بررسی ساختمانهای شهری پس از مشروطه
شکلگیری فضاهای جدید
میدان بهارستان از شاخصترین فضاها در دوره پس از صدور فرمان مشروطه و تشکیل مجلس است که با جای دادن نهاد مجلس در جوار خود، به عرصه تقابلات اجتماعی وارد شده و از آن پس طی سالهای طولانی به عنصری نمادین در تظاهراتهای اجتماعی بدل شد. شاید بتوان گفت که این میدان تنها جایی بود که اقشار مختلف اعم از روحانیون و طلاب، تجار و کسبه، روشنفکران و تحصیل کردگان، تودههای مردمی و اقشار فرودست، اقشار حاشیهای (مانند زنان) و گاه، گروههای معارض را در خود جای میداد و عرصه رخدادهای گوناگون، از تظاهرات و بستنشینی، گردهمایی و مباحثه سیاسی تا برگزاری جشنهای ملی و حتی اعدام دشمنان مشروطه بود.
نشانههایی که در حوزه شهرسازی وجود دارد و نشاندهنده تغییر و تحول مشروطه است، در وهله اول در فضاهای شهری مثل خیابان و میدان (بهارستان) وجود دارد. تا قبل از مشروطه میدان بهارستان جلوخان باغ نگارستان بود که بعد از آن به شکل میدان در آمد و میدان با این تعریف تازه پدیده جدیدی بود که از دنیای غرب عاریه گرفتیم. یکی از مهمترین دستاوردهای جنبش مشروطه، شکلگیری تشکلها و احزابی بود که انجمن خوانده میشدند.
پیش از تاسیس مجلس، از آنجا که فعالیت انجمنها سری بود، مکان مشخصی برای تشکیل آنها وجود نداشت و جلسات آنها بیشتر پنهانی و سیار در خانه اعضای آنها تشکیل میشد. ملکزاده در کتاب خود، سه خانه را از مکانهای تشکیل انجمن ملی نام برده است: خانه میرزاسلیمانخان میکده واقع در خیابان گمرک، خانه حاجی شیخمهدی شریفکاشانی که در یکی از محلههای دور افتاده شهر بود و خانه ملکالمتکلمین. او از خانه حکیمالملک واقع در خیابان پست خانه نیز بهعنوان محل تشکیل کمیته سری انقلاب (هسته مرکزی انجمن ملی) نام برده است. پس از صدور فرمان مشروطه، فعالیت بیشتر انجمنها در محلهای آشکار صورت میگرفت. هر چند هنوز برخی از انجمنها بهصورت مخفیانه فعالیت میکردند. در همان حال، برخی از تشکلهایی که زنان پدید آورده بودند در مدارس تازه تاسیس تشکیل میشد. در روزنامه «ایران نو»، از سخنرانی یکی از زنان جنبش در مدرسه اناثیه شاهآباد یاد شده است. نمونههای دیگری از شهرسازی دوره مشروطه را در خیابان شاهآباد میتوانیم ببینیم.
اینکه بناها نمایی رو به بیرون داشته باشند از اثرات نو شدن فضاهای شهری بعد از مشروطه است. تا قبل از آن در ساختار شهری، بناهای خصوصی به فضاهای عمومی پشت میکردند اما در این دوره همان فضاها به سمت بیرون نما پیدا میکنند. این درست مثل این است که ساختمانها لباس رسمیای را برای عرض اندام کردن در نگاه عمومی به تن کرده باشند. از دیگر مکانهایی که معماری جدیدی را در دوره مشروطه رونمایی کرد، ایجاد و ساخت کتابخانه و کتابفروشی بود که تحتتاثیر نهضت ترجمه شکل گرفت و بیشتر به دست قشر تحصیلکرده و روشنفکر صورت پذیرفت. در این زمان، کتابخانهها و کتابفروشیها، که اکثرا در جوار خیابانهای جدید شکل میگرفت، محل تجمع و بحث و گفتوگو و به عبارتی «پاتوق» قشر روشنفکر بود. در سال ۱۳۲۲ ه ق، اعضای انجمن معارف با گردآوری کتابهای خود، نخستین کتابخانه ملی را ایجاد کردند. این کتابخانه کانون تجمع اعضای این انجمن و دیگر اصلاحطلبان بود.
