جاذبههای قفقاز برای کارگران ایرانی
حال باید دید در قفقاز چه شرایطی حاکم بود که نگاهها را متوجه خود ساخته بود؟شکوفایی قفقاز تقریبا از ربع آخر قرن نوزدهم آغاز شد، یعنی از زمانی که صنعت به این منطقه راه گشود و سرمایهگذاری در بخشهای راهآهن و زغالسنگ و نفت، این ناحیه را به یکی از مراکز صنعتی امپراتوری روسیه تبدیل کرد. در اواسط قرن نوزدهم باکو جز یک شهر کوچک شرقی با خیابانهای سوت و کور و خاکی و ساکنانی بیتحرک چیز دیگری نبود اما بهزودی عصر نفت فرا رسید. برادران نوبل از سوئد پای سرمایهگذاران خارجی را به صنعت نفت گشودند و در سال ۱۸۷۹ شرکت خود را در باکو تاسیس کردند. باکو مهمترین بندر دریای خزر و یک بندر مهم تجاری بود که ایران، ترکستان، روسیه و اروپا را به هم مربوط میساخت و به نوعی استانبول دوم بهشمار میآمد. در توصیف اهمیت و عظمت نفت باکو همین بس که در سال ۱۸۹۸ میزان نفت تولیدی این شهر با نفت استخراجی آمریکا برابری میکرد. باکو نیمی از محصولات نفتی جهان و ۹۵ درصد از کل محصولات نفتی روسیه را تامین میکرد.
در سال ۱۹۰۱ میزان تولید نفت باکو نسبت به سطح تولید خود در سال ۱۸۷۰، بیش از ۴۵۰ برابر پیشی جست و نیروی کار آن به ۳۰ هزارنفر در سال ۱۹۰۷ رسید.جدا از نفت، بخشهای صنعتی نیز پویا بودند. ساخت و ساز رونق داشت و بهرهبرداری از معادن زغالسنگ و مس و منگنز انجام میگرفت. در دهه ۱۸۸۰ روسیه اقدام به ساخت راهآهن باکو - تفلیس - باتوم کرد. این اقدام درنتیجه توسعه اقتصادی سراسر آن منطقه و اقتضائات صنعت نوپای نفت باکو ضرورت یافته بود. این راهآهن، آذربایجان را به بازارهای روسیه و اروپای غربی متصل ساخت و با اسلامبول ارتباط نزدیکی برقرار ساخت. جمعیت باکو متاثر از این تحولات، از ۱۴ هزار نفر در ۱۸۶۳ به ۲۰۶ هزار نفر در سال ۱۹۰۳ رسید و جمعیت تفلیس از ۷۸ هزار نفر در سال ۱۸۸۶ به ۱۶۰ هزار در سال ۱۸۹۷ و جمعیت باتومی از ۳ هزار در ۱۸۷۸ به ۳۵ هزار در سال ۱۹۰۳ رسید.
با مقایسه آنچه درخصوص شرایط نابسامان سراسری ایران و بهویژه آذربایجان با قفقاز و بهویژه باکوی درحال توسعه گفته شد سرازیر شدن نیروی کار ایرانی به قفقاز توجیه پیدا میکند. اما جاذبههای اقتصادی قفقاز بحثی است و مهاجرت کارگران ایرانی به آن سامان بحثی دگر! به عبارت دیگر، جاذبههای قفقاز به تنهایی زمینهساز مهاجرت ایرانیان به آن سامان نبود و طبیعتا روسیه با کنترل مرزها و ممانعت از ورود نیروی کار خارجی میتوانست از هرنوع مهاجرت نیروی کار ایرانی به قلمرو خود جلوگیری کند، اما نهتنها چنین ممانعتی به عمل نیاورد، بلکه به استقبال از چنین مهاجرینی پرداخت.
ارسال نظر