مجله کاوه و مساله تجدد در ایران
نخستین شماره مجله در ۲۴ ژانویه ۱۹۱۶ به چاپ رسید. در ۳۰ مارس ۱۹۲۲ «ورقه فوقالعاده کاوه» از «تعطیل موقت» آن خبر داد و این یکی نیز مانند بسیاری «تعطیلیهای موقت» دیگر تاریخ مطبوعات ایران همیشگی شد. در این فاصله ۵۲ شماره کاوه به چاپ رسید. فعالیت مجله به دو دوره یکسره متفاوت تفکیکپذیر است. دوره نخست تا ۲۲ ژانویه ۱۹۲۰ ادامه داشت. در این دوران به قول خود گردانندگان مجله، کاوه «ندای چند تن از بومیان یک کشور بدبخت زبون دشمن، یعنی ایران» بود که «در این روز رستخیز ملل و فزع اکبر در شهر برلن، مرکز حرکت محیرالعقول جنگ جهانگیر گردآمده و درباره مملکت ستمدیده خود فکر میکنند.» مضمون اساسی ۳۵ شماره اول کاوه افشای جنایتهای روس و انگلیس در ایران بود. به کرات این دو کشور بهعنوان دشمنانی جرار نکوهیده میشدند.
در عین حال پیوسته آلمان و عثمانی را بهعنوان متحد ایران ستایش میکردند. اخبار پیروزیهای این دو دولت را با طمطراق مینوشتند و از پیشرفتهای اجتماعی آلمان مکرر سخن میراندند. گردانندگان کاوه در این دوران در کار تجلیل از دولت آلمان راه افراط پیمودند و مثلا کار را بهجایی رساندند که امپراتور آلمان را «دوست بلند جایگاه و پشتیبان عالم اسلام» خواندند و او را منجی و مسیحی دانستند که ستاننده نجات «سرزمین کهن کوروش» و «مظهر عظمت و فرزانگی» آن دیار است. برای تحکیم دوستی مردم با آلمان و عثمانی و تشدید عنادشان با روس و انگلیس از روحانیون نیز استمداد کردند و از آیات عظام کاشانی و قمشی پیرامون «معاونت دول کافره محاربه» استفتا کردند و آن دو نیز در پاسخ نوشتند که هرکسی «به یکی از طرق مرقومه به کفار حربی مثل روس، انگلیس، ایطالی و فرانسه اعانت نماید از جمله محاربین با خدا و پیغمبر(ص)» است.
گرچه در آن دوران آلمان همه مخارج کاوه را تامین میکرد، ولی قاعدتا این تنها دلیل جانبداری گردانندگان مجله از آن کشور نبود. «هیات میهنپرستان ایران در برلن»، مانند بسیاری از گروههای روشنفکری خاورمیانه در آن زمان، آلمان را متحد بالقوه در برابر دو دشمن عمده یعنی روس و انگلیس میدانستند. از این جهت کاوه را باید یکی از نخستین تلاشهای سیاستمداران و روشنفکران ایرانی در جهت تشکیل و تقویت یک «نیروی سوم» دانست. در دوره دوم که از ژانویه ۱۹۲۰ تا پایان حیات مجله ادامه داشت، سبک و سیاق کاوه یکسره دگرگون شد. به زبان تقیزاده «روزنامه کاوه زاییده جنگ بود... حالا که جنگ ختم شد و صلح بینالمللی در رسید، کاوه نیز دوره جنگی خود را ختم شده میداند... (کاوه جدید) روزنامهای میشود که مندرجات آن بیشتر مقالات علمی و ادبی و تاریخی خواهد بود و مسلک و مقصدش بیشتر از هرچیز ترویج تمدن اروپایی است. در ایران جهاد بر ضد تعصب، خدمت به حفظ ملیت و وحدت ملی ایران، مجاهدت در پاکیزگی و حفظ زبان و ادبیات فارسی از امراض و خطرهای مستولیه بر آن و به قدر مقدور تقویت بازارهای داخلی و خارجی آن.»