از کتابفروشیهایی که در آن زمان پاتوق روشنفکران بهشمار میرفت میتوان از کتابفروشی «تهران نو» یاد کرد که مدیر آن نیز از پایهگذاران حزب دموکرات دوره دوم مجلس شورای ملی بود. در شهرهای دیگر چون تبریز نیز کتابفروشیهایی وجود داشت که محل تجمع آزادی خواهان و روشنفکران بود. علاوه بر این، برای آنکه کتب و جراید به آسانی در اختیار عموم باشد، چند قرائت خانه عمومی در تهران و سایر بلاد تاسیس شد. اما شاید یکی از شاخصترین بناهایی که مشخصا مربوط به دوره مشروطه میشود، مجلس شورای ملی و سر در آن است. این ساختمان در حقیقت ادامه همان سنتی است که از ابتدای دوره قاجار شروع و دچار تغییر و تحولات ناشی از رویکرد به تفکر غربی شد و در آخر، همان جریان منجر به شکلگیری مجلس شورای ملی شد، با همان تزئینات و مفاهیم تازهای که قرار بود از هاضمه جامعه ایران عبور کند. بهعنوان مثال، «دیوار شفاف» که تا قبل از مشروطه نمونه آن را در باغها و فضاهای شهری نداشتیم تقریبا برای اولین بار در فضای پیرامون مجلس شورای ملی استفاده شد. منظور از «دیوار شفاف» نردههایی است که یک فضا را از فضای دیگر جدا میکند و دارای سردر است. شاید این پدیده در فرانسه زیاد دیده میشد اما در ایران سابقه نداشت.
از دیگر مراکز فرهنگی جدیدی که در بسط و توسعه انقلاب و اندیشههای آزادیخواهان و اصلاحطلبان نقش زیادی داشت و به محلی برای تبادل افکار و اندیشهها تبدیل شد میتوان از تماشاخانهها، سالنهای تئاتر، مطبعهها، تالارها و حتی قهوهخانهها نام برد. با شکلگیری تئاتر در ایران، که محلی برای بروز افکار جدید بود. تماشاخانههای جدید نیز به مکانهای شهری افزوده شد. یکی از اهداف شکلگیری این تماشا خانهها، عرضه ادبیات انتقادی بود. از مهمترین اینها میتوان از تماشاخانه اورینتال یا اینترناسیونال که در محل کافه رستورانی به همین نام در خیابان ناصریه بود و تماشاخانه ناصریه در همین خیابان نام برد. همچنین در دوره مشروطه سالن تئاتر ملی در بالای چاپخانه فاروس در خیابان لالهزار تاسیس شد. مطبعه فاروس در خیابان لالهزار از مراکز مهم فرهنگی شهر بود.
این مطبعه را شرکتی به نام شرکت علمیه فرهنگ در سال ۱۳۲۸هق به ریاست لئون کوان تاسیس کرد. در ساختمان این مطبعه، گذشته از چاپخانه، یک کتابخانه و یک تالار اجتماعات و مکان برپایی کنسرت ایجاد شد. یک رستوران نیز در جوار مطبعه فاروس جای گرفت. در این محل مجالس سخنرانی منعقد میشد، نمایش نامههای آخوندزاده را اجرا میکردند و فیلم نمایش میدادند.از دیگر کانونهای تجمع مردم و از مراکز تبادل اخبار و افکار، قهوهخانهها بود. بهطوریکه در یک مورد دولت قهوهخانههای شهر را که یکی از کانونهای تجمع مردم بود بست. ادوارد براون نیز در این باره مینویسد: «در بسیاری از قهوهخانهها، نقالان حرفهای بهجای نقل داستانهای اساطیری شاهنامه، مشغول محظوظ کردن مستمعین با اخبار سیاسی هستند.
ارسال نظر