شهرداری چگونه تاسیس شد
مسیر شکلگیری پارلمان شهری در ایران
این نوشته مجدالاسلام نهتنها نشان از بیحاصل بودن کارهای عمرانی در شهر بود که نشان میداد یکی از مهمترین موانع رشد شهری در شهری مثل تهران مردمی بودند که از امور شهری آگاهی نداشتند و برای منافع خود در اعتراضهای گسترده زمینه انحلال احتسابیه را فراهم آوردند. بعد از این اعتراضات مهندسباشی عزل شد و احتسابیه دوباره به خانواده «حاجبالدوله» رسید. این بار «تقیخان» برادرزاده اعتمادالسلطنه با لقب احتسابالملک در خدمت احتساب دارالخلافه درآمد و اداره احتسابیه دوباره راهاندازی شد و ادارات جدیدی از جمله تنظیفیه و احتساب به آن اضافه شد. براساس مدارک تاریخی شعبه تنظیفیه چندین سپور و فراش برای آبپاشی خیابانها و ۱۰۰ راس الاغ برای حمل زبالهها به خارج شهر در اختیار داشت. بخش دیگر اداره تنظیفیه به روشنایی اختصاص داشت. یکی از اقدامات مهم در این اداره نصب چرا غ نفتی در خیابانهای باب همایون، الماسیه، لالهزار و علاءالدوله بود که ریاست این اداره را «نایبقلی» برعهده داشت.
رسالهای برای شهر
از ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۴ قمری (۱۲۷۰ تا ۱۲۷۵ خورشیدی) یعنی زمان ترور ناصرالدین شاه و به سلطنت رسیدن مظفرالدین شاه درباره احتسابیه مطلبی در منابع تاریخی وجود ندارد. به نظر میرسد این اداره یکی از زیرمجموعههای وزارت نظمیه شد.
به گفته عبدالله مستوفی تاریخنگار مشهور در سال ۱۳۱۵ قمری (۱۲۷۶ خورشیدی) «فرمانفرما» بهعنوان حاکم تهران، «نظامالدوله امیرتومان» را از وزارت نظمیه، پلیس و احتساب عزل و «عباسقلیخان سهمالملک امیرتومان» را جایگزین او کرد. اداره احتسابیه هم به «کریم آقا منظمالسلطنه» سپرده شد که به «مختارالسلطنه» معروف بود. بنا بر نوشته کتاب «مدیریت شهری نوین در ایران»، مختارالسلطنه به مرمت خیابانها و هموارکردن راههای عبور و مرور پرداخت و در هر چند قدم چاهی حفر کرد که آب باران درون آن رفته تا عبور و مرور تسهیل شود. او همچنین برخی خیابانها همچون خیابانهای مریضخانه و دروازه شمیران را سنگفرش کرد. مختارالسلطنه برای نظافت شهر سگهای ولگرد تهران را که باعث مزاحمت و نشر کثیفی میشد از طریق سم نابود کرد.
البته مختارالسلطنه هم با «آصفالدوله» حاکم بعدی تهران اختلاف پیدا کرد و به همین دلیل عزل و «عبدالحسنخان سالارالملک» جایگزین او شد و بعد از او «عباسخان مهندسباشی» بار دیگر به این سمت رسید.
مهندس باشی جزوه «ایجاد بلدیه و کثافات شهر» را تالیف کرد. هدف این رساله اطلاعرسانی و به یک نوعی روشنگری درباره پیشرفتها و فعالیتهای عام المنفعه کشورهایی همچون فرانسه و انگلیس بود و مباحث اصلی این رساله درباره شیوههای از بین بردن فضولات شهری در کشورهای مختلف بحث میکرد.
بعد از استعفای مهندسباشی بار دیگر مظفرالدین شاه این وظیفه را به مختارالسلطنه سپرد. مختارالسلطنه در این دوره کارهای مهمی انجام داد که منابع تاریخی نوشتهاند: «اجماع تنی چند از روسای اصناف در منزل وی که طرف مشاوره و گفتوگو در باب انتظام نرخ و تنزیل اسعار و توفیر ارزاق و اجناس قرار گرفتند.» تعیین سنگ مخصوص با مهر دولتی معین برای دکانداران و تنظیف آبپاشی همه روز خیابانها را هم از کارهای این دوره دانستهاند.
تهران بلدیه میخواهد
یکی از مهمترین اثرات کوتاهمدت مشروطه سپردن امور محلی به مردم بود. نمایندگان ملت در دارالشورای ملی به این نتیجه رسیده بودند که نفوذ و قدرت مردم در امور شهر گسترش یابد. تجربه مشروطه نشان داد انجمنهای شهری توانستند اعتراضها را هدایت و کانالیزه کنند و حتی وارد جریانات سیاسی شوند. قانون انجمنهای بلدی و تشکیل بلدیه نفوذ مردم را بالا میبرد و باعث میشد اداره شهر به جای افراد وابسته به حکومت به نمایندگان مردم سپرده شود.
تاثیر شکایتهای مردمی
سیدضیاءالدین طباطبایی که در آن دوران روزنامه نگاری جوان بود، درباره امور بلدی مقالههای زیادی نوشت و در نهایت به اینجا رسید که در بلاد متمدن در حکومت مشروطه دولت در امور اداره بلدیه دخل و تصرف نمیکند. همزمان با این نوشتهها آنچه بهارستاننشینها را به فکر راهانداختن یک بلدیه مستقل انداخت، رسیدن شکایتهای زیادی از سوی مردم درباره مشکلات شهری و معیشتشان بود.
نمایندگان مجلس اول که بیشتر نمایندگان اصناف مختلف بودند، کارهای زیادی از جمله نوشتن نظامنامه داخلی مجلس و تدوین قانون مطبوعات و قوانین مدنی داشتند؛ اما بیشتر در مجلس با مردمی روبهرو بودند که عریضه به دست از آنها توقع همراهی داشتند؛ عریضههایی که مردم برای گرانی و کمبود ارزاق و احتکار کالاهای اساسی میدادند وقت زیادی از نمایندگان میگرفت.
مردم گله داشتند که گاریچیها برای خودشان تعرفه میدهند و قصابان با آنکه نماینده در مجلس دارند، قیمت گوشت را به صلاح خود بالا میبرند. بخش زیادی از نطقهای نمایندگان در مجلس اول درباره این بود که مثلا مردم از قیمت بالای گوشت تازه ذبح گله دارند یا زنان سنگلج میگویند نانواییهای این منطقه مدام قیمت نان را بالا میبرند. نمایندگان به جای پرداختن به کارهای مهم سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن هم در سطح ملی مجبور بودند به دلیل نبود نهاد بلدیه هر روز درگیر پاسخگویی به گرانی و کمبود ارزاق مردم تهران باشند. این اتفاق مجلس شورای ملی را تا حد بلدیه یا همان شهرداری پایین میآورد و صدای علما را هم درآورده بود.