در جایی دیگر میخوانیم که دوره جدید کاوه که در «برلین پایتخت آلمان به زبان فصیح و ادبی چاپ میشود... نتیجه سعی عمدهای از اشخاص مشغول به علم و ادب بوده و به کمک قلمی اساتید بزرگ از علمای معروف فرنگستان مفتخر و مقالات فاضلانه آنها زیب صفحات روزنامه است. روزنامه کاوه با کمال تناسب در کاغذ اعلا و در مطبعه خیلی قشنگ کاویانی به طبع میرسد... در نمره هر ماه یک شماره از آن دارای ۱۶ صفحه بزرگ و قریب ۱۲۰۰ بیت مطلب نشر میشود که مشتمل است بر ابواب مختلفه از مطالب مهمه و از آن جمله مخصوصا مقالات تاریخی راجع به ایران قدیم و مشاهیر شعرای ایران و مشاهیر قرن اخیر و تنقید ادبی و ملاحظات عمومی و اخبار ایران و غیره.»
در دوره جدید، نهتنها محتوا و مضمون بلکه نحوه تامین مخارج مجله هم تغییر کرد. کاوه دیگر از آلمان کمک مالی دریافت نمیکرد و ناچار محور اصلی روال مالی جدید مجله تلاش در جهت خودکفایی بود. همراه با تلاشی ناکام در جهت گردآوری کمک مالی از سوی ایرانیان فرهنگدوست. کاوه سرانجام برآن شد که مخارج مجله را بیشتر از راه فروش اشتراک تامین کند و در آن زمان همین قضیه بدعتی در تاریخ مطبوعات ایران بهشمار میرفت. در این باب مینویسد: «روزنامه کاوه مثل هر متاع دیگر، لابد هم طالب و هم معرض پیدا خواهد کرد... فعلا برای استحکام اساس روزنامه، اداره کاوه مجبور است به آن دسته اول، یعنی طالبین ولو هرقدر کم باشند خطاب نموده و تقاضا کند که ما را در ترتیب اروپایی که پیش گرفتیم تایید و تشویق کنند، یعنی وجه اشتراک را نقدا پیشکی بدهند. اگرچه این ترتیب در ایران رایج نشده ولی عاقبت باید روزی دایر شود که هم اسباب سهولت کار است و هم برای مشتری و فروشنده بیدردسر.»
اما سوای نحوه اشتراک کاوه دوره دوم در بسیاری زمینههای دیگر هم نوآوریهای مهمی کرد. «یکی بود یکی نبود» جمالزاده که از نخستین قصههای مدرن فارسیاش دانستهاند و گنج شایگان او که بیشک یکی از اولین بررسیهای اقتصادی جامعه ایران است که با پیروی از روش تحقیق و تنظیم علمی تازه و تدوین شده و بالاخره تاریخ روابط ایران و روس هم همگی بهعنوان ضمایم کاوه به چاپ رسیدند. مقالات درخشانی از تقیزاده، بهخصوص درباره فردوسی و شاهنامه و نیز آثار مهمی از علامه قزوینی در شمارههای دوره دوم کاوه منتشر شد. جملگی این نوشتهها سیاق دقیق مقالات علمی را دارند و از این باب کماکان میتوان در تاریخ تحقیقات اجتماعی و ادبی ایران نمونه و سرمشقشان دانست. به علاوه کاوه اولین مجله در تاریخ مطبوعات ایران بود که در باب شطرنج مرتب مطالبی نوشت و در ترویج این بازی کوشید.
در نظر گردانندگان کاوه شطرنج نیز بخشی از تجدد فرهنگی بود: «بازی شطرنج هم مثل همه چیز و کارهای دیگر، در فرهنگستان ترقی بسیار نمود... (شطرنج) حکم ورزش فکر و خیال را دارد، به تدریج فکر را روشن و اسباب اصالت رای و سرعت انتقال میگردد.» در واقع همین مساله تجدد و تبلیغ اصول آن محور اصلی و به روایتی جنجالیترین وجه فعالیت دوران دوم کاوه بود. در همین صفحات عبارات سخت بحثبرانگیز تقیزاده را مییابیم که نوشته بود: «ایران باید ظاهرا و باطنا، جسما و روحا، فرنگیمآب شود و بس.» سوای این واقعیت که تقیزاده خود بالمآل خطا و اغراق مستتر در این گفتار را دریافت. ولی به گمان من حتی در همان دوران نیز مجله کاوه چنین سیاستی را دنبال نمیکرد و با مساله تجدد برخوردی جدیتر داشت.
ارسال نظر