تهاجم نظامی روسیه به آسیای میانه در اواخر قرن نوزدهم
قدرتطلبی تزارها
روسها پس از تصرف مصب سیری دریا، با خانات «خوقند» تماس مستقیم برقرار کردند و در سال ۱۲۶۱ق/ ۱۸۴۵م، در طول دره ایلی، عملیات نظامی انجام دادند. آنان در ورنو (Varno) نیز، قلعهای نظامی احداث کردند. آقمسجد نیز تصرف شد تا بر ویرانههای آن قلعه بروسکی (Beruski) بنا شود. به این ترتیب، نخستین پایگاه برای تصرف خانات شرق دریای خزر پایهگذاری شد. در سال ۱۸۵۱م، امیرکبیر، رضاقلیخان هدایت را به منظور تحکیم مرزها و حفظ نفوذ ایران، به ماوراءالنهر فرستاد. وی در ملاقات با امینمحمد، خان خیوه، با پرسشهایی روبهرو شد که نشان میدهد حاکمان منطقه، چگونه از قدرت نظامی روس و انگلیس در اندیشه افتاده بودند. پرسوجوی خان خیوه، از میزان قدرت نظامی روس و انگلیس و امکانات دولت ایران، حاکی از نگرانیهایی است که حاکمان محلی از قدرت سیاسی و نظامی دولتهای رقیب پیدا کرده بودند (هدایت، ۱۳۵۶: ۷۴). هدایت زمانی به تهران بازگشت که امیرکبیر از صدارت عزل شده بود و فرد دیگری نیز در دولت قاجار یافت نمیشد که به فکر استفاده از دیپلماسی، برای ممانعت از فروغلتیدن خانات آسیای میانه در ورطه بیم و ناامیدی باشد. سستشدن اعتماد حاکمان محلی از اقتدار دولت ایران، راه نفوذ بیشتر روسها را هموار میکرد و سرانجام، موجب ازدسترفتن این نواحی شد.
با آغاز نبرد با عثمانی در کریمه، برای چند سال، اقدامات نظامی روسیه در آسیای میانه کند شد؛ اما پس از توقف این جنگ، بار دیگر تهاجم روسیه به نواحی شرق دریای خزر آغاز شد. شکست روسیه در کریمه، نفرت روسیه از انگلیس را درپیداشت؛ زیرا روسها آن کشور را عامل شکست خود، در کریمه میدانستند و به این نتیجه رسیدند که دول اروپایی و انگلیس، به آنها اجازه پیشروی در شبهجزیره بالکان را نمیدهند؛ بنابراین، انگیزه روسیه برای تصرف آسیای مرکزی بیشتر شد (هوشنگ مهدوی، ۱۳۶۴: ۲۸۳). در سال ۱۸۵۵م، با تصرف تاشکند، نواحی بین دریاچه آرال و ایسیگول (Aysygol)، مرز ترکستان شد و روسیه با سه خاننشین خیوه، بخارا و خوقند همسایه شد. به این ترتیب، نخستین مرحله از پیشروی روسیه در شرق دریای خزر پایان یافت (سایکس، ۱۳۸۰: ۲/ ۵۱۳).
ساخت اجتماعی و سیاسی خاننشینهای خوقند در شرق و بخارا در مرکز و خیوه در غرب، هنوز توسعه نیافته بود. خوقند در دره پربار فرغانه، از قدیمیترین شهرهای آسیای میانه، در جنوب خاوری تاشکند قرار داشت. امیرعالمخان بنیانگذار خانات خوقند، از سال ۱۲۱۵ تا ۱۲۲۴ق/ ۱۸۰۰ تا ۱۸۰۹م، این نواحی را اداره و قدرتش با امیر بخارا برابری میکرد. سرزمین خان خیوه در جنوب دریاچه آرال بود و رودخانه آمودریا از وسط آن عبور میکرد و واحه خیوه در مرکز آن قرار داشت. جمعیت آن نیز از قارقالپاقها و ترکمنها و ازبکها تشکیل میشد. بردهداری در این مناطق رواج داشت و درگیریهای قومی آرام نمیگرفت (ریوکین، ۱۳۶۶: ۲۱). امیر بخارا بر نواحی وسیعی میان سیردریا و آمودریا و بر دره حاصلخیز و ثروتمند زرافشان حکومت میکرد. شهرهای تاریخی بخارا و سمرقند در قلمرو وی قرار داشت و ازبکها، قزاقها، تاجیکها و تعدادی عرب ساکنان بخارا را تشکیل میدادند (عالمخان، ۱۳۷۳: ۳۲ و ۳۳). این سه خاننشین، بعد از قتل نادرشاه از هم جدا شدند و در نواحی امارتش، خودمختار عمل میکردند.
روسیه در مرحله اول پیشروی در شرق دریای خزر، سرپلهای محکمی بهدست آورد و زمینه را برای گسترش حوزه فتوحات خود تدارک دید. این کشور بعد از معاهده ترکمنچای، کوشید عباسمیرزا را برای هجوم به خاننشین خیوه برانگیزد (لنزوسکی، ۱۳۵۶: ۲۰). عباسمیرزا به خان خیوه هشدار داد چنانچه از غارتگری اتباعش در خراسان جلوگیری نکند و به خرید و فروش اسیران ایرانی و تجارت برده پایان ندهد، به خیوه حمله خواهد کرد (تیموری، ۱۳۸۴، ۲/ ۷۷۷). همزمان با تهدیداتی که ایران و روسیه، به خان خیوه کردند، سرجان مکنیل، سفیر انگلیس در تهران، به دولت خود توصیه کرد سیاست دوستانهای نسبت به خاننشینهای آسیای مرکزی، بهویژه خان خیوه که قلمروش اهمیت بسیاری برای حفاظت از هرات و مرو داشت، در پیش گیرد.
مکنیل این منطقه را کلید دفاع هند میدانست و به اصرار وی، دولت انگلیس تعدادی از افسران خود را برای برقراری روابط، به خانات آسیای مرکزی گسیل کرد (پاشینو، ۱۳۷۲: ۲۰). در ۴سپتامبر۱۸۳۲م، کمبل (Kemble) طی گزارشی به کمیته سری هند، اوضاع منطقه را چنین تحلیل کرد: «روسیه به تدریج در همه جهات به خصوص دریای خزر و خلیجفارس نفوذ خود را گسترش میدهد و با این کار به دو هدفش که استقرار در شرق و دردستگرفتن اختیار کامل ایران است، دست مییابد و بر روسای خراسان مسلط میشود... علاقهای که روسها برای تصرف سرزمینهای اطراف دریای خزر دارند، باعث نگرانی ما برای صلح و آرامش مستعمرات شرقی ما است.» (کمبل، ۱۳۸۴: ۲/ ۱۰۵۴ و ۱۰۵۵). وی هدف نهایی روسیه را تسلط بر خیوه برشمرد و برای حفظ موقعیت انگلستان در ایران، به پیشروی بیشتر روسها در سواحل دریای خزر هشدار داد (کمبل، ۱۳۸۴: ۲/ ۱۰۵۸). کمبل همچنین ضمن اشاره به نیروی بزرگ نظامی که روسیه برای تصرف خیوه تدارک دیده بود، به موانعی نظیر وجود صحرای بیآب و علف قرقیز، بین اورنبورک (Orenburg) و خیوه و حضور ترکمنها در اطراف راه منقشلاق که خواهان بیرونکردن ارتشهای مهاجم بودند نیز اشاره کرد (پاشینو، ۱۳۷۲: ۱۰۶۲).
انگلیسیها برای اعلام خطر روسیه به اهالی، دو افسر به نامهای آبوت (Abbott) و شکسپیر (Shakespeare) را به خیوه فرستادند. شکسپیر موفق شد روابط دوستانهای با خاننشین مزبور برقرار و بردگان روس را آزاد کند. وی این اسیران را که ۴۰۰ نفر بودند، به اورنبورگ فرستاد. در سال ۱۸۴۰م، روسیه قوایی برای تسخیر خیوه تدارک دید؛ اما چون ازبکها اعلام کردند قصد دارند تسلیم شوند، از اعزام این نیروها صرفنظر کرد. در سال ۱۲۵۸ق/ ۱۸۴۲م نیز، طی قراردادی خرید و فروش بردگان در خیوه ممنوع و خان خیوه متعهد شد از تجاوز به خاک روسیه خودداری کند (سایکس، ۱۳۸۰: ۲/ ۵۱۲).
ارسال نظر