اقتصاد بدون نفت دولت مصدق
بعد از کودتای ۲۸ مرداد، قرار شد کنسرسیوم نفتی ترتیبی بدهند تا عایدی ایران از منابع نفتی کمتر از عایدیای نباشد که «شرکت نفت انگلیس و ایران» قبل از ملی کردن صنعت نفت به ایران میداد و به هر جهت از آن یک مقدار بیشتر داده شود. اما در عین حال آن برنامهای هم که دولت دکتر مصدق گذاشته بوده و تصویب شده بود زیر پا گذاشته بشود. به این ترتیب طرح، شاید برگشت به آن چیزی که قبل از ملی شدن صنعت نفت ایران پیشنهاد شده بود و عایدیای در حدود درآمد عربستان و کشورهای دیگر از نفت میگرفتند همان اندازه باشد. با این حال همین اندازه عایدی برای ما فوایدی داشته است. آنچه با تشکیل کنسرسیوم نفت نصیب ایران شد، آن چیزی که مصدق و دیگران در نظر داشتند، نبود و اصلا چیزی را که کمیسیون نفت و مجلس تصویب کرده بود تغییر دادند ولی با همین اضافه عایدی ما خیلی کارها کردیم. یعنی به نفع ملت ایران خیلی کارها شد از جمله اینکه یک مقدار وارد شدیم به اینکه بتوانیم نفت را در جاهای دیگر اکتشاف و استخراج کنیم، پالایشگاههایی بسازیم و با پالایش نفت، محتاج به واردات بنزین و فرآوردههای نفتی نباشیم.
طرحی که مجلس شورای ملی ایران تصویب کرد این بود که اساسا هیچ خارجی در صنعت نفت ایران نباشد و اکتشاف، بهرهبرداری، فروش و هرگونه استفاده از منابع نفت در دست خود ملت ایران باشد و هیچ کشور دیگری وارد این کار نشود. دکتر مصدق به کشورهای خارجی نیز نامه نوشت و گفت بیایید از ما نفت بخرید. برای مثال به ژاپن و ایتالیا نوشت و دو کشتی حامل نفت هم بارگیری شد. مهندسان ما در آن دو سال یعنی از زمانی که شرکت نفت انگلیس و ایران، خلعید شد و تاسیسات نفتی در اختیار ایران قرار گرفت تا زمان وقوع کودتا، شاهکار کردند. قبل از ملی کردن صنعت نفت، دولت ایران دستش مثل گدا پیش «شرکت نفت انگلیس و ایران» دراز بود و دولت ما پولی برای بودجه داخلی خودمان نداشت. دولت رزمآرا که خودش وابسته بود به او هم پول نمیدادند. دولتهای قبل از او هم معطل مانده بودند. شرکت نفت باید طبق قرارداد نفت، پولی به دولت ایران میداد ولی آن شرکت هر چه خودش میخواست پول میداد.
بعضی سالها «شرکت نفت انگلیس و ایران» اصلا به دولت ایران پول نمیداد و دولت ایران دستش معطل بود و نمیدانست چه کار کند. دولت، حقوق کارمندان را نداشت پرداخت کند. الان نمایندگان مجلس شورای اسلامی میگویند برای بررسی لایحه بودجه ضیق وقت داریم و باید بودجه دو دوازدهم تصویب کنیم. در آن دوره هم مجلس شورای ملی بهصورت ماه به ماه بودجه را تصویب میکرد. یعنی آن موقع هم این گرفتاری را داشتیم. حقوق کارمندان دولت که مثلا معلم یا استاد دانشگاه بودند معطل میماند تا اینکه بودجه یک ماهه از تصویب مجلس بگذرد و حقوق کارمندان دولت را بدهند. این وضعیت بهوجود آمده بود. بعدا که پول به دست ما آمد در جاهای دیگر سرمایهگذاری کردیم و نتیجه خوب گرفتیم. خیلی جاها نیز به آن صورت که مناسب بود استفاده نشد.