فروش ایران به دست امینالسلطان
به همین منظور، سه نفر بلژیکی را بهعنوان اینکه از یک کشور بیطرف هستند استخدام کرد. این سه نفر بعد از برکناری امینالدوله به ایران رسیدند و روسها آنها را نیز «مثل امینالسلطان نوکر مخصوص خودشان کردند.» با رسیدن بلژیکیها به ایران در سال ۱۸۹۹ م اصول اجاره در دو ولایت کرمانشاه و آذربایجان منسوخ شد؛ اداره آنها به بلژیکیها سپرده شد و مستقیما زیر نظر دولت قرار گرفت. چون نتیجه کار، مساعد و خوب بود، سال بعد اصول اجاره گمرک در تمام ایران منسوخ و اداره گمرکات به نوزبلژیکی واگذار شد. عایدات گمرکی در همان سال ۶۰ درصد افزایش یافت. نوز هم که ابتدا رئیس گمرکات تهران بود، چند ماه بعد به ریاست کل گمرکات ایران منصوب شد و پس از مدتی هم وزیر کل گمرکات ایران شد.
با تلاش نوز مقدمات قرارداد گمرکی جدیدی بین ایران و روسیه فراهم شد تا اینکه روسها یکی از شرایط پرداخت قرضه دوم به ایران را در سال ۱۹۰۱ م عقد پیمان جدید بازرگانی عنوان کردند. قرارداد گمرکی ایران و روس در سال ۱۹۰۱ م در تهران امضا شد و سال بعد، یعنی زمانی که مظفرالدین شاه در روسیه بود، تصدیق و در سال ۱۹۰۳ م به اجرا گذاشته شد.عبدالله مستوفی در مورد عملکرد نوز در گمرکات و همچنین نقش او در قرارداد گمرکی بین ایران و روس و انگلیس مینویسد:«آمار گمرکی به او فهماند که میتواند در این کار خود دل بایع و مشتری، هر دو را بهدست آورد؛ یعنی هم بر درآمد عمومی گمرک ایران بیفزاید و هم تجارت دولتین روس و انگلیس را در این کشور پیشرفت و آنها را حامی خود قرار دهد و میخ استقلال آینده خود را قرص کند. پس از قدری مذاکره با دولت ایران و سفارتین و تهیه زمینه مناسب برای این قصد، از طرف دولت ایران مامور بستن قرارداد گمرکی با دولتین شد و تعرفه جدید، جانشین فصل گمرکی عهدنامه ترکمانچای گشت.»
در ارتباط با نقش عوامل داخلی در انعقاد این قرارداد میتوان به امینالسلطان، صدراعظم مظفرالدین شاه اشاره کرد. امینالسلطان که بیشترین امتیازات توسط او به بیگانگان واگذار شد، فردی منفعتطلب و خودخواه بود که برای حفظ مقام و موقعیت خود و غلبه بر رقبای سیاسیاش میکوشید تا به هر نحو ممکن موجبات رضایت دربار قاجار و دولتین روس و انگلیس را فراهم سازد. در یکی از منابع درباره او آمده است:این مرد، یگانه آرزو و خواستهاش این بود که به سر کار باشد و به مردم سروری فروشد و دستش به گرفتن و دادن باز باشد، و همه هوش و زیرکی خود را در این راه به کار میبرد و برای نگهداری خود در سر کار، گردن به خواهشهای بیگانگان میگذاشت.حاجسیاح در خاطرات خود درباره امینالسلطان مینویسد زمانی یکی از علما به او گفت: «میرزا علیاصغرخان! ایرانیان را خیلی ارزان فروختی، من حساب کردهام هر فرد ایرانی به دولت خارجه به پانزده قران فروخته شده!»
امینالسلطان در جوابش گفته بود: «خیلی گران فروختهام؛ ایرانیان نفری دو قران بیشتر نمیارزند!»در واقع، امینالسلطان بود که با اخذ وامهای کلان و مکرر از روسها زمینه انعقاد قرارداد گمرکی ایران و روسیه را مهیا کرد. روسها یکی از شرایط پرداخت قرضه دوم خود به ایران را در سال ۱۹۰۱م عقد پیمان جدید بازرگانی عنوان نمودند. کسروی میگوید مذاکرات قرارداد گمرکی ایران و روس از زمان امینالدوله آغاز شده بود و یکی از علل برافتادن امینالدوله از صدارت نیز مخالفت با این قرارداد بوده است. وی در ادامه میافزاید:همسایه شمالی از سستنهادی شاه، و از ناپاکی امینالسلطان و ناآگاهی توده، فرصت یافته، خواست خود را با دست بلژیکیان و دیگران پیش میبرده.به این ترتیب میتوان گفت که امینالسلطان در آخرین ماههای صدارتش در دوره مظفرالدین شاه ضربه جبرانناپذیر دیگری بر پیکره اقتصادی و سیاسی جامعه ایران وارد آورد.قرارداد گمرکی ایران و روس با تلاشهای آرگیرو پولو وزیر مختار روس در تهران و زمینهسازیهای نوز بلژیکی وزیر گمرکات ایران، در زمان صدارت امینالسلطان در سال ۱۹۰۱ م بین دو کشور منعقد شد.
ارسال نظر