابراهیم زنجانی در این دوره اندک نیستند و حتی برخی هم که روحانی ماندند، مانند اسدالله خرقانی اما افکار تجددخواهانه در آنها پابرجا ماند. نکته دیگر درباره این کتاب این است که منبعی تازه برای مشروطه از کسی است که خود درگیر تحولات آن در تبریز و قزوین و تهران بوده است. اینکه یادداشتهای یک نفر پس از گذشت بیش از یکصد سال از آن رویداد به دست آید، خود تحفهای است که باید نشر آن را سودمند دانست. به هر روی، اثر حاضر منبعی دست اول و با ارزش است که میتواند در تکمیل اطلاعات و تدقیق در تحلیلهای ما نسبت به رویدادهای مشروطه موثر باشد. نکته سوم آنکه این مجموعه علاوه بر اهمیت آن در شناخت حوزه علمیه نجف و و شماری از طلاب فعال سیاسی و دیدگاههای موجود، آگاهی ما را درباره هویت ایرانیان عراق و نقش آنان در مشروطه فزونی میبخشد. بخش سفرنامه احمدی این کتاب که بخش نخست کتاب را تشکیل میدهد عملا نوعی سفرنامه اما گزارش مسائل جاری در این شهرهاست. نویسنده که در آن سالها طلبه و یک فعال سیاسی بوده، به گزارش آنچه دیده پرداخته است. این سفرنامه علاوه بر شناخت وضعیت نجف و تلاشهایی که در سال ۱۳۲۶ برای حمایت از جنبش تبریز در جریان بود، میتواند ما را با نوع دیدگاههای یک محصل علوم دینی که در عصر فراگیر شدن تجدد میزیسته آشنا کند. مقایسه ملت ما با ملل اروپایی، توجه به آداب و رسوم نوین، عقبماندگی فرهنگی و بسیاری از مسائل دیگر، کاملا ذهن وی را به خود مشغول داشته و همان تاثیری را که روی شیخ ابراهیم زنجانی و سیداسدالله خرقانی داشته، برجای گذاشته است.