کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ از نگاه مورخان
او همچنین در کتاب «دولت و جامعه در ایران: انقراض قاجار و استقرار پهلوی» این فرضیه را با قاطعیت مطرح کرده است. داریوش رحمانیان، پژوهشگر تاریخ و استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران در مقالهای با عنوان «کودتای سوم اسفند» مینویسد: «انگلیسیها برای ساقط کردن کابینه مشیرالدوله، در اولین قدم مساعده ۳۵۰ هزار تومانی را که برای پرداخت حقوق قزاقها از مدتها پیش میپرداختند، قطع کردند و سپس شروع به زمینهسازی برای اخراج افسران روسی کردند و مشیرالدوله که از مدتها پیش تحت فشار انگلیسیها قرار گرفته بود استعفا داد و سپهدار اعظم رشتی بهجای او مامور تشکیل کابینه شد. اولین اقدام رسمی سپهدار نیز اخراج افسران روسی و فرمانده روسی قزاقها یعنی استاروسلسکی بود که به بهانه اتهام اختلاس، دزدی و ارتباط با شورویها صورت گرفت. استاروسلسکی و دیگر افسران روسی حتی اجازه نیافتند که برای دفاع از خود در مقابل اتهامات پیشگرفته، به تهران بیایند. آنها را بیسرو صدا از مرز کرمانشاه به بغداد فرستادند.
البته این کار با بیمیلی احمدشاه صورت گرفت و گفتهاند که او با نارضایتی مجبور شد که دستور اخراج آنها را صادر کند. احمدشاه پیش از این بهواسطه فتوحاتی که استاروسلسکی در شمال ایران- در مقابل جنگلیها یا به اصطلاح آن روز متجاسرین- انجام داده بود به او هدیهای شاهانه (یک شمشیر طلایی) اعطا کرده و او را مورد تفقد قرار داده بود. شاه از این نگران بود که مبادا پس از اخراج افسران روسی، انگلیسیها افسران خود را جانشین آنها سازند. اما ژنرال آیرونساید در ملاقات با شاه قول داده بود که در آینده، قزاقها فقط و فقط زیر نظر فرماندهان ایرانی انجام وظیفه خواهند کرد. پس از اخراج افسران روسی، ابتدا سرهنگ اسمایس انگلیسی و سپس سردار همایون فرماندهی نیروی قزاق را به عهده گرفتند. اما بیلیاقتی سردار همایون به زودی آشکار شد و انگلیسیها پس از مدتی جستوجو بالاخره فرمانده آتریاد تبریز- که منظمترین و پرتحرکترین واحد قزاق بود- را به فرماندهی قزاق انتخاب کردند. این فرمانده رضاخان میرپنج نام داشت و تنها کسی بود که توانست نظر ژنرال آیرونساید را جلب کرده و او را امیدوار سازد که پس از تخلیه قوای انگلیسی، نیرویی قوی و مطمئن در ایران بهوجود میآورد.»
ارسال نظر