از فرش به عرش

تاریخچه پیدایش صنعت نفت عربستان

پیش از کشف نفت، عربستان سعودی عمدتا جامعه‌ای کشاورزی بود. اغلب مردم به زراعت مشغول بودند و مهم‌ترین محصول این کشور خرما بود که صادرات این محصول با کشورهای مسلمان همسایه درآمد ثابتی را برای این کشور فراهم کرده بود. علاوه بر آن، زیارت مکه و مدینه منبع درآمد مهم دیگری برای این کشور بود. شرکت‌های نفتی آمریکایی و انگلیسی از اوایل سال‌های ۱۳۰۰ شمسی به شدت به دنبال زمین‌های نفت‌خیز در خاورمیانه و آفریقا می‌گشتند و احتمال وجود نفت در عربستان توجه ملک عبدالعزیز را نیز به خود جلب کرد. او از تعدادی زمین‌شناس آمریکایی، از جمله کارل توییچل، دعوت به همکاری کرد تا مناطقی را که احتمال وجود ذخایر فراوان سوخت فسیلی در آنها می‌رفت مورد بررسی قرار دهند. همین کاوش‌های اولیه برای یافتن نفت سرآغاز تاریخچه صنعت نفت عربستان بود.

در سال‌های دهه ۱۳۱۰ دروازه ورود نفت به این کشور گشوده شد. توییچل با اطمینان وجود ذخایر عظیم نفتی را در سرزمین‌های شرقی عربستان تایید کرد و به این ترتیب، ابن سعود با انعقاد قراردادی انحصاری امتیاز اکتشاف نفت را به شرکت آمریکایی استاندارد اویل کالیفرنیا (شورون) واگذار کرد، که بعدها به تاسیس شرکت استاندارد اویل کالیفرنیا عرب (کاسوک) انجامید. هنگامی که زمین‌شناسان کاسوک مناطق واگذار شده را بررسی می‌کردند، مکانی را در نزدیکی روستای دمام یافتند، که امید بسیار به کشف نفت در آن می‌رفت و آن را دمام ۷ نامیدند. حفر نافرجام در رسیدن به ذخایر قابل بهره‌برداری تجاری سه سال طول کشید، با وجود این، ماکس استاینک، زمین‌شناس ارشد این شرکت از ادامه کار ناامید نشد و همچنان بر سر حفاری چاه‌های عمیق‌تر در دمام ۷ پافشاری کرد و چنین شد که در ۱۲ اسفند ۱۳۱۶، به نفت رسیدند، به منبعی که بعدها آشکار شد بزرگ‌ترین ذخیره نفت خام جهان است و در کمتر از دو سال تولید نفت عربستان سعودی به ۵۰۰ هزار بشکه در سال رسید.

رابطه آمریکا و عربستان سعودی: نقطه عطفی در صنعت نفت عربستان

رابطه ملک عبدالعزیز با دولت آمریکا نکته‌ای اساسی در هر بحث مرتبط با تاریخچه صنعت نفت عربستان است. در کتاب «تاریخ عربستان سعودی» تالیف وین ه. بوون گفته شده که در آن زمان برقراری رابطه میان عربستان و آمریکا چندان محتمل نبود. بریتانیا ده‌ها سال بود که از طریق معاهدات و کمک‌های اقتصادی نفوذ و سایه خود را بر قبایل عرب و کشورهای حوزه خلیج‌فارس گسترده بود و شرکت‌های بریتانیایی در عراق و کویت و بحرین از امتیازات نفتی خود استفاده می‌کردند.ملک عبدالعزیز درابتدا درصدد مشارکت با بریتانیا بود. در کتاب «تاریخ عربستان سعودی» تالیف مضاوی الرشید در این باره گفته شده که پادشاه عربستان در ابتدا تمایل داشت امتیاز خود را به شرکت نفت ایران و انگلیس واگذار کند، اما این شرکت پیشنهاد او را نپذیرفت و در نتیجه، ملک عبدالعزیز با استاندارد اویل کالیفرنیا که با کمال میل شرایط و ضوابط او را پذیرفته بود وارد قرارداد شد.

این نکته نیز شایان توجه است که روابط آمریکا و عربستان بر پایه الزامات دوجانبه شکل گرفت. بنا به نظر ج. ه. بمبرگ، دولت آمریکا در سال‌های دهه ۱۳۱۰ شمسی مصادف با دهه ۱۹۳۰ میلادی، با بالا رفتن احتمال درگرفتن جنگ جهانی دوم، مترصد راه‌هایی مطمئن برای تامین اندوخته نفتی خود بود. از سوی دیگر، عربستان نیز در همین زمان به دلیل کاهش درآمدهای حاصل از سفرهای زیارتی و عوارض گمرکی جنگی از نظر اقتصادی تحت فشار بود.با وجود اینکه دولت آمریکا، به‌رغم قرارداد امتیاز اکتشاف نفت عربستان با استاندارد اویل کالیفرنیا، در ابتدا از گسترش کمک‌های اقتصادی خود به این کشور سر باز زد، اما پس از مدتی در تصمیم خود تجدید نظر کرد و در سال ۱۳۲۲، تئودور روزولت، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، توافق کمک‌های نظامی و غیرنظامی به عربستان سعودی را تمدید کرد.

آمریکایی‌ها تلاش بسیاری برای تقویت روابط سیاسی و اقتصادی با عربستان می‌کردند. همین رغبت و تعهد کلامی آمریکا بود که سود هنگفت تولید و استخراج نفت را به کام عربستان سعودی سرازیر کرد. شرکت کاسوک در اواخر سال ۱۳۲۲ به آرامکو تغییر نام داد. تغییرات دیگری نیز پیش از این در قرارداد اولیه این شرکت داده شده بود، از جمله گسترش مناطق کاوش نفت و تمدید قرارداد تا سال ۱۳۲۸. آرامکو نیز در عوض متعهد شده بود که مقادیر زیادی کروسین و گازولین را مجانی در اختیار دولت عربستان قرار دهد و مبلغ بالاتری از توافق قبلی به این دولت بپردازد.

از خاک تا طلا: سود نفت و نگرانی‌های ابن سعود

آرامکو مجموعه‌ای از چند شرکت آمریکایی بود که مسوولیت گرداندن صفر تا صد صنعت نفت عربستان را به عهده داشت. حوزه اختیارات آن  شامل حفر چاه، استخراج، تصفیه و صادرات نفت و بنزین بود. از طرفی، نفت زیر زمین همچنان در تملک ابن‌سعود و دولت وی بود و بنابراین، سود نفتی میان این مجموعه چند شرکتی آمریکایی و دولت عربستان تقسیم می‌شد. اما جریان جنگ جهانی دوم و نبود نیروی کار لازم برای استخراج نفت و ساخت و نگهداری تاسیسات نفتی موجب شد که درآمد حاصل از نفت متزلزل و بی‌ثبات شود. با وجود این، این شرایط موقتی بود و صنعت رو به رشد نفت عربستان سعودی پس از جنگ دوباره رونق گرفت و حتی بین سال‌های ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۹، درآمد این کشور از ۱۰ میلیون دلار در سال به ۵۷ میلیون دلار افزایش یافت. با این حال، نارضایتی ملک عبدالعزیز از توافقات مالی سود نفتی در آرامکو سرریز شده بود. درنتیجه، مذاکراتی را آغاز کرد و با وجود دشواری‌های موجود، این مجموعه چند شرکتی آمریکایی در نهایت بر سر تقسیم برابر سود نفتی میان این شرکت و دولت عربستان توافق کرد. به این ترتیب، از سال ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ درآمد نفتی عربستان از ۵۷ میلیون دلار به ۱۱۰ میلیون دلار رسید.

با استفاده روزافزون موتورهای احتراقی درون‌سوز و افزایش تقاضای نفت، نگرانی کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت در خاورمیانه و از آن جمله عربستان سعودی، در مورد توافق‌نامه‌های جاری خود با شرکت‌های نفتی غربی شدت گرفت. علی‌الخصوص، ملک عبدالعزیز نارضایتی خود را از این نکته که آرامکو درآمد بیشتری از کشور خودش دارد، ابراز کرد. عربستان سعودی برای حل این مشکل سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک را در سال ۱۳۳۹ با حضور کشورهای ایران، عراق، کویت و ونزوئلا پایه‌گذاری کرد که بعدها، قطر، اندونزی، لیبی، امارات متحده عربی، الجزایر و نیجریه نیز به این سازمان پیوستند. اوپک در ابتدا به‌عنوان پایگاهی برای برقراری ارتباط نزدیک‌تر و تبادل‌نظر میان کشورهای تولیدکننده نفت و مذاکره با شرکت‌های غربی عمل می‌کرد.

صنعت نفت امروزی در مشت عربستان

عربستان سعودی در مدت زمانی کوتاه ثروت هنگفتی به‌هم زد. ملک عبدالعزیز در عایدات اولیه غلت می‌زد و برای خود و پسرانش کاخ و عمارت بنا می‌کرد و برج و باروهایی می‌ساخت که سرانجام همه بخشی از مجموعه کاخ سلطنتی شدند و پایتخت این کشور، ریاض، بهشت ساختمان‌سازان شد. در میان جانشینان ابن سعود، ملک فیصل و ملک خالد شیوه رهبری و مملکت‌داری ویژه خود را داشتند و در دوران حکمرانی خود، همچنان که عربستان سعودی به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان تبدیل می‌شد، تحولات زیادی در این کشور ایجاد کردند. عربستان مدرن‌سازی گسترده و دامنه‌داری را به خود دید و پیشرفت چشمگیری در سطح زندگی مردم رقم خورد. در سال ۱۳۵۲، پس از حمایت آمریکا از اسرائیل در جنگ اعراب و اسرائیل سال ۱۹۷۳، دولت عربستان سعودی ۲۵درصد از سهام آرامکو را به‌عنوان «سود مشارکت» طلب کرد. این سهام تا سال ۱۳۵۳ به ۶۰درصد افزایش پیدا کرد و ۴۰درصد باقیمانده را نیز تا سال ۱۳۵۵ از آن خود کرد. تا سال ۱۳۶۷، آرامکو به نیابت از دولت عربستان سعودی مدیریت سهام سابق آرامکو را که شامل سود امتیاز برخی مناطق نفت‌خیز می‌شد، بر عهده داشت. اما در آبان ۱۳۶۷، شرکت عربستانی جدیدی با نام شرکت نفت عربستان سعودی یا «سعودی آرامکو» به موجب حکمی حکومتی ایجاد شد تا مدیریت و انجام عملیات میدان‌های نفت و گاز عربستان را به دست گیرد.

پس از در اختیار گرفتن کامل آرامکو و تغییر نامش به سعودی آرامکو، اقتصاد عربستان سعودی پابه‌پای جایگاه سیاسی این کشور در جامعه بین‌المللی پیشرفت کرد؛ چراکه تحت اختیار داشتن سعودی آرامکو به معنای کنترل کامل صنعت نفت عربستان بود. آنتونی ه. کوردزمن، به‌ویژه در کتاب خود، «عربستان سعودی به قرن بیست و یکم وارد می‌شود- جنبه‌های سیاسی، سیاست خارجی، اقتصاد و انرژی»، این نکته را مطرح می‌کند که موفقیت این کشور تنها مدیون ذخایر نفتی‌اش نیست، بلکه ثبات سیاسی-اجتماعی و روابط استراتژیک با دیگر کشورها در جهت‌گیری استراتژیک کلی این کشور تاثیر بسزایی داشته است. همین مورد است که فصل جدایی عربستان است با برخی کشورهای منطقه مانند عراق، که با وجود داشتن ذخایر نفتی قابل توجه، بی‌ثباتی سیاسی-اجتماعی و ضعف روابط با بعضی کشورها مانع بهره‌برداری شایسته او از صنعت نفت کشورش شده است.

آرامکو تا امروز نقشی اساسی در هدایت و پیشبرد صنعت نفت عربستان داشته است. مجموع نفت‌خام تولیدی این شرکت در سال ۲۰۱۳، ۴/ ۳ میلیارد بشکه بوده و سودآورترین شرکت جهان است. هرچند در فروردین ۱۳۹۷، اطلاعاتی از این شرکت به بیرون درز کرد و بلومبرگ ارزش واقعی آن را ۲/ ۱ تریلیون دلار تخمین زد که از آمار و ارقامی که مقامات عربستان اعلام می‌کردند، بسیار کمتر بود. کشف نفت در سرزمین عربستان سرنوشت این کشور را زیر و رو کرد. امروزه میلیون‌ها نفر از سراسر جهان، از آمریکا گرفته تا هند، پاکستان، اتیوپی و کشورهای خاورمیانه، در عربستان سعودی ساکن شده و مشغول به کارند